بریده‌های کتاب تسلی بخشی های فلسفه

کتابفروشها ارزشمندترین مقصد افراد تنها هستند گواه این امر تعداد کتابهایی است که علت نگارش آنها این بوده که نویسندگانشان کسی را برای حرف زدن پیدا نکرده اند.

به نظر سنکا، حکمت یعنی تشخیص صحیح اینکه کجا آزادیم تا واقعیت را مطابق خواسته‌های خود شکل دهیم و کجا باید امر تغییر ناپذیر را با آرامش بپذیریم.

در فلسفه انزجار نیچه از الکل در عین حال انزجار او از مکتب انگلیسی رایج اخلاق را تبیین میکند فایده گرایی و بزرگترین مدافع آن جان استوارت میل. به عقیده فایده گرایان در جهانی سرشار از ابهامات اخلاقی، راه قضاوت در باره درستی یا نادرستی ،عمل اندازه گیری مقدار لذت و درد حاصل از آن بود. میل میگفت: میزان درستی اعمال متناسب است با میزان افزایش شادکامی بر اثر آنها. اگر اعمال به امری مخالف شادکامی بینجامند نادرست هستند. منظور از شادکامی لذت و فقدان درد است؛ منظور از ناشادکامی، درد و محرومیت از لذت است. تفکر فایده گرایی و حتی ملت مبدع آن، نیچه را عصبانی می‌کرد : عوام زدگی اروپا و عوامانگی ایده های مدرن کار و ابداع انگلیس است. انگلیسی است که در پی شادکامی است، نه آدمیزاد.

خوشبختی بیشتر بستگی دارد به داشتن مصاحبی همدل تا ویلایی آراسته .

ما نباید از سختی‌های خود احساس شرمندگی کنیم؛ بلکه باید از این امر شرمنده شویم که نتوانسته‌ایم چیزهای زیبایی از آنها برویانیم.

روش سقراطی برای تفکر ۱. گزاره ای را بیابید که مطمئناً جزو عرفِ عام خوانده می شود. عمل شجاعانه عقب نشینی در جنگ را در بر نمیگیرد. با فضیلت بودن مستلزم پول داشتن است. ۲. یک لحظه فکر کنید که این گزاره به رغم اطمینان فرد مطرح کننده آن، نادرست است. به دنبال موقعیتها یا زمینه‌هایی بگردید که این گزاره در آنها صادق نباشد. آیا می توان شجاع بود و با وجود این، در جنگ عقب نشینی کرد؟ آیا می توان در جنگ پایداری کرد و با وجود این، شجاع نبود؟ آیا می توان پول داشت و بافضیلت نبود؟ آیا می توان بی پول و بافضیلت بود؟ . اگر استثنایی پیدا شد تعریف باید نادرست یا حداقل غیر دقیق باشد. می توان شجاع بود و عقب نشینی کرد. میتوان در جنگ پایداری کرد و با وجود این شجاع نبود. میتوان پول داشت و کلاهبردار بود. می توان فقیر و بافضیلت بود. ۴. گزاره اولیه را باید مختصر تغییری داد تا استثنا را نیز شامل شود. شجاعانه عمل کردن ممکن است هم عقب نشینی و هم پیشروی در جنگ را شامل شود. افراد پولدار را فقط در صورتی میتوان با فضیلت شمرد که پول را از راهی فضیلت مندانه به دست آورده باشند؛ و بعضی افراد کاملاً بی پول را می توان با فضیلت دانست اگر در شرایطی زیسته باشند که با فضیلت بودن و پول درآوردن غیر ممکن بوده است. ۵. اگر بعداً کسی برای گزاره های اصلاح شده استثناهایی بیابد، باید این فرایند را تکرار کرد ،حقیقت تا جایی که برای انسان قابل دسترس است، در گزاره ای نهفته که ابطال آن ناممکن به نظر میرسد اگر بفهمیم چیزی چه نیست، می توانیم تا بیشترین حد ممکن به درک چیستی آن نزدیک شویم. ۶. ثمره تفکر آریستوفان هر چه میخواهد به کنایه بگوید برتر از ثمره شهود است.

مونتنی: اینکه بفهمیم حرف احمقانه‌ای زده‌ایم یا کار احمقانه‌ای کرده‌ایم چیزی نیست، ما باید درس بسنده‌تر و مبهم‌تری را بیاموزیم: اینکه جز ابلهی نیستیم.

بین تمام نیکی هایی که حکمت برای ما در بر دارد، دوستی پر‌ بهاترین است

بینش اولیه نیچه که تغییر کرد: می‌دانیم که زندگی سرشار از درد و رنج است. هرچه بیشتر بکوشیم از آن لذت ببریم بیشتر اسیر و برده‌اش می‌شویم، و بنابراین باید از خوشی‌های زندگی چشم پوشی کنیم و راه پرهیز در پیش گیریم.

هیچ دلیل محکمی وجود ندارد که فردی ثروتمند ، فکرکند دارایی هایش فضیلت او را تضمین می کنند و هیچ دلیل قاطعی وجود ندارد که فقیری بپندارد تنگدستی اش نشانه ی رذیلت است .

شوپنهاور: فقط یک اشتباه مادرزادی وجود دارد، و آن این است که می‌پنداریم زندگی می‌کنیم تا خوشبخت باشیم.. تا زمانی که بر این اشتباه مادرزادی پافشاری کنیم جهان پر از تناقض به نظرمان می‌رسد؛ زیرا در هر قدمی در مسائل کوچک و بزرگ، مجبوریم این امر را تجربه کنیم که جهان و زندگی قطعاً به منظور حفظ زندگی سرشار از خوشبختی آرایش نیافته‌اند... به همین دلیل سیمای تقریباً همه افراد سالخورده حاکی از احساسی است که ناامیدی خوانده می‌شود.

آن متن و کتابی که به آسانی خوانده می‌شود به ندرت به آسانی نوشته می‌شود. نثر دشوار نقابی است بر فقدان محتوا؛ درک‌ناپذیر بودن بهترین گواه برای حرفی برای گفتن نداشتن است.

مخالفت و ناسازگاری دیگران به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی نمی تواند نشان دهنده اشتباه در طرز تفکر و شیوه زندگی ما باشد

در فاصله میان شکست اولیه و موفقیت‌های بعدی، در شکاف میان کسی که می‌خواهیم باشیم و کسی که در حال حاضر هستیم، حتماً درد، اضطراب، حسد و تحقیر وجود دارد. ما رنج می‌کشیم زیرا نمی‌توانیم مولفه‌های رضایت خاطر را به طور خودجوش کسب کنیم.

ما باید در فواصل دوره‌های حفاری در تاریکی همواره بکوشیم تا اشک‌های خود را به معرفت تبدیل کنیم.

کتابفروش ها ارزشمندترین مقصد افراد تنها هستند.