بریدههای کتاب اگر شبی از شب های زمستان مسافری زینب لطفعلیخانی 1403/5/15 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 220 میگفت نویسنده یک کتاب، شخصیتی جعلی است و نویسنده واقعی، او را اختراع میکند تا از او نویسندهای برای کتابهایش بسازد. 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/4/31 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 78 زندگی چیزی نیست مگر تبادل بوها. 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/5/15 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 223 در محدودهی عمل نوشتن است که عظمت نانوشته خوانده میشود. 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/4/21 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 20 من از آن آدمهایی هستم که نگاهها را به خود نمیکشد، حضوری ناشناس بر زمینهای ناشناستر... 0 18 فاطمه شاهواری 1403/11/14 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 59 آنچنان عادت به نخواندن پیدا کردهام که حتی نوشتههایی هم که برحسب اتفاق به دستم میافتد، نمیخوانم. آسان نیست: از بچگی یاد میگیریم که بخوانیم. و تمام زندگی، بندهی همهی چیزهایی میشویم که نوشتهاند و به دستمان میافتد. شاید برای شروع به اینکه یاد بگیرم چگونه نخوانم، کوشش کردم، اما حالا برایم طبیعی شده. رازش در این است که از نگاه کردن به کلمات نوشته شده احتراز نکنیم: برعکس، باید به آنها خیره شد تا جایی که محو شوند. 1 1 زینب لطفعلیخانی 1403/4/31 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 80 در کنار در آهنی همان گورکنی را دیدم که در کافه ستارهی سوئد دیده بودم. او در را باز کرد. به او گفتم: - دنبال آقای کودرر میگردم. او جواب داد: - آقای کودرر نداریم. اما چون گورستان خانهی کسانی است که وجود ندارند، داخل شوید. 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/5/15 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 220 از نظر او ادبیات فقط به خاطر قدرتی که در قبولاندن کذب دارد، دارای ارزش است و واقعیت خود را نیز در این کذب پیدا میکند. پس جعل، به عنوان کذب یک کذب دیگر، در واقع حقیقتی است به توان دو. 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/5/5 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 112 دنیای کسانی که حرفهشان کتاب است همیشه پرجمعیت است و تمایل دارد که خود را با خوانندهها وفق دهد و به وضوح خوانندهها هم بیش از پیش هستند. اما به نظر میرسد تعداد اشخاصی که برای تهیهی کتابهای دیگر از کتاب استفاده میکنند در حال رشد است و بیش از تعداد کسانی است که کتابها را برای خواندن دوست دارند. 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/5/16 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 314 در زمانهای قدیم روایتها فقط دو نوع پایان داشتند: قهرمان زن و قهرمان مرد وقتی از تمام آزمایشها بیرون میآمدند یا با هم عروسی میکردند یا این که میمردند. نهایتی که تمام روایتها را به خود میکشد دو صورت دارد: یا ادامهاش در زندگی است و یا ناگزیر، مرگ است. 0 4 زینب لطفعلیخانی 1403/5/5 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 97 احساس کردم خوشحالم و با دیگران و دنیا و خودم هماهنگم. مدتها بود که این حس را احساس نکرده بودم (نمیخواهم کلامی به اشتباه بگویم -حس میکردم -و یا اگر بخواهم بهتر بگویم -که با ناهماهنگی دیگران، دنیا و خودم هماهنگ هستم.) 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/5/15 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 220 حس کردم با حرفهای او موافقم، اما نگذاشتم این را بفهمد. 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/5/15 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 219 برایم تشریح کرد که مهارت ژاپنیها در تقلید کامل از غربیها به ادبیات هم رسیده. 0 1 ThrMahsa 1403/5/14 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 171 0 0 زینب لطفعلیخانی 1403/5/16 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 273 انگار در این کاخ درها فقط به درد خارج شدن میخوردند و نه هرگز برای ورود. 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/5/5 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 152 و خواندن تنها حرکتِ ممکنِ زندگی است... 0 1
بریدههای کتاب اگر شبی از شب های زمستان مسافری زینب لطفعلیخانی 1403/5/15 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 220 میگفت نویسنده یک کتاب، شخصیتی جعلی است و نویسنده واقعی، او را اختراع میکند تا از او نویسندهای برای کتابهایش بسازد. 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/4/31 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 78 زندگی چیزی نیست مگر تبادل بوها. 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/5/15 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 223 در محدودهی عمل نوشتن است که عظمت نانوشته خوانده میشود. 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/4/21 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 20 من از آن آدمهایی هستم که نگاهها را به خود نمیکشد، حضوری ناشناس بر زمینهای ناشناستر... 0 18 فاطمه شاهواری 1403/11/14 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 59 آنچنان عادت به نخواندن پیدا کردهام که حتی نوشتههایی هم که برحسب اتفاق به دستم میافتد، نمیخوانم. آسان نیست: از بچگی یاد میگیریم که بخوانیم. و تمام زندگی، بندهی همهی چیزهایی میشویم که نوشتهاند و به دستمان میافتد. شاید برای شروع به اینکه یاد بگیرم چگونه نخوانم، کوشش کردم، اما حالا برایم طبیعی شده. رازش در این است که از نگاه کردن به کلمات نوشته شده احتراز نکنیم: برعکس، باید به آنها خیره شد تا جایی که محو شوند. 1 1 زینب لطفعلیخانی 1403/4/31 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 80 در کنار در آهنی همان گورکنی را دیدم که در کافه ستارهی سوئد دیده بودم. او در را باز کرد. به او گفتم: - دنبال آقای کودرر میگردم. او جواب داد: - آقای کودرر نداریم. اما چون گورستان خانهی کسانی است که وجود ندارند، داخل شوید. 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/5/15 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 220 از نظر او ادبیات فقط به خاطر قدرتی که در قبولاندن کذب دارد، دارای ارزش است و واقعیت خود را نیز در این کذب پیدا میکند. پس جعل، به عنوان کذب یک کذب دیگر، در واقع حقیقتی است به توان دو. 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/5/5 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 112 دنیای کسانی که حرفهشان کتاب است همیشه پرجمعیت است و تمایل دارد که خود را با خوانندهها وفق دهد و به وضوح خوانندهها هم بیش از پیش هستند. اما به نظر میرسد تعداد اشخاصی که برای تهیهی کتابهای دیگر از کتاب استفاده میکنند در حال رشد است و بیش از تعداد کسانی است که کتابها را برای خواندن دوست دارند. 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/5/16 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 314 در زمانهای قدیم روایتها فقط دو نوع پایان داشتند: قهرمان زن و قهرمان مرد وقتی از تمام آزمایشها بیرون میآمدند یا با هم عروسی میکردند یا این که میمردند. نهایتی که تمام روایتها را به خود میکشد دو صورت دارد: یا ادامهاش در زندگی است و یا ناگزیر، مرگ است. 0 4 زینب لطفعلیخانی 1403/5/5 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 97 احساس کردم خوشحالم و با دیگران و دنیا و خودم هماهنگم. مدتها بود که این حس را احساس نکرده بودم (نمیخواهم کلامی به اشتباه بگویم -حس میکردم -و یا اگر بخواهم بهتر بگویم -که با ناهماهنگی دیگران، دنیا و خودم هماهنگ هستم.) 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/5/15 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 220 حس کردم با حرفهای او موافقم، اما نگذاشتم این را بفهمد. 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/5/15 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 219 برایم تشریح کرد که مهارت ژاپنیها در تقلید کامل از غربیها به ادبیات هم رسیده. 0 1 ThrMahsa 1403/5/14 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 171 0 0 زینب لطفعلیخانی 1403/5/16 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 273 انگار در این کاخ درها فقط به درد خارج شدن میخوردند و نه هرگز برای ورود. 0 1 زینب لطفعلیخانی 1403/5/5 اگر شبی از شب های زمستان مسافری ایتالو کالوینو 3.5 8 صفحۀ 152 و خواندن تنها حرکتِ ممکنِ زندگی است... 0 1