بریدههای کتاب پاییز فصل آخر سال است میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 113 دلم میخواست تمام مغزم را بالا بیاورم و راحت شوم. 0 7 فهیمه . مؤذن 1402/3/6 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 168 0 8 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 15 من ساکت بودم، اما موافق؟ میدانم که نبودم. فکر میکردم نمیروی؛ منتظر بودم بیایی توی اتاق، مرا ببوسی و بگویی 'پشیمان شدهام، تو موافق نباشی هیچجا نمیروم" منتظر بودم بیایی و بگویی "معلوم است که تنهایت نمیگذارم، کجا بروم بدون تو؟" 0 3 محمد رضاییپور 1402/6/17 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 8 چهقدر عصر بروی جاده ساحلی و برگردی و بشود بیست دقیقه؟ چهقدر زیر باد کولر که بوی خوب خاک میدهد مجله بخوانی؟ چهقدر عصرها بروی بازار کیان با زنهای عرب سر رطب و ماهی زبیدی چانه بزنی و بخندی؟ 0 28 معصومه هاشمی 1402/7/10 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 65 کاش مامان می آمد. حال خوش زندگی را پخش می کرد در خانه. ملوک خانم را می آورد فریزر را پر می کرد. توی خانه بوی غذایش می پیچید و می نشست و حرف می زد و حرف می زد. 0 11 پروانه🇮🇷 1404/2/24 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 4 چرا به اینجا رسیدیم؟ کجا را اشتباه کردیم.. کجای خلقت و با کدام فشار شالوده مان ترک خورد که بدون اینکه بدانیم برای چه، با یک باد طوری آوار شدیم روی خودمان که دیگر نمی توانیم از جایمان بلند شویم؟ نمی توانیم خودمان را بتکانیم و دوباره بایستیم و اگر بتوانیم ؛ آنی نیستیم که قبل از آوار بوده ایم... 0 12 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 9 فکر زندگی بیخنده و بیآرزو تکهتکهام میکند: مثل لکهی زشت زرد ماست، روی پیشخان آشپزخانه 0 1 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 113 تریاک بودی، داشتم ترکت میکردم. 2 3 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 106 بابای شبانه گفت: قانع نباش، اما راضی باش. نه قانع بودم، نه راضی. همینش بد بود؛ قناعت حالم را به هم میزد، پیرم میکرد انگار. همیشه یک هیچ عقب بودم از خودم؛ باید میدویدم، باید به خودم گل میزدم. 0 2 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 144 دست هم را گرفتهایم و میچرخیم: دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده... گم شدن، گم کردن، چرا از بچگی گم کردن را قبل از پیدا کردن یادمان دادند؟ شاید برای همین است که هر روز تکه به تکه چیزهایی را از زندگیمان گم میکنیم، که دیگر هیچ وقت پیدا نمیشوند. 0 1 من 1403/11/15 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 98 «اگر توانش را داری شروع کن.اگر هزینه اش را می دهی.من همه زندگی ام را دادم .لیلارا.» _می ارزید؟؟ مکث کرد و بعد گفت نمی داند. 0 3 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 33 گفتم وقتی مشتری نیست، مینشینم روی صندلی ته سالن و همهی کتابها را میخوانم تا تو بیشتر دوستم داشته باشی. 0 1 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 94 لعنتش میکردم که آمده بود و کاری کرده بود که دیگر نمیتوانستم بدون او زندگی کنم. 0 6 عطیه رنجبر 1402/8/3 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 120 0 25 فهیمه . مؤذن 1402/3/6 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 179 می گویند از آدمیزاد هر چیزی برمی آید. می تواند دریا را خشک کند ، کوه را بردارد ، یا چه می دانم ، درختهای جنگل را گره بزند به هم . دروغ میگویند . برنمی آید . آخرش یک مشت بی شرف می آیند گند می زنند به دریاهایی که خشک کرده . آن وقت باید دور بزند برود جنگل ، کوه ، چه میدانم ، برود هر جا که می تواند گم شود . برود جایی که یادش برود دریایی بوده و او می خواسته خشکش کند .باید بگردم چیزی پیدا کنم یک دلخوشی اگر فقط یک دلخوشی پیدا کنم با خیال راحت نمی روم . 0 13 ریحانه شهبازی 4 روز پیش پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 95 مثل گِیم، هر مرحلهای که رد میکردم، مرحلهای جدید جلوم باز میشد. انگار سراب است آرزوهای من. هنوز بهشان نرسیده، دلم یک چیز دیگر میخواهد... 0 4 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 2 وقتی که به هیچ میگذرد، از عمر نیست؛ نه از آن کم میکند و نه چیزی به آن اضافه میکند. 0 1 مغربی 1402/6/20 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 45 خیلی وقت است داریم ادا در می آوریم. ادای خوشبختی ساده ای که در این بدبختی محتوم ابدی گمش کرده ایم. 0 9 سعیده سلیمانیان 1404/2/19 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 84 حالم از این زندگی بهم میخورد که خوشی اش هم گیر و گرفت داشت . 0 5 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 93 حالم از این زندگی به هم میخورد که خوشیش هم گیر و گرفت داشت. 0 1
بریدههای کتاب پاییز فصل آخر سال است میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 113 دلم میخواست تمام مغزم را بالا بیاورم و راحت شوم. 0 7 فهیمه . مؤذن 1402/3/6 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 168 0 8 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 15 من ساکت بودم، اما موافق؟ میدانم که نبودم. فکر میکردم نمیروی؛ منتظر بودم بیایی توی اتاق، مرا ببوسی و بگویی 'پشیمان شدهام، تو موافق نباشی هیچجا نمیروم" منتظر بودم بیایی و بگویی "معلوم است که تنهایت نمیگذارم، کجا بروم بدون تو؟" 0 3 محمد رضاییپور 1402/6/17 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 8 چهقدر عصر بروی جاده ساحلی و برگردی و بشود بیست دقیقه؟ چهقدر زیر باد کولر که بوی خوب خاک میدهد مجله بخوانی؟ چهقدر عصرها بروی بازار کیان با زنهای عرب سر رطب و ماهی زبیدی چانه بزنی و بخندی؟ 0 28 معصومه هاشمی 1402/7/10 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 65 کاش مامان می آمد. حال خوش زندگی را پخش می کرد در خانه. ملوک خانم را می آورد فریزر را پر می کرد. توی خانه بوی غذایش می پیچید و می نشست و حرف می زد و حرف می زد. 0 11 پروانه🇮🇷 1404/2/24 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 4 چرا به اینجا رسیدیم؟ کجا را اشتباه کردیم.. کجای خلقت و با کدام فشار شالوده مان ترک خورد که بدون اینکه بدانیم برای چه، با یک باد طوری آوار شدیم روی خودمان که دیگر نمی توانیم از جایمان بلند شویم؟ نمی توانیم خودمان را بتکانیم و دوباره بایستیم و اگر بتوانیم ؛ آنی نیستیم که قبل از آوار بوده ایم... 0 12 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 9 فکر زندگی بیخنده و بیآرزو تکهتکهام میکند: مثل لکهی زشت زرد ماست، روی پیشخان آشپزخانه 0 1 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 113 تریاک بودی، داشتم ترکت میکردم. 2 3 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 106 بابای شبانه گفت: قانع نباش، اما راضی باش. نه قانع بودم، نه راضی. همینش بد بود؛ قناعت حالم را به هم میزد، پیرم میکرد انگار. همیشه یک هیچ عقب بودم از خودم؛ باید میدویدم، باید به خودم گل میزدم. 0 2 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 144 دست هم را گرفتهایم و میچرخیم: دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده... گم شدن، گم کردن، چرا از بچگی گم کردن را قبل از پیدا کردن یادمان دادند؟ شاید برای همین است که هر روز تکه به تکه چیزهایی را از زندگیمان گم میکنیم، که دیگر هیچ وقت پیدا نمیشوند. 0 1 من 1403/11/15 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 98 «اگر توانش را داری شروع کن.اگر هزینه اش را می دهی.من همه زندگی ام را دادم .لیلارا.» _می ارزید؟؟ مکث کرد و بعد گفت نمی داند. 0 3 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 33 گفتم وقتی مشتری نیست، مینشینم روی صندلی ته سالن و همهی کتابها را میخوانم تا تو بیشتر دوستم داشته باشی. 0 1 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 94 لعنتش میکردم که آمده بود و کاری کرده بود که دیگر نمیتوانستم بدون او زندگی کنم. 0 6 عطیه رنجبر 1402/8/3 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 120 0 25 فهیمه . مؤذن 1402/3/6 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 179 می گویند از آدمیزاد هر چیزی برمی آید. می تواند دریا را خشک کند ، کوه را بردارد ، یا چه می دانم ، درختهای جنگل را گره بزند به هم . دروغ میگویند . برنمی آید . آخرش یک مشت بی شرف می آیند گند می زنند به دریاهایی که خشک کرده . آن وقت باید دور بزند برود جنگل ، کوه ، چه میدانم ، برود هر جا که می تواند گم شود . برود جایی که یادش برود دریایی بوده و او می خواسته خشکش کند .باید بگردم چیزی پیدا کنم یک دلخوشی اگر فقط یک دلخوشی پیدا کنم با خیال راحت نمی روم . 0 13 ریحانه شهبازی 4 روز پیش پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 95 مثل گِیم، هر مرحلهای که رد میکردم، مرحلهای جدید جلوم باز میشد. انگار سراب است آرزوهای من. هنوز بهشان نرسیده، دلم یک چیز دیگر میخواهد... 0 4 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 2 وقتی که به هیچ میگذرد، از عمر نیست؛ نه از آن کم میکند و نه چیزی به آن اضافه میکند. 0 1 مغربی 1402/6/20 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 45 خیلی وقت است داریم ادا در می آوریم. ادای خوشبختی ساده ای که در این بدبختی محتوم ابدی گمش کرده ایم. 0 9 سعیده سلیمانیان 1404/2/19 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 84 حالم از این زندگی بهم میخورد که خوشی اش هم گیر و گرفت داشت . 0 5 میترا مطلق 1402/9/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.3 92 صفحۀ 93 حالم از این زندگی به هم میخورد که خوشیش هم گیر و گرفت داشت. 0 1