بریدههای کتاب کلیدر دورهٔ ۵ جلدی پارسا گلی نژاد 1404/6/6 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 110 عشق مثل همین باد های کویریست.مگر نیاید!وقتی آمد چشم هارا کور میکند. 0 2 پارسا گلی نژاد 1404/6/6 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 127 آرامش اما مقدور نیست.دل در تلاطم است.نبض تند میزند.خون با شتاب میتازد.چشم از بسیار گشودهماندن درمانده است.پندار در پریشانی دست و پا میزند.گوش ناچیزترین صداهایی میدزدد.دستها در هم قلاب شدهاند.هیچیت به اختیار نیست.دستها فرمان از تو نمیبرند.بیهوده با دکمهها،دهانه جیب،یا دستهی زلفی که از زیر چارقد بیرون آمده کلنجار میرود.کمر پاچین چرا همین امشب تنگ شده؟ دل آرامش نیست.بیهوده پکری.در زمان و مکان انگار جای نداری.بیآهنگی.بیقراری.بیتاب.نمیتوانی خود را رها کنی.ناچاری خود را ببندی.لبهایت را گاز بگیری.دست روی قلبت بگذاری. چه سخت میتپد!این قلب.میبالد.مجبوری آرام نفس بکشی.چون اگر به تمامی نفس را واهلی ممکن است حنجرهات را بدراند. این دیگر نفس نیست.فریادیست مانده در سینه.بیابانی میطلبد.تو در قلاب زمان گرفتار آمدهای و ماه هم در نمیآید.ماه هم درنمیآید.ماه هم درنمیآید. 0 2 پارسا گلی نژاد 1404/6/9 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 250 غم گمشدنش نیست. 0 1 پارسا گلی نژاد 1404/6/9 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 166 مارال گفت: -شبها،اینجا ستارهها دورترند. گلمحمد گفت: شبها،در کلیدر ستارهها نزدیکند. 0 0 پارسا گلی نژاد 1404/6/9 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 273 نمیتوانستند بدش را بگویند.او عزیزی را خواسته بود و از بسیار خواستن،آن را از دست داده بود. 0 4 پارسا گلی نژاد 1404/6/13 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 361 《خدا،از آسمان چرا خون نمیبارد؟》 0 0 Leila.LEL 7 روز پیش کلیدر (دوره ۵جلدی) محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 196 آنکه پنجه در پنجه حریف می اندازد، باید تاب زمین خوردن هم داشته باشد. صید مروارید دندان نهنگ را هم به همراه دارد. همیشه خدا که باد بر یک سو نیست، هر سر بالایی کله پایی هم دارد... (: کلمیشی) 📕جلد یــــــــــک 0 4 پارسا گلی نژاد 4 روز پیش کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 722 مرگ،روی زیبایی هم میتواند گام بردارد. 0 1 پارسا گلی نژاد دیروز کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 905 پس عشق و رنجت را به همان حد مجال برو بده که پَرَش قلب دیگری نخراشد. 0 0 پارسا گلی نژاد دیروز کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 906 آن همه پندار و رویا،آیا در این کلام کوتاه گنجید؟آغاز شد و پایان گرفت؟پندار و خیالی که روزها و روزها در تو پیچیده بوده است و تو تمام لحظههایت را با آن میگذراندهای،آیا در همین چند کلام کوتاه و همانند تمام شد؟حرف و سخنی دیگر نداری؟ آن همه پندار های پردامنه چگونه چنین چلانه و چکانده شدند؟ نه،نباید تمام میشدند.پس،آدم برای گفتن همهی آنچه که در دل دارد،لابد زبانش نارساست! 0 18 پارسا گلی نژاد 11 ساعت پیش کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 968 دست های خالی را فقط میشود بر سر کوفت. 0 0 محمدهادی رمضانزاده 1403/3/28 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 1745 0 13 رضا یحیی پور 1403/12/15 کلیدر (دوره ۵جلدی) محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 1809 1 3 رضا یحیی پور 1403/11/23 کلیدر (دوره ۵جلدی) محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 1404 اول باید در خودت قرار بگیری اول باید دل به او بدهی بعد از آن توجه کنی بعد از آن روزنه ای به دیدار جمالش بجویی. اما من ... نه قرار دارم نه دل دارم نه توجه دارم. من از هم پاشیده ام، قدیر! خدایا پاره پاره های مرا جمع کن [چطور خدا را بیابم؟!؛ مناجات در مستی... 😅] 0 5 حنا 1404/1/23 کلیدر (دوره ۵جلدی) محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 2245 ترس، این ترس است که فرمان میراند. از آنکه با ترس بار آمده اند و با بیم بافته شده اند و با پنهان پویی خو گرفته اند. پس نمیتوانند به صدق دل رفتار کنند، با سلامت و صدق سخن بگویند. نمیتوانند با چشمهای خود بنگرند، با مغز خود بیندیشند و با زبان خود بگویند. در همه عمر مهلت یافتن چنین حقی را نیافته اند. 0 0 فاطمه مطاعی 1403/6/4 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 1199 خواستن چه جور است غدیر؟ تا حالا تو کسی را خواستهای؟ خواستن چه جور است؟ خواستن چیست؟ 0 2 محمدهادی رمضانزاده 1403/1/5 کلیدر (دوره ۵جلدی) محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 368 0 6 فاطمه مطاعی 1403/6/16 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 1673 ما همهمان همان جور که خاک پای رفیقیم، خار چشم رقیبیم… 0 4 رضا یحیی پور 1404/2/1 کلیدر (دوره ۵جلدی) محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 2319 مردم را که می شناسی ... مردم از ترسوها خوششان نمی آید، اگر چه خودشان چندان هم شجاع نیستند آنها از ضعیف و ناتوان بیزارند، اگر چه خودشان هم کمتر قوی و توانا هستند این مردمی که من دیده ام خود به خود حامی قدرت هستند پشت کسی هستند که توانا باشد. اما اگر آن قدرت ضعیف شود مردم خود به خود از او دور میشوند. اگر قدرتی را که می پسندند از پا در بیاید آن وقت همین مردم لگدش میکنند و از رویش میگذرند. لگد مالش میکنند 0 16 رضا یحیی پور 1403/11/16 کلیدر (دوره ۵جلدی) محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 1140 1 2
بریدههای کتاب کلیدر دورهٔ ۵ جلدی پارسا گلی نژاد 1404/6/6 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 110 عشق مثل همین باد های کویریست.مگر نیاید!وقتی آمد چشم هارا کور میکند. 0 2 پارسا گلی نژاد 1404/6/6 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 127 آرامش اما مقدور نیست.دل در تلاطم است.نبض تند میزند.خون با شتاب میتازد.چشم از بسیار گشودهماندن درمانده است.پندار در پریشانی دست و پا میزند.گوش ناچیزترین صداهایی میدزدد.دستها در هم قلاب شدهاند.هیچیت به اختیار نیست.دستها فرمان از تو نمیبرند.بیهوده با دکمهها،دهانه جیب،یا دستهی زلفی که از زیر چارقد بیرون آمده کلنجار میرود.کمر پاچین چرا همین امشب تنگ شده؟ دل آرامش نیست.بیهوده پکری.در زمان و مکان انگار جای نداری.بیآهنگی.بیقراری.بیتاب.نمیتوانی خود را رها کنی.ناچاری خود را ببندی.لبهایت را گاز بگیری.دست روی قلبت بگذاری. چه سخت میتپد!این قلب.میبالد.مجبوری آرام نفس بکشی.چون اگر به تمامی نفس را واهلی ممکن است حنجرهات را بدراند. این دیگر نفس نیست.فریادیست مانده در سینه.بیابانی میطلبد.تو در قلاب زمان گرفتار آمدهای و ماه هم در نمیآید.ماه هم درنمیآید.ماه هم درنمیآید. 0 2 پارسا گلی نژاد 1404/6/9 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 250 غم گمشدنش نیست. 0 1 پارسا گلی نژاد 1404/6/9 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 166 مارال گفت: -شبها،اینجا ستارهها دورترند. گلمحمد گفت: شبها،در کلیدر ستارهها نزدیکند. 0 0 پارسا گلی نژاد 1404/6/9 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 273 نمیتوانستند بدش را بگویند.او عزیزی را خواسته بود و از بسیار خواستن،آن را از دست داده بود. 0 4 پارسا گلی نژاد 1404/6/13 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 361 《خدا،از آسمان چرا خون نمیبارد؟》 0 0 Leila.LEL 7 روز پیش کلیدر (دوره ۵جلدی) محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 196 آنکه پنجه در پنجه حریف می اندازد، باید تاب زمین خوردن هم داشته باشد. صید مروارید دندان نهنگ را هم به همراه دارد. همیشه خدا که باد بر یک سو نیست، هر سر بالایی کله پایی هم دارد... (: کلمیشی) 📕جلد یــــــــــک 0 4 پارسا گلی نژاد 4 روز پیش کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 722 مرگ،روی زیبایی هم میتواند گام بردارد. 0 1 پارسا گلی نژاد دیروز کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 905 پس عشق و رنجت را به همان حد مجال برو بده که پَرَش قلب دیگری نخراشد. 0 0 پارسا گلی نژاد دیروز کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 906 آن همه پندار و رویا،آیا در این کلام کوتاه گنجید؟آغاز شد و پایان گرفت؟پندار و خیالی که روزها و روزها در تو پیچیده بوده است و تو تمام لحظههایت را با آن میگذراندهای،آیا در همین چند کلام کوتاه و همانند تمام شد؟حرف و سخنی دیگر نداری؟ آن همه پندار های پردامنه چگونه چنین چلانه و چکانده شدند؟ نه،نباید تمام میشدند.پس،آدم برای گفتن همهی آنچه که در دل دارد،لابد زبانش نارساست! 0 18 پارسا گلی نژاد 11 ساعت پیش کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 968 دست های خالی را فقط میشود بر سر کوفت. 0 0 محمدهادی رمضانزاده 1403/3/28 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 1745 0 13 رضا یحیی پور 1403/12/15 کلیدر (دوره ۵جلدی) محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 1809 1 3 رضا یحیی پور 1403/11/23 کلیدر (دوره ۵جلدی) محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 1404 اول باید در خودت قرار بگیری اول باید دل به او بدهی بعد از آن توجه کنی بعد از آن روزنه ای به دیدار جمالش بجویی. اما من ... نه قرار دارم نه دل دارم نه توجه دارم. من از هم پاشیده ام، قدیر! خدایا پاره پاره های مرا جمع کن [چطور خدا را بیابم؟!؛ مناجات در مستی... 😅] 0 5 حنا 1404/1/23 کلیدر (دوره ۵جلدی) محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 2245 ترس، این ترس است که فرمان میراند. از آنکه با ترس بار آمده اند و با بیم بافته شده اند و با پنهان پویی خو گرفته اند. پس نمیتوانند به صدق دل رفتار کنند، با سلامت و صدق سخن بگویند. نمیتوانند با چشمهای خود بنگرند، با مغز خود بیندیشند و با زبان خود بگویند. در همه عمر مهلت یافتن چنین حقی را نیافته اند. 0 0 فاطمه مطاعی 1403/6/4 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 1199 خواستن چه جور است غدیر؟ تا حالا تو کسی را خواستهای؟ خواستن چه جور است؟ خواستن چیست؟ 0 2 محمدهادی رمضانزاده 1403/1/5 کلیدر (دوره ۵جلدی) محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 368 0 6 فاطمه مطاعی 1403/6/16 کلیدر دورهٔ ۵ جلدی محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 1673 ما همهمان همان جور که خاک پای رفیقیم، خار چشم رقیبیم… 0 4 رضا یحیی پور 1404/2/1 کلیدر (دوره ۵جلدی) محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 2319 مردم را که می شناسی ... مردم از ترسوها خوششان نمی آید، اگر چه خودشان چندان هم شجاع نیستند آنها از ضعیف و ناتوان بیزارند، اگر چه خودشان هم کمتر قوی و توانا هستند این مردمی که من دیده ام خود به خود حامی قدرت هستند پشت کسی هستند که توانا باشد. اما اگر آن قدرت ضعیف شود مردم خود به خود از او دور میشوند. اگر قدرتی را که می پسندند از پا در بیاید آن وقت همین مردم لگدش میکنند و از رویش میگذرند. لگد مالش میکنند 0 16 رضا یحیی پور 1403/11/16 کلیدر (دوره ۵جلدی) محمود دولت آبادی 4.5 17 صفحۀ 1140 1 2