بریده‌های کتاب راد

●○● راه‌حل شکاف جنسی و جنسیتی در داده‌ها روشن است: باید شکاف در بازنمایی مونث را ببندیم. وقتی زنان در تصمیم‌گیری، در تحقیقات و در تولید دانش دخیل‌اند، دیگر زنان فراموش نمی‌شوند. ○●○

"برای اینکه مورد تبعیض قرار بگیرید، لازم نیست که بدانید دارید مورد تبعیض قرار می‌گیرید."

الیزابت خیال‌پردازانه گفت:《فکر کنم این جاده به خدا برسد.》 آنی گفت:《شاید. شاید همه‌ی جاده‌ها همین‌طور باشند.》

•°• الیزابت کوچولو همیشه از فردا حرف می‌زند. ولی خانه‌ی تامگالون در دیروز واقع شده. خوشحالم که در دیروز زندگی نمی‌کنم... فردا خیلی قشنگ‌تر به نظر می‌آید. °•°

"خاله جیمزینا همیشه می گفت که اگر کمکی از دستتان بر نمی‌آید، حداقل حامل خبر بد نباشید."

فرنکلین وستکت پیپش را از دهانش بیرون آورد و آهسته گفت:《یادت باشد که همیشه برای کندن پوست یک گربه راه‌های متفاوتی وجود دارد. می‌توانی طوری این کار را انجام بدهی که حیوان اصلاً نفهمد پوستش کنده شده.》

نفرین بی‌ریاترین پیام‌آور درماندگی‌ست.

هلیا! تحمل تنهایی از گدایی دوست داشتن آسان‌تر است.

"آلوچه باغ" خیابان ملل شده. دوست داشتن در خیابان ملل چقدر مشکل است.

طنز، خوش طعم‌ترین چاشنی در جشن زندگی است.

حتی اگر تمام طول شب گریسته باشی باز هم دمیدن صبح برایت نشاط‌آور خواهد بود.

اگر نمی‌توانی روشنایی یک چراغ الکتریکی را داشته باشی حداقل به اندازه‌ی یک شمع نور بده.

جو راه خوبی نشانم داده، او می گفت هر وقت دودل شدم، کاری را انجام بدم که هشتاد سالگی آرزو کنم که ای کاش انجام داده بودم.

طوری زندگی کن که اسمت حتی اگر در ابتدا چندان قشنگ نیست، زیبا به نظر بیاید و با یادآوری آن خاطرات خوش و دلنشینی در ذهن مردم زنده شود.