بریده‌های کتاب مه زاد؛ آخرین امپراطوری

من هنوز هم می‌توانم اشک را در چشمان یک کودک ببینم و درد و رنج او را حس کنم. اگر روزی این خصلت خویش را از دست دهم، آنگاه خواهم دانست که مرز را رد کرده‌ام و دیگر امیدی برای رستگاری‌ام نیست.

وقتی تنهایی کسی نمی‌تونه بهت خیانت کنه.

اگر بشریت برای همیشه جنگ و نزاع هایش را کنار می‌گذاشت و متحد می‌شد، چه شگفتی هایی بدست می‌آمد و چه پیشرفت هایی صورت می‌گرفت؟ به نظرم حتی امید داشتن به چنین چیزی هم محال است. یک امپراتوری واحد و متحد از انسان ها؟ هیچوقت چنین چیزی رخ نمی‌دهد...

به خاطر دیدن یه ذره ابریشم، خاکستر رو فراموش نکن.

«باشد که با خردمندی حکومت کنید»

انسان می‌تونه واکنش های عجیبی نشون بده. باور های ما اغلب زمانی که باید بسیار ضعیف بشن، در قوی ترین حالت خود قرار می‌گیرن. این ماهیت امیده.

قدرت بار سنگینی است که بر دوش می‌کشی. سعی کنید قدرت زنجیر بر دست و پای‌تان نزند.

یه آدم باهوش محکم‌ترین ضربه‌اش رو در انتهای مبارزه وارد می‌کنه... یعنی زمانی که حریفش در ضعیف‌ترین وضعیته.

آن ها فقط متوجه حرف های راشک هستند: این که مردم قوم آن ها به طور غیرقابل انکاری بر سایر ملل برتری دارند و خودشان باید حاکم باشند نه زیر دست. حتی انسان های خوب نیز فریب چنین چشم اندازی را می خورند. برندون سندرسون/ مجموعه ی مه زاد کتاب اول: آخرین امپراتوری ترجمه از امیر مهدی عاطفی نیا و سمانه امین پور

افرادی رو دیدم که هرچی سن‌شون بالاتر می‌ره، حماقت‌شون بیشتر می‌شه.

وقتی تنها هستی، هیچ‌کس نمی‌تونه بهت خیانت کنه.

اگر بشریت برای همیشه ستیزه‌شان با هم را کنار می‌گذاشتند و به هم ملحق می‌شدند، به چه شگفتی هایی می‌شد رسید و به چه پیشرفتی می‌شد دست پیدا کرد؟ به گمانم، این رؤیا حتی برای امید داشتن هم بیش از حد زیادی‌ست. یک امپراتوری واحد و متحد از انسان؟ هرگز اتفاق نخواهد افتاد.

طعم‌های جدید مثل ایده‌های جدید هستن، هرچی پیرتر میشی، هضم اونا برات سخت‌تر می‌شه.

بهتره زیاد به نوشته‌هاش اعتماد نکنیم. به ندرت پیش می‌آد انسان‌ها اعمال خودشون رو ناموجه و ناعادلانه بدونن.

بهترین دروغگوها اونایی هستن که بیشتر اوقات حقیقت رو می‌گن.

_به‌نظرم اعتقاد صرفا چیزی برای روزگار خوش و روزهای درخشان نیست. اعتماد و ایمان رو اگه بعد از شکست ادامه ندی، به چه دردی می‌خوره؟

«تو نمی‌تونی از دوست داشتن کسی فقط به خاطر اینکه بهت آسیب رسونده، دست بکشی. اگه می‌تونستی، مسلماً مسائل راحت‌تر می شدند.»

_بهترین دروغ‌گوها اون‌هایی‌اند که اغلب اوقات حقیقت رو می‌گن.

مردم باارزش هستن، بانو وین؛ بنابراین عقایدشون هم باارزشه.