بریده‌ کتاب‌های لاشه لطیف

می‌دانی، کلمات تیز هستند، برنده هستند. این کلمات هستند که آدم می‌کشند، نه چیز دیگری..

درد تنها چیزی است که نفس کشیدن را برایش میسر می‌کند.

همه می‌گن ایکاروس سقوط کرد چون خیلی به خورشید نزدیک شد،اما اون پرواز کرد. منظورم رو می‌فهمی پسر؟اون تونست پرواز کنه‌. اگه بتونی فقط چند لحظه پرنده باشی،سقوط دیگه مهم نیست.

همه میگن سقوط کرد چون خیلی به خورشید نزدیک شده بود، اما اون پرواز کرد. منظورم رو میفهمی پسر؟ اون تونست پرواز کنه. اگه بتونی فقط چند لحظه پرنده باشی، سقوط کردن دیگه مهم نیست.

سکوتی حکم فرما شده که کسی نمیشنود،اما وجود دارد.

«مرگ دور و برم رو گرفته، تمام روز ، تمام ساعت روز با منه.»

نفرت به آدم توانایی ادامه راه را می بخشد.

کلماتی وحود دارند که روی جهان سرپوش می‌گذارند. کلماتی وجود دارند که مناسب و تمیزند. قانونی‌اند.

کتاب ها جاسوس هایی از یک جهان موازی اند‌

ذره ذره می جوند مغزم را می نوشند عصاره قلبم را و برایم قصه شب می گویند...

جز اندوه چیز دیگری برایش باقی نمانده است.

همه میگن سقوط کرد چون خیلی به خورشید نزدیک شده بود، اما اون پرواز کرد منظورم رو میفهمی پسر؟ اون تونست پرواز کنه؛ اگر بتونی فقط چند لحظه پرنده باشی ، سقوط کردن دیگه مهم نیست!

کلماتی وجود دارند که روی جهان سرپوش می‌گذارند. کلماتی وجود دارند که مناسب و تمیزند، قانونی اند

نفرت به آدم توانایی ادامه راه را می‌بخشد؛ ساختاری شکننده را حفظ می‌کند، تاروپودها را به هم می‌بافد، طوری که خلا بر همه چیز مستولی نشود‌‌.

آدم هایی هستند که حاضرند برای چیزهایی خیلی کم‌ارزش تر از پول هم وحشیانه عمل کنند...

بشر پیچیده است و به نظر من اعمال شرم آور، تناقض ها و ویژگی های متعالی انسان حیرت انگیزه... اگر همه مون بی نقص بودیم، هستی مون ته مایه خاکستری آزار دهنده ای داشت...

بشر منبع شر در این جهان است.. ما ویروس خودمان هستیم.

آن کس که با هیولا می ستیزد باید مراقب باشد خود در این راه به هیولا تبدیل نشود‌. اگر دیر زمانی به پرتگاه خیره شوی آن پرتگاه نیز به تو چشم می دوزد.

«اگه بتونی فقط چند لحظه پرنده باشی، سقوط کردن دیگه مهم نیست.»