بریده کتابهای نامه های بلوغ عمو حسام 1403/7/21 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 57 خیلیها برای حسین جان دادند. اما آنها که پیشاپیش حسین با سر رفتند،همانها بودند که عاشورا، شاهد صادق شهادت سبزشان بود. 0 1 علی قاسمی 🇵🇸 1402/9/24 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 118 عارف در برابر بلاء، شاکر است، نه صابر 1 41 سلمان سلیمانی دوگاهه 1402/10/17 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 162 دخترم: می دانی ریشه ادم چیست؟ریشه تو، فهم تو، علاقه تو و انتخاب توست. عمل تو ،از این رییشه ها سر بلند می کند. 0 20 عمو حسام 1403/7/20 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 17 تو یک بار از مادر متولد شدی و این بار باید از خودت بیرون بیایی؛از نفس،از غریزهها،از عادتها متولد شوی؛ که عیسی میگفت:«لا یلج فی الملکوت من لا یولد مرتین»کسی که دو بار متولد نشود،به ملکوت خدا راهی ندارد.و پس از این تولد،باید تولید کنی و زاد و ولد کنی که تنها نمایی و در تنهایی هم مأنوس باشی. 0 1 زهرا عالی حسینی 1403/2/17 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 170 دختر خوبم! مادام که دل تو از دنیا کوچکتر باشد و همت تو حقیر باشد و بیش از همین زندگی هفتاد ساله را حساب نکند و به حساب نیاورد؛ مطمئن باش هرکاری که بکنی، حقیر و محدود و دنیایی است، حتی اگر نماز و روزه و حج و جهاد و درس توحید باشد؛ که بهخاطر دنیا و حرف ها و جلوه ها و زینت هاست. ولی اگر دل تو از دنیا بزرگتر بشود و همت تو از این محدوده فراتر برود و بیش از دنیا، از خودت توقع داشته باشی؛ مطمئن باش برای این دل های بزرگ، هر کاری مفید و سودمند خواهد بود؛ حتی اگر پاک کردن بینی کودک و پرداختن به کار های عادی و روزمره باشد، که از اینها هرکاری را خریدارند. 0 2 علی قاسمی 🇵🇸 1402/12/25 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 182 0 10 زهرا عالی حسینی 1403/1/30 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 85 دخترم! بعد ها که تجربه های گستردهتر و برخوردهای بیشتر پیدا کردی، میبینی که تمامی زندگی ها و تمام آدم ها، از زن و مرد و محروم و بهرهمند، با رنج هایی همراه هستند. داشتن و نداشتن، هر دو رنج است. داشتن، غصهی جدایی دارد و نداشتن، تلخی محرومیت و زخم تحقیر و سرشاری و کامروایی هم، رنج پوچی را دارد و درد بیدردی؛ که دل آدم، از دنیا بزرگتر است. دل ما، از تمامی هستی، بزرگ تر است. 0 4 علی قاسمی 🇵🇸 1402/12/25 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 41 0 5 نون.کاف 1403/4/29 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 158 آتش سوزیهای بزرگ، از یک جرقّه آغاز میشوند. بدیهای کوچک را کوچک مشمار؛ که میکروبها، با همهی کوچکی، اگر در جای خود بنشینند، فیلها را و آدمها را از پای در میآوردند. 0 3 زهرا عالی حسینی 1402/12/18 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 101 بعضی ها که در آتش درد و رنج و یا ظلم و ستم و خون و جنگ سوختهاند، دیگر در این هستی درد آلود، خدای زیبای مهربانی را باور نمیکنند. هستی را با این همه نظام و قانونمندی، که علم و صنعت از آن بهرهمند شدهاند، از صاحب و حاکم، از حکیم رحیم، خالی میدانند. و در این خلوت مرگ آلوده، خود را فریب میدهند و رنج زندگی و پوچ و بنبست را با غفلت و بیخبری و یا لذت های زودگذر توجیه میکنند و مثل حباب بر روی موج های حادثه، لحظهای باد میکنند و سپس میمیرند و میشکنند. 0 0 نون.کاف 1403/4/29 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 114 تا انسان، به خودش آگاه نشود، به خدا و به معاد و به غیب و به رسول آگاه نخواهد شد و تا انسان به خودش ایمان نیاورد به خدا و به معاد و به غیب و رسول، ایمان نخواهد آورد. کلید این شناختها و عشقها، در شناخت عظمت انسان و استمرار اوست. 0 1 فرشته هاونگی 1402/8/7 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 83 0 2 -Beirut- 1403/4/12 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 23 تو خودت را با تاثیری که از هر چیز احساس می کنی مقایسه کن و اندازه بگیر که این چیز ارزش این تاثیر را داشته و یا از جهل و غفلت تو ، او را بزرگ کرده است 0 0 زهرا عالی حسینی 1403/2/17 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 173 آدمی با تحقیر ها و ستم ها، میتواند همین ها را بهانه کند و کنار بماند و تجربه نکند و میتواند از همین تحقیر ها، انگیزهی عمل و دقت بیشتر را به دست بیاورد و در فضایی دورتر به تمرین مشغول شود تا آن که آوازهی کار های موفق او، گوشها و چشمهای سختگیر و تحقیر کننده را تسخیر نماید. 0 1 زهرا عالی حسینی 1403/3/17 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 39 در این ماه، دنبال رزقی برای فکر و عقل و قلب و روح خودت باش؛ که رزق فکر، خلوت و توجّه و مطالعه و نظر است؛ و رزق عقل، معرفت؛ و رزق قلب، اطاعت؛ و رزق روح، قرب و انس؛ 0 1 زینب نجفی 1403/2/23 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 23 اگر تمامی ثروت و قدرت و رفاه و لذت تمامی آن ها را ،تو به تنهایی صاحب شوی ، بدان، این همه از تو کوچک تر و بی ارزش تر است، که تو یک لحظه ات را برای آن فدا کنی . که این ها همه، برای تو و بخاطر تو بوده اند و سزاوار نیست که تو عمر خودت و وجود خودت را برای آن ها بگذاری . 0 4 علی سعیدی 1402/10/11 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 17 0 5 سیده فاطمه 1402/5/26 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 89 دل آدمی بزرگتر از این زندگی است؛ و این راز تنهایی اوست... 0 30 علی سعیدی 1402/10/9 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 95 0 12 عمو حسام 1403/7/21 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 57 آنچه برای انسان میماند سعی است ،نه عمل؛که عمل بدون توجه به توانایی،عامل غرور میشود. آنچه تو را از غرور میرهاند این مقایسه مستمر میان عمل با توانایی،میان عمل تو و عملهای دیگرانی است،که برای دنیا میکوشند؛میان عمل تو برای خدا و عمل تو برای خودت است. 0 0
بریده کتابهای نامه های بلوغ عمو حسام 1403/7/21 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 57 خیلیها برای حسین جان دادند. اما آنها که پیشاپیش حسین با سر رفتند،همانها بودند که عاشورا، شاهد صادق شهادت سبزشان بود. 0 1 علی قاسمی 🇵🇸 1402/9/24 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 118 عارف در برابر بلاء، شاکر است، نه صابر 1 41 سلمان سلیمانی دوگاهه 1402/10/17 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 162 دخترم: می دانی ریشه ادم چیست؟ریشه تو، فهم تو، علاقه تو و انتخاب توست. عمل تو ،از این رییشه ها سر بلند می کند. 0 20 عمو حسام 1403/7/20 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 17 تو یک بار از مادر متولد شدی و این بار باید از خودت بیرون بیایی؛از نفس،از غریزهها،از عادتها متولد شوی؛ که عیسی میگفت:«لا یلج فی الملکوت من لا یولد مرتین»کسی که دو بار متولد نشود،به ملکوت خدا راهی ندارد.و پس از این تولد،باید تولید کنی و زاد و ولد کنی که تنها نمایی و در تنهایی هم مأنوس باشی. 0 1 زهرا عالی حسینی 1403/2/17 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 170 دختر خوبم! مادام که دل تو از دنیا کوچکتر باشد و همت تو حقیر باشد و بیش از همین زندگی هفتاد ساله را حساب نکند و به حساب نیاورد؛ مطمئن باش هرکاری که بکنی، حقیر و محدود و دنیایی است، حتی اگر نماز و روزه و حج و جهاد و درس توحید باشد؛ که بهخاطر دنیا و حرف ها و جلوه ها و زینت هاست. ولی اگر دل تو از دنیا بزرگتر بشود و همت تو از این محدوده فراتر برود و بیش از دنیا، از خودت توقع داشته باشی؛ مطمئن باش برای این دل های بزرگ، هر کاری مفید و سودمند خواهد بود؛ حتی اگر پاک کردن بینی کودک و پرداختن به کار های عادی و روزمره باشد، که از اینها هرکاری را خریدارند. 0 2 علی قاسمی 🇵🇸 1402/12/25 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 182 0 10 زهرا عالی حسینی 1403/1/30 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 85 دخترم! بعد ها که تجربه های گستردهتر و برخوردهای بیشتر پیدا کردی، میبینی که تمامی زندگی ها و تمام آدم ها، از زن و مرد و محروم و بهرهمند، با رنج هایی همراه هستند. داشتن و نداشتن، هر دو رنج است. داشتن، غصهی جدایی دارد و نداشتن، تلخی محرومیت و زخم تحقیر و سرشاری و کامروایی هم، رنج پوچی را دارد و درد بیدردی؛ که دل آدم، از دنیا بزرگتر است. دل ما، از تمامی هستی، بزرگ تر است. 0 4 علی قاسمی 🇵🇸 1402/12/25 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 41 0 5 نون.کاف 1403/4/29 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 158 آتش سوزیهای بزرگ، از یک جرقّه آغاز میشوند. بدیهای کوچک را کوچک مشمار؛ که میکروبها، با همهی کوچکی، اگر در جای خود بنشینند، فیلها را و آدمها را از پای در میآوردند. 0 3 زهرا عالی حسینی 1402/12/18 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 101 بعضی ها که در آتش درد و رنج و یا ظلم و ستم و خون و جنگ سوختهاند، دیگر در این هستی درد آلود، خدای زیبای مهربانی را باور نمیکنند. هستی را با این همه نظام و قانونمندی، که علم و صنعت از آن بهرهمند شدهاند، از صاحب و حاکم، از حکیم رحیم، خالی میدانند. و در این خلوت مرگ آلوده، خود را فریب میدهند و رنج زندگی و پوچ و بنبست را با غفلت و بیخبری و یا لذت های زودگذر توجیه میکنند و مثل حباب بر روی موج های حادثه، لحظهای باد میکنند و سپس میمیرند و میشکنند. 0 0 نون.کاف 1403/4/29 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 114 تا انسان، به خودش آگاه نشود، به خدا و به معاد و به غیب و به رسول آگاه نخواهد شد و تا انسان به خودش ایمان نیاورد به خدا و به معاد و به غیب و رسول، ایمان نخواهد آورد. کلید این شناختها و عشقها، در شناخت عظمت انسان و استمرار اوست. 0 1 فرشته هاونگی 1402/8/7 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 83 0 2 -Beirut- 1403/4/12 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 23 تو خودت را با تاثیری که از هر چیز احساس می کنی مقایسه کن و اندازه بگیر که این چیز ارزش این تاثیر را داشته و یا از جهل و غفلت تو ، او را بزرگ کرده است 0 0 زهرا عالی حسینی 1403/2/17 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 173 آدمی با تحقیر ها و ستم ها، میتواند همین ها را بهانه کند و کنار بماند و تجربه نکند و میتواند از همین تحقیر ها، انگیزهی عمل و دقت بیشتر را به دست بیاورد و در فضایی دورتر به تمرین مشغول شود تا آن که آوازهی کار های موفق او، گوشها و چشمهای سختگیر و تحقیر کننده را تسخیر نماید. 0 1 زهرا عالی حسینی 1403/3/17 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 39 در این ماه، دنبال رزقی برای فکر و عقل و قلب و روح خودت باش؛ که رزق فکر، خلوت و توجّه و مطالعه و نظر است؛ و رزق عقل، معرفت؛ و رزق قلب، اطاعت؛ و رزق روح، قرب و انس؛ 0 1 زینب نجفی 1403/2/23 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 23 اگر تمامی ثروت و قدرت و رفاه و لذت تمامی آن ها را ،تو به تنهایی صاحب شوی ، بدان، این همه از تو کوچک تر و بی ارزش تر است، که تو یک لحظه ات را برای آن فدا کنی . که این ها همه، برای تو و بخاطر تو بوده اند و سزاوار نیست که تو عمر خودت و وجود خودت را برای آن ها بگذاری . 0 4 علی سعیدی 1402/10/11 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 17 0 5 سیده فاطمه 1402/5/26 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 89 دل آدمی بزرگتر از این زندگی است؛ و این راز تنهایی اوست... 0 30 علی سعیدی 1402/10/9 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 95 0 12 عمو حسام 1403/7/21 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 15 صفحۀ 57 آنچه برای انسان میماند سعی است ،نه عمل؛که عمل بدون توجه به توانایی،عامل غرور میشود. آنچه تو را از غرور میرهاند این مقایسه مستمر میان عمل با توانایی،میان عمل تو و عملهای دیگرانی است،که برای دنیا میکوشند؛میان عمل تو برای خدا و عمل تو برای خودت است. 0 0