بریدههای کتاب پنج بازمانده کتابدار ماه✧ 1403/6/6 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 304 تو فوقالعادهای. شاید خیلی از آدم ها این حرف را به تو نزده باشند؛ اما تو میتوانی هر کاری کنی و هرکسی باشی رد:)! 0 19 ستاره :) 1404/4/7 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 229 زنده بود، ولی زندگی درد داشت... 0 5 rikuyuri 1404/3/22 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 106 ((به قول مامانمون، هر نقشه دوتا بخش داره و بابد مطمئن بشیم هردو بخش به نفع ما پیش میره)) ((این یعنی یه نقشه بُرد_بُرد)) - پنج بازمانده 0 2 Dorsa 1403/3/23 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 102 رِد در سکوت واکی تاکی هارا باز کرد. قطعه به قطعه،سیم به سیم. اما هیچ وقت صدای مامان را پیدا نکرد 0 5 Motahare 1402/8/15 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 80 ظاهرا بابانوئل همزمان با مامانش مُرد... 0 10 آسـمانـِ آوا... 1403/6/26 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 80 میخواست مفید باشد؛درست مثل بقیه 0 4 روانشناس آدمخوار (سهند) 1402/12/1 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 252 رد گفت : « حالت خوبه». شاید همیشه باید این جمله را به کسانی می گفتیم که حالشان خوب نبود. 0 30 Dorsa 1403/3/23 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 80 کاش میشد تمام مشکلات را با پول حل کرد 0 3 ℛℯ𝒹 𝒲𝒾𝓉𝒸ℎ 1403/5/28 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 113 « گاهی میتوانی همین کار را با خاطرات بکنی. به خودت دروغ بگو و سراغ افکار جعلی برو تا خیال های ناخواسته را بپوشانی » 0 3 تارا تیموری 1404/4/30 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 304 میآیی؟ بله خیر دوستدار تو، آرتور. 0 1 تارا تیموری 1404/4/30 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 296 رد پلک زد و قطره اشکی پایین غلتید. رو به آسمان بیکران و خالی لبخند زد. حتما در برزخ زمان عقب میرفت. چون شب برگشت، آسمان رو تسخیر کرد و رد را با خودش برد. ولی مامان تا آخر، همان جا کنارش ماند. مامان ماند؛ درست مثل ستاره ها. 0 3
بریدههای کتاب پنج بازمانده کتابدار ماه✧ 1403/6/6 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 304 تو فوقالعادهای. شاید خیلی از آدم ها این حرف را به تو نزده باشند؛ اما تو میتوانی هر کاری کنی و هرکسی باشی رد:)! 0 19 ستاره :) 1404/4/7 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 229 زنده بود، ولی زندگی درد داشت... 0 5 rikuyuri 1404/3/22 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 106 ((به قول مامانمون، هر نقشه دوتا بخش داره و بابد مطمئن بشیم هردو بخش به نفع ما پیش میره)) ((این یعنی یه نقشه بُرد_بُرد)) - پنج بازمانده 0 2 Dorsa 1403/3/23 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 102 رِد در سکوت واکی تاکی هارا باز کرد. قطعه به قطعه،سیم به سیم. اما هیچ وقت صدای مامان را پیدا نکرد 0 5 Motahare 1402/8/15 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 80 ظاهرا بابانوئل همزمان با مامانش مُرد... 0 10 آسـمانـِ آوا... 1403/6/26 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 80 میخواست مفید باشد؛درست مثل بقیه 0 4 روانشناس آدمخوار (سهند) 1402/12/1 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 252 رد گفت : « حالت خوبه». شاید همیشه باید این جمله را به کسانی می گفتیم که حالشان خوب نبود. 0 30 Dorsa 1403/3/23 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 80 کاش میشد تمام مشکلات را با پول حل کرد 0 3 ℛℯ𝒹 𝒲𝒾𝓉𝒸ℎ 1403/5/28 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 113 « گاهی میتوانی همین کار را با خاطرات بکنی. به خودت دروغ بگو و سراغ افکار جعلی برو تا خیال های ناخواسته را بپوشانی » 0 3 تارا تیموری 1404/4/30 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 304 میآیی؟ بله خیر دوستدار تو، آرتور. 0 1 تارا تیموری 1404/4/30 پنج بازمانده هالی جکسون 4.2 33 صفحۀ 296 رد پلک زد و قطره اشکی پایین غلتید. رو به آسمان بیکران و خالی لبخند زد. حتما در برزخ زمان عقب میرفت. چون شب برگشت، آسمان رو تسخیر کرد و رد را با خودش برد. ولی مامان تا آخر، همان جا کنارش ماند. مامان ماند؛ درست مثل ستاره ها. 0 3