بریدههای کتاب هری پاتر و شاهزاده دورگه Andromeda 1403/6/10 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 321 وقتی با مرگ و تاریکی مواجه می شیم فقط از ناشناخته هاست که می ترسیم نه چیز دیگر. 0 2 Zeynab Dayyani🇮🇷🇵🇸 1403/5/29 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 22 جادوگرها شاهزاده ندارند.این عنوانیه که میخوایبرای خودت انتخاب کنی؟فکر می کردم پسر برگزیده بودن برات کافی باشه. 4 21 فرفری موی غزلساز 1404/2/2 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 249 - هیچوقت به این فکر افتادی که حاکمین ستمگر چهقدر از افرادی که سرکوبشون میکنن وحشت دارن؟ همهشون اینو میدونن که روزی یکی از قربانیان بسیارشون جلوشون میایسته و مقابله به مثل میکنه! ولدمورت هم با اونا هیچ فرقی نداره! 0 52 سَروْ 1404/5/1 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 384 ...هری مثل هر بار که در گذشته آوای ققنوس را شنیده بود احساس میکرد این نوا از درون اوست نه برونش؛ این اندوه خودش بود که به گونهای سحرآمیز به شکل آوایی درمیآمد... 0 2 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 21 هری با قاطعیت گفت: - ولی شما عادی هستین! شما فقط یک _ یک مشکل _ لوپین زد زیر خنده و گفت: - بعضی وقتها منو یاد جیمز میندازی. توی جمع بهش میگفت " مشکل کوچولوی پشمالو" خیلیها فکر میکردن من یه خرگوش بد قلق دارم. 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 50 - اون منو متهم کرد که "نوکر سرسپردهی دامبلدور"م. - چهقدر گستاخی کرده. - منم بهش گفتم که هستم. 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 234 "روح باید کامل و دست نخورده باقی بمونه. از هم دریدن روح یک تخلفه. تخلف از قوانین طبیعت." 0 1 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 234 - "کشتن روح آدمو از هم میدره." جادوگری که قصد داره جانپیچ درست کنه از این لطمه برای رسیدن به هدفش استفاده میکنه. قسمت دریده روحشو توی چیزی میگذاره. 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 239 ظاهراً با گذشت زمان، از انسانیت لرد ولدمورت کاسته شده بود و به نظرم میرسید تغییر شکلی که پیدا کرده تنها در صورتی قابل توضیحه که روحش فاسدتر از اون چیزی شده باشه که "تبهکاری عادی" قلمداد میکنیم... 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 248 "اما هیچ وقت فراموش نکن که اونچه پیشگویی میگه فقط به این دلیل مهمه که ولدمورت باعث این اهمیت شده. اینو اواخر پارسال هم بهت گفتم. خود ولدمورت مشخص کرد که تو برای اون از همه خطرناکتری و با اینکار تو رو تبدیل به فردی کرد که براش از همه خطرناکتره!" 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 249 "تو داری بیش از حد برای پیشگویی ارزش قائل میشی! اگه ولدمورت از پیشگویی خبر نداشت آیا پیشگویی حقیقت پیدا میکرد؟ آیا هیچمعنایی داشت؟ معلومه که نه! فکر میکنی تمام پیشگوییهای توی تالار پیشگویی حقیقت پیدا کردهن؟" 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 249 - هری، هری، فقط برای اینه که ولدمورت اشتباه فاحشی کرد و براساس گفتهی پروفسور تریلانی رفتار کرد! اگر ولدمورت پدرتو به قتل نرسونده بود آیا این آرزوی انتقام خشمآمیز رو در تو به وجود میآورد؟ البته که نه! اگر مادرتو وادار نمیکرد برای تو جونشو فدا کنه میتونست در تو امنیتی جادویی ایجاد کنه که خودش هم نتونه بهش نفوذ کنه؟ البته که نه، هری! 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 249 "ولدمورت خودش بدترین دشمنشو به وجود آورد همون کاری که حاکمین ستمگر در تمام دنیا میکنن!" هیچ وقت به فکر افتادی که حاکمین ستمگر چهقدر از افرادی که سرکوبشون میکنن وحشت دارن؟ "همهشون اینو میدونن که روزی یکی از قربانیان بسیارشون جلوشون میایسته و مقابله به مثل میکنه!" 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 250 "توانایی تو در مهرورزی به تو ایمنی داده! این تنها شکل ایمنیه که در برابر کشش قدرتی مثل قدرت ولدمورت میتونه عمل کنه! با وجود همهی وسوسهای که پشت سر گذاشتی و تمام رنجهایی که کشیدی، قلبت پاک مونده؛ به همون پاکی که در سن یازده سالگی بود، همون وقتی که به آینهای نگاه کردی که آرزوی قلبتو منعکس میکرد و تنها چیزی که به تو نشون داد راهی برای ممانعت از کار ولدمورت بود، نه جاودانگی یا ثروتمندی." 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 252 با خود اندیشید که این همان تفاوتی است که میان رفتن اجباری به میدان جنگ و مواجهه با نبرد تا دم مرگ و رفتن خودخواسته به میدان جنگ با سربلندی وجود دارد. شاید عدهای بگویند در گزینش این دو راه تفاوت ناچیزی وجود دارد اما دامبلدور میدانست که تفاوت میان این دو از زمین تا آسمان است. هری با هجوم غرور غضبآلودی در دل گفت من هم میدانم. 0 1 فاطمه مناقبی 1404/5/16 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 313 "باز هم لردولدمورت از درک این نکته عاجزه که چیزهایی بسیار وحشتناکتر از جراحت جسمانی وجود داره." 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/16 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 321 "وقتی با مرگ یا تاریکی مواجه میشیم فقط از ناشناختههاست که میترسیم نه چیز دیگه." 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/16 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 346 "کشتن به اون آسونی که افراد بیتجربه فکر میکنن، نیست." 0 0 Mim 1 ساعت پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 366 وقتی با مرگ یا تاریکی مواجه میشیم، از ناشناختههاست که میترسیم نه چیز دیگه... 0 0 فرفری موی غزلساز 1404/2/2 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 112 آرتور ویزلی: " خب، تنها چیزی که میتونم بگم اینه که اون روزی که رون تصمیم گرفت توی قطار سریعالسیر هاگوارتز توی کوپهی تو بشینه روز خوششانسی خانوادهی ویزلی بود، هری." 0 3
بریدههای کتاب هری پاتر و شاهزاده دورگه Andromeda 1403/6/10 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 321 وقتی با مرگ و تاریکی مواجه می شیم فقط از ناشناخته هاست که می ترسیم نه چیز دیگر. 0 2 Zeynab Dayyani🇮🇷🇵🇸 1403/5/29 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 22 جادوگرها شاهزاده ندارند.این عنوانیه که میخوایبرای خودت انتخاب کنی؟فکر می کردم پسر برگزیده بودن برات کافی باشه. 4 21 فرفری موی غزلساز 1404/2/2 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 249 - هیچوقت به این فکر افتادی که حاکمین ستمگر چهقدر از افرادی که سرکوبشون میکنن وحشت دارن؟ همهشون اینو میدونن که روزی یکی از قربانیان بسیارشون جلوشون میایسته و مقابله به مثل میکنه! ولدمورت هم با اونا هیچ فرقی نداره! 0 52 سَروْ 1404/5/1 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 384 ...هری مثل هر بار که در گذشته آوای ققنوس را شنیده بود احساس میکرد این نوا از درون اوست نه برونش؛ این اندوه خودش بود که به گونهای سحرآمیز به شکل آوایی درمیآمد... 0 2 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 21 هری با قاطعیت گفت: - ولی شما عادی هستین! شما فقط یک _ یک مشکل _ لوپین زد زیر خنده و گفت: - بعضی وقتها منو یاد جیمز میندازی. توی جمع بهش میگفت " مشکل کوچولوی پشمالو" خیلیها فکر میکردن من یه خرگوش بد قلق دارم. 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 50 - اون منو متهم کرد که "نوکر سرسپردهی دامبلدور"م. - چهقدر گستاخی کرده. - منم بهش گفتم که هستم. 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 234 "روح باید کامل و دست نخورده باقی بمونه. از هم دریدن روح یک تخلفه. تخلف از قوانین طبیعت." 0 1 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 234 - "کشتن روح آدمو از هم میدره." جادوگری که قصد داره جانپیچ درست کنه از این لطمه برای رسیدن به هدفش استفاده میکنه. قسمت دریده روحشو توی چیزی میگذاره. 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 239 ظاهراً با گذشت زمان، از انسانیت لرد ولدمورت کاسته شده بود و به نظرم میرسید تغییر شکلی که پیدا کرده تنها در صورتی قابل توضیحه که روحش فاسدتر از اون چیزی شده باشه که "تبهکاری عادی" قلمداد میکنیم... 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 248 "اما هیچ وقت فراموش نکن که اونچه پیشگویی میگه فقط به این دلیل مهمه که ولدمورت باعث این اهمیت شده. اینو اواخر پارسال هم بهت گفتم. خود ولدمورت مشخص کرد که تو برای اون از همه خطرناکتری و با اینکار تو رو تبدیل به فردی کرد که براش از همه خطرناکتره!" 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 249 "تو داری بیش از حد برای پیشگویی ارزش قائل میشی! اگه ولدمورت از پیشگویی خبر نداشت آیا پیشگویی حقیقت پیدا میکرد؟ آیا هیچمعنایی داشت؟ معلومه که نه! فکر میکنی تمام پیشگوییهای توی تالار پیشگویی حقیقت پیدا کردهن؟" 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 249 - هری، هری، فقط برای اینه که ولدمورت اشتباه فاحشی کرد و براساس گفتهی پروفسور تریلانی رفتار کرد! اگر ولدمورت پدرتو به قتل نرسونده بود آیا این آرزوی انتقام خشمآمیز رو در تو به وجود میآورد؟ البته که نه! اگر مادرتو وادار نمیکرد برای تو جونشو فدا کنه میتونست در تو امنیتی جادویی ایجاد کنه که خودش هم نتونه بهش نفوذ کنه؟ البته که نه، هری! 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 249 "ولدمورت خودش بدترین دشمنشو به وجود آورد همون کاری که حاکمین ستمگر در تمام دنیا میکنن!" هیچ وقت به فکر افتادی که حاکمین ستمگر چهقدر از افرادی که سرکوبشون میکنن وحشت دارن؟ "همهشون اینو میدونن که روزی یکی از قربانیان بسیارشون جلوشون میایسته و مقابله به مثل میکنه!" 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 250 "توانایی تو در مهرورزی به تو ایمنی داده! این تنها شکل ایمنیه که در برابر کشش قدرتی مثل قدرت ولدمورت میتونه عمل کنه! با وجود همهی وسوسهای که پشت سر گذاشتی و تمام رنجهایی که کشیدی، قلبت پاک مونده؛ به همون پاکی که در سن یازده سالگی بود، همون وقتی که به آینهای نگاه کردی که آرزوی قلبتو منعکس میکرد و تنها چیزی که به تو نشون داد راهی برای ممانعت از کار ولدمورت بود، نه جاودانگی یا ثروتمندی." 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/15 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 252 با خود اندیشید که این همان تفاوتی است که میان رفتن اجباری به میدان جنگ و مواجهه با نبرد تا دم مرگ و رفتن خودخواسته به میدان جنگ با سربلندی وجود دارد. شاید عدهای بگویند در گزینش این دو راه تفاوت ناچیزی وجود دارد اما دامبلدور میدانست که تفاوت میان این دو از زمین تا آسمان است. هری با هجوم غرور غضبآلودی در دل گفت من هم میدانم. 0 1 فاطمه مناقبی 1404/5/16 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 313 "باز هم لردولدمورت از درک این نکته عاجزه که چیزهایی بسیار وحشتناکتر از جراحت جسمانی وجود داره." 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/16 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 321 "وقتی با مرگ یا تاریکی مواجه میشیم فقط از ناشناختههاست که میترسیم نه چیز دیگه." 0 0 فاطمه مناقبی 1404/5/16 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 346 "کشتن به اون آسونی که افراد بیتجربه فکر میکنن، نیست." 0 0 Mim 1 ساعت پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 366 وقتی با مرگ یا تاریکی مواجه میشیم، از ناشناختههاست که میترسیم نه چیز دیگه... 0 0 فرفری موی غزلساز 1404/2/2 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 10 جی. کی. رولینگ 4.8 37 صفحۀ 112 آرتور ویزلی: " خب، تنها چیزی که میتونم بگم اینه که اون روزی که رون تصمیم گرفت توی قطار سریعالسیر هاگوارتز توی کوپهی تو بشینه روز خوششانسی خانوادهی ویزلی بود، هری." 0 3