بریدههای کتاب شیدِآپولو؛ شیدِآپولو؛ 1403/12/8 مزرعه ی حیوانات جورج اورول 4.3 303 صفحۀ 20 انسان نفعش به هیشکی نمیرسه، جز خودش. 0 2 شیدِآپولو؛ 1403/12/6 فرندز؛ دوستان و عاشقان متیو پری 4.2 26 صفحۀ 143 رو کرد به من و گفت:« انگار داری کمکم محو میشی.» روزنهای باز شد... باریکترین روزنه؛ ولی باز شد. زیرلب گفتم:« نمیخوام محو بشم. یه کاری کن تموم شه.» 0 1 شیدِآپولو؛ 1403/12/6 فرندز؛ دوستان و عاشقان متیو پری 4.2 26 صفحۀ 133 داشتم میمردم، ولی نمیتوانستم راجع به آن به بقیه چیزی بگویم. 1 39 شیدِآپولو؛ 1403/12/6 فرندز؛ دوستان و عاشقان متیو پری 4.2 26 صفحۀ 114 حاضرم همهچیزم را بدهم؛ اما حالم اینطوری نباشد. همیشه به این فکر میکنم، فکر هردمبیلی نیست... حقیقت سرد و تلخ است. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/12/5 فرندز؛ دوستان و عاشقان متیو پری 4.2 26 صفحۀ 26 به عشق نیاز دارم؛ اما به آن اعتماد ندارم. اگر نقشم را رها کنم، چندلر درونم را بیخیال شوم، و خود واقعیام را نشانتان دهم، ممکن است من را ببینید؛ اما بدتر از آن، ممکن است من را ببینید و بگذارید و بروید و من نمیتوانم این را تحمل کنم. من را میکشد. دیگر نمیتوانم. من را تبدیل میکند به ذرهای غبار و محوم میکند. برای همین، من قبل از شما میگذارم و میروم. در ذهنم مشکلی از شما میسازم و بعد باورش میکنم. بعد میگذارم و میروم. اما نمیشود که همهشان ایراد و مشکلی داشته باشند. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/8/16 تابستانی که همه چیز را بر باد داد تیفانی مک دانیل 4.3 6 صفحۀ 337 و تاریکی آنها را در بر گرفته بود. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/8/16 تابستانی که همه چیز را بر باد داد تیفانی مک دانیل 4.3 6 صفحۀ 373 ما در مقابل یک بستنی یخزده، یخ زده بودیم. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/8/15 تابستانی که همه چیز را بر باد داد تیفانی مک دانیل 4.3 6 صفحۀ 233 میترسم. میلیونها بار ستارهها لرزیدند و فریاد کشیدند، میترسم. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/5/20 مگنس چیس و اساطیر آسگارد جلد 1 ریک ریوردان 4.4 17 صفحۀ 192 وقت حرف زدن با هارت نمیشد کار دیگری انجام داد و من خیلی از این موضوع خوشم میآمد. صحبت کردن با هارت به تمرکز کامل نیاز دارد و اگر همهی مکالمههای دنیا همینطور پیش بروند، شاید مردم مجبور شوند کمتر مزخرف بگویند. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/5/7 آپولو؛ مارپیچ آتشین جلد 3 ریک ریوردان 4.1 6 صفحۀ 450 0 7 شیدِآپولو؛ 1403/4/27 ابزار فانی 6 – شهر آتش ملکوتی بخش اول جلد 1 کاساندرا کلر 0.0 صفحۀ 222 سلاحها وقتی میشکنن و تعمیر میشن، میتونن در محل تعمیر شده محکمتر باشن. شاید قلب هم همینطور باشه. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/4/27 ابزار فانی 6 – شهر آتش ملکوتی بخش اول جلد 1 کاساندرا کلر 0.0 صفحۀ 89 کلاری فکر کرد، این همه جادو وجود داشت و هیچچیز برای ترمیم یک قلب شکسته نبود. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/4/18 خون المپ ریک ریوردان 4.5 4 صفحۀ 251 هیچکس نمیتونه به اندازهی کسی که زمانی عاشقت بوده، از تو متنفر باشه. 2 4 شیدِآپولو؛ 1403/4/16 کتاب ابزار فانی: شهر ارواح گمشده ۵ جلد 1 کاساندرا کلر 5.0 0 صفحۀ 27 وقتی خودت، خودت رو سرزنش کنی، دیگه اهمیتی نداره که دیگران سرزنشت نمیکنن. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/2/24 شانس ضرب در هفت هالی گلدبرگ اسلون 4.2 9 صفحۀ 328 هرچند چیزهای مجانی، واقعاً هیچوقت مجانی نیستند. همان به دوش کشیدن بار مالکیت، یعنی هرچیزی قیمتی دارد. 0 0
بریدههای کتاب شیدِآپولو؛ شیدِآپولو؛ 1403/12/8 مزرعه ی حیوانات جورج اورول 4.3 303 صفحۀ 20 انسان نفعش به هیشکی نمیرسه، جز خودش. 0 2 شیدِآپولو؛ 1403/12/6 فرندز؛ دوستان و عاشقان متیو پری 4.2 26 صفحۀ 143 رو کرد به من و گفت:« انگار داری کمکم محو میشی.» روزنهای باز شد... باریکترین روزنه؛ ولی باز شد. زیرلب گفتم:« نمیخوام محو بشم. یه کاری کن تموم شه.» 0 1 شیدِآپولو؛ 1403/12/6 فرندز؛ دوستان و عاشقان متیو پری 4.2 26 صفحۀ 133 داشتم میمردم، ولی نمیتوانستم راجع به آن به بقیه چیزی بگویم. 1 39 شیدِآپولو؛ 1403/12/6 فرندز؛ دوستان و عاشقان متیو پری 4.2 26 صفحۀ 114 حاضرم همهچیزم را بدهم؛ اما حالم اینطوری نباشد. همیشه به این فکر میکنم، فکر هردمبیلی نیست... حقیقت سرد و تلخ است. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/12/5 فرندز؛ دوستان و عاشقان متیو پری 4.2 26 صفحۀ 26 به عشق نیاز دارم؛ اما به آن اعتماد ندارم. اگر نقشم را رها کنم، چندلر درونم را بیخیال شوم، و خود واقعیام را نشانتان دهم، ممکن است من را ببینید؛ اما بدتر از آن، ممکن است من را ببینید و بگذارید و بروید و من نمیتوانم این را تحمل کنم. من را میکشد. دیگر نمیتوانم. من را تبدیل میکند به ذرهای غبار و محوم میکند. برای همین، من قبل از شما میگذارم و میروم. در ذهنم مشکلی از شما میسازم و بعد باورش میکنم. بعد میگذارم و میروم. اما نمیشود که همهشان ایراد و مشکلی داشته باشند. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/8/16 تابستانی که همه چیز را بر باد داد تیفانی مک دانیل 4.3 6 صفحۀ 337 و تاریکی آنها را در بر گرفته بود. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/8/16 تابستانی که همه چیز را بر باد داد تیفانی مک دانیل 4.3 6 صفحۀ 373 ما در مقابل یک بستنی یخزده، یخ زده بودیم. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/8/15 تابستانی که همه چیز را بر باد داد تیفانی مک دانیل 4.3 6 صفحۀ 233 میترسم. میلیونها بار ستارهها لرزیدند و فریاد کشیدند، میترسم. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/5/20 مگنس چیس و اساطیر آسگارد جلد 1 ریک ریوردان 4.4 17 صفحۀ 192 وقت حرف زدن با هارت نمیشد کار دیگری انجام داد و من خیلی از این موضوع خوشم میآمد. صحبت کردن با هارت به تمرکز کامل نیاز دارد و اگر همهی مکالمههای دنیا همینطور پیش بروند، شاید مردم مجبور شوند کمتر مزخرف بگویند. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/5/7 آپولو؛ مارپیچ آتشین جلد 3 ریک ریوردان 4.1 6 صفحۀ 450 0 7 شیدِآپولو؛ 1403/4/27 ابزار فانی 6 – شهر آتش ملکوتی بخش اول جلد 1 کاساندرا کلر 0.0 صفحۀ 222 سلاحها وقتی میشکنن و تعمیر میشن، میتونن در محل تعمیر شده محکمتر باشن. شاید قلب هم همینطور باشه. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/4/27 ابزار فانی 6 – شهر آتش ملکوتی بخش اول جلد 1 کاساندرا کلر 0.0 صفحۀ 89 کلاری فکر کرد، این همه جادو وجود داشت و هیچچیز برای ترمیم یک قلب شکسته نبود. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/4/18 خون المپ ریک ریوردان 4.5 4 صفحۀ 251 هیچکس نمیتونه به اندازهی کسی که زمانی عاشقت بوده، از تو متنفر باشه. 2 4 شیدِآپولو؛ 1403/4/16 کتاب ابزار فانی: شهر ارواح گمشده ۵ جلد 1 کاساندرا کلر 5.0 0 صفحۀ 27 وقتی خودت، خودت رو سرزنش کنی، دیگه اهمیتی نداره که دیگران سرزنشت نمیکنن. 0 0 شیدِآپولو؛ 1403/2/24 شانس ضرب در هفت هالی گلدبرگ اسلون 4.2 9 صفحۀ 328 هرچند چیزهای مجانی، واقعاً هیچوقت مجانی نیستند. همان به دوش کشیدن بار مالکیت، یعنی هرچیزی قیمتی دارد. 0 0