بریدههای کتاب گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) مهدیه 2 روز پیش گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 470 وقتی در راه بد گام می نهی، باید تا انتها بروی حماقت است اگر در نیمه راه توقف کنی. جنایت که به حد اعلا برسد بی اندازه لذت بخش می شود. راهبی و جادوگری بر کپه ی کاهی در سیاهچالی میتوانند به اوج لذت برسند! 1 2 homagharibi 1 ساعت پیش گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 49 مردان بزرگ هنگامی هم که ناآراماند نزد مردم قدر و منزلت دارند. 0 1 آفتاب شریفیراد 1 ساعت پیش گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 62 خواست مردم چه جزر و مدهای پایانناپذیری دارد! 0 2 پانیذ مالکی 1402/11/12 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 636 همه میدانند که ادبیات حرفه ی نان و آبداری نیست و کسانی که خواننده ی پروپاقرص کتاباند زمستان ها آتشی در آتشدان ندارند... 2 16 مژده ظهرابی دهدزی 1403/8/14 گوژپشت نتردام ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 1 0 1 سیدحسین موسوی 1402/9/19 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 326 چند دقیقه بعد، کازیمودو نومیدانه نگاهی به جمع انداخت و با صدایی جانگدازتر گفت: --- آب! همه خندیدند. 😓😞 0 12 سیدحسین موسوی 1402/10/2 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 454 با صدای ضعیف پاسخ داد: به هرچه بخواهید اعتراف میکنم. فقط زودتر اعدامم کنید! 0 7 مژده ظهرابی دهدزی 1403/8/21 گوژپشت نتردام ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 1 0 17 سیدحسین موسوی 1402/10/27 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 660 گاه آدمی، هر اندازه هم که بی ایمان باشد، به عبادتگاهی که در دسترسش باشد متوسل میشود. 0 32 Reyhane Elahi 1403/5/1 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 143 0 1 سیدحسین موسوی 1402/8/27 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 137 0 6 مژده ظهرابی دهدزی 1403/8/5 گوژپشت نتردام ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 1 0 3 سیدحسین موسوی 1402/9/19 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 346 خلق و خوی زنان زیبا با ورود زنی زیباتر عوض میشود، به ویژه اگر تنها یک مرد در جمعشان باشد. (پ. ن. : هوگو راست میگه آیا؟؟) 🙂🤒😅 0 5 سیدحسین موسوی 1402/8/26 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 53 جناب مباشر صاحبمنصبی دوزیست بود، نوعی شبپره از رده جانوران قضایی که هم مانند موش بود و هم مانند پرنده، هم صاحب اختیار بود هم سرباز 🙂🙂 0 6 سیدحسین موسوی 1402/10/2 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 468 حس میکردم اسیر طلسمت شدهام. آنچه میبایست بیدار نگهم دارد به خواب رفته بود و من به سان آنان که در برف جان میسپارند از این خواب لذّت میبردم. 0 2 Reyhane Elahi 1403/4/28 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 73 مگر میشود شاعر باشی و قدر و منزلتت از یک دوا فروش هم کمتر باشد! واقعاً که! هومر در دهات یونان به گدایی افتاد و ناسو بین اهالی مسکو در تبعید جان سپرد. 0 1 سیدحسین موسوی 1402/8/27 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 88 سرِ بی شام زمین گذاشتن بسی رنج آور است، اما بدتر از آن این است که آدم نداند کجا بخوابد. 0 13 سیدحسین موسوی 1402/10/2 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 464 0 12 سیدحسین موسوی 1402/10/28 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 722 هیچیک از مهره های گردنش نشکسته بود. بنابراین او را به دار نیاویخته بودند. پس با پای خود به آنجا آمده بود و آنجا جان سپرده بود. هنگامی که خواستند او را از اسکلت زن جدا کنند، غبار شد و فرو ریخت. 0 6 مژده ظهرابی دهدزی 1403/8/14 گوژپشت نتردام ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 1 0 3
بریدههای کتاب گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) مهدیه 2 روز پیش گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 470 وقتی در راه بد گام می نهی، باید تا انتها بروی حماقت است اگر در نیمه راه توقف کنی. جنایت که به حد اعلا برسد بی اندازه لذت بخش می شود. راهبی و جادوگری بر کپه ی کاهی در سیاهچالی میتوانند به اوج لذت برسند! 1 2 homagharibi 1 ساعت پیش گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 49 مردان بزرگ هنگامی هم که ناآراماند نزد مردم قدر و منزلت دارند. 0 1 آفتاب شریفیراد 1 ساعت پیش گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 62 خواست مردم چه جزر و مدهای پایانناپذیری دارد! 0 2 پانیذ مالکی 1402/11/12 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 636 همه میدانند که ادبیات حرفه ی نان و آبداری نیست و کسانی که خواننده ی پروپاقرص کتاباند زمستان ها آتشی در آتشدان ندارند... 2 16 مژده ظهرابی دهدزی 1403/8/14 گوژپشت نتردام ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 1 0 1 سیدحسین موسوی 1402/9/19 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 326 چند دقیقه بعد، کازیمودو نومیدانه نگاهی به جمع انداخت و با صدایی جانگدازتر گفت: --- آب! همه خندیدند. 😓😞 0 12 سیدحسین موسوی 1402/10/2 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 454 با صدای ضعیف پاسخ داد: به هرچه بخواهید اعتراف میکنم. فقط زودتر اعدامم کنید! 0 7 مژده ظهرابی دهدزی 1403/8/21 گوژپشت نتردام ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 1 0 17 سیدحسین موسوی 1402/10/27 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 660 گاه آدمی، هر اندازه هم که بی ایمان باشد، به عبادتگاهی که در دسترسش باشد متوسل میشود. 0 32 Reyhane Elahi 1403/5/1 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 143 0 1 سیدحسین موسوی 1402/8/27 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 137 0 6 مژده ظهرابی دهدزی 1403/8/5 گوژپشت نتردام ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 1 0 3 سیدحسین موسوی 1402/9/19 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 346 خلق و خوی زنان زیبا با ورود زنی زیباتر عوض میشود، به ویژه اگر تنها یک مرد در جمعشان باشد. (پ. ن. : هوگو راست میگه آیا؟؟) 🙂🤒😅 0 5 سیدحسین موسوی 1402/8/26 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 53 جناب مباشر صاحبمنصبی دوزیست بود، نوعی شبپره از رده جانوران قضایی که هم مانند موش بود و هم مانند پرنده، هم صاحب اختیار بود هم سرباز 🙂🙂 0 6 سیدحسین موسوی 1402/10/2 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 468 حس میکردم اسیر طلسمت شدهام. آنچه میبایست بیدار نگهم دارد به خواب رفته بود و من به سان آنان که در برف جان میسپارند از این خواب لذّت میبردم. 0 2 Reyhane Elahi 1403/4/28 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 73 مگر میشود شاعر باشی و قدر و منزلتت از یک دوا فروش هم کمتر باشد! واقعاً که! هومر در دهات یونان به گدایی افتاد و ناسو بین اهالی مسکو در تبعید جان سپرد. 0 1 سیدحسین موسوی 1402/8/27 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 88 سرِ بی شام زمین گذاشتن بسی رنج آور است، اما بدتر از آن این است که آدم نداند کجا بخوابد. 0 13 سیدحسین موسوی 1402/10/2 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 464 0 12 سیدحسین موسوی 1402/10/28 گوژپشت نتردام (نتردام پاریس) ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 722 هیچیک از مهره های گردنش نشکسته بود. بنابراین او را به دار نیاویخته بودند. پس با پای خود به آنجا آمده بود و آنجا جان سپرده بود. هنگامی که خواستند او را از اسکلت زن جدا کنند، غبار شد و فرو ریخت. 0 6 مژده ظهرابی دهدزی 1403/8/14 گوژپشت نتردام ویکتور هوگو 4.0 40 صفحۀ 1 0 3