بریدههای کتاب زمین انسان ها سپیده اسکندری 1404/2/24 زمین انسان ها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 25 زندگی چه بسا که ما را از رفیقان دور میدارد و نمیگذارد که زیاد به آنها بیندیشیم، ولی آنها هستند. کجا؟ نمیدانیم، و خاموشند و از یاد رفته، ولی چه وفادارند و اگر روزی به آنها برخوریم، با چهرههایی از شادی شعلهور شانههای ما را میگیرند و تکان میدهند. حقیقت آنست که ما به انتظار خو گرفتهایم... اما کمکم درمییابیم که خندهٔ روشن آن یکی را دیگر هرگز نخواهیم شنید. در مییابیم که درِ این باغ تا ابد بر ما بسته خواهد ماند. آنگاه ماتم راستين ما آغاز میشود، که به هیچ روی جانسوز نیست اما اندکی تلخ است. و به راستی هیچچیز هرگز جای رفیق گمشده را پر نخواهد کرد. نمیتوان برای خود دوستان قدیمی درست کرد هیچچیز با این گنجینهٔ خاطرات مشترک، این همه رنجها و مصائب باهمچشیده، این همه قهرها و آشتیها و هیجانهای تند همسنگ نیست. این دوستیها تکرار نمیشوند. کسی که نهال بلوطی به این امید مینشاند که به زودی در سایهاش بنشیند خیالی خام میپرورد. 0 4 فهیمه . مؤذن 1402/12/22 زمین انسانها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 26 0 10 مارال یوسفیان 1404/4/11 زمین انسانها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 25 زندگی چه بسا ما را از رفیقانمان دور می دارد...کم کم در می یابیم که خنده ی روشن آن یکی را دیگر هرگز نخواهیم شنید.در می یابیم در این باغ تا ابد بر ما بسته خواهد ماند.آنگاه ماتم راستین ما آغاز می شود. 0 0 مارال یوسفیان 1404/4/11 زمین انسانها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 25 نمی توان برای خود دوستان قدیمی درست کرد.هیچ چیز با این گنجینه ی خاطرات مشترک،این همه رنج ها و مصائب با هم چشیده،این همه قهرها و آشتی ها و هیجان های تند همسنگ نیست. 0 2 مارال یوسفیان 1404/4/11 زمین انسانها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 37 مایه ی نجات برداشتن یک گام است.یک گام و گامی دیگر و پیوسته همین گام که از نو باید برداشت. 0 0 مارال یوسفیان 1404/4/11 زمین انسانها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 37 به قلب خودم می گفتم: هی،جانمی،یک تلاش دیگر!سعی کن باز بزنی...از آن قلب های اصیل بود. 0 0 مارال یوسفیان 1404/4/17 زمین انسانها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 165 برای زخمی که تا ابد التیام نمی یابد دلسوزی نابجاست. 0 1 گلی 1404/4/18 زمین انسان ها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 48 انسان بودن همان مسئول بودن است .احساس ننگ تست از نکبتی که به ظاهر انسان مربوط نیست.احساس غرور است از پیروزی که نصیب رفیقمان شده است.احساس این است که چون سنگی را نهاد که سهم اوست،در بنای جهان سهیم شده است. 0 0 گلی 1404/4/18 زمین انسان ها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 31 حقیقت آن است که ما به انتظار خو گرفته ایم... 0 0 سپیده اسکندری 1404/2/25 زمین انسانها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 87 با مرگ یک انسان دنیایی ناشناس ناپدید میشود. 0 2 Bêhzad Muhemmedî 1404/1/14 زمین انسانها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 38 میداند که انسان همینکه با حادثه درگیر شد دیگر نمیهراسد. فقط ناشناخته است که انسان را به وحشت میاندازد. ولی هرکس که با حادثه روبرو شود دیگر با ناشناخته سروکار ندارد. 0 5 سپیده اسکندری 1404/2/24 زمین انسان ها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 26 گنج راستين يكى بيش نيست و آن روابط ميان آدمهاست. 0 3
بریدههای کتاب زمین انسان ها سپیده اسکندری 1404/2/24 زمین انسان ها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 25 زندگی چه بسا که ما را از رفیقان دور میدارد و نمیگذارد که زیاد به آنها بیندیشیم، ولی آنها هستند. کجا؟ نمیدانیم، و خاموشند و از یاد رفته، ولی چه وفادارند و اگر روزی به آنها برخوریم، با چهرههایی از شادی شعلهور شانههای ما را میگیرند و تکان میدهند. حقیقت آنست که ما به انتظار خو گرفتهایم... اما کمکم درمییابیم که خندهٔ روشن آن یکی را دیگر هرگز نخواهیم شنید. در مییابیم که درِ این باغ تا ابد بر ما بسته خواهد ماند. آنگاه ماتم راستين ما آغاز میشود، که به هیچ روی جانسوز نیست اما اندکی تلخ است. و به راستی هیچچیز هرگز جای رفیق گمشده را پر نخواهد کرد. نمیتوان برای خود دوستان قدیمی درست کرد هیچچیز با این گنجینهٔ خاطرات مشترک، این همه رنجها و مصائب باهمچشیده، این همه قهرها و آشتیها و هیجانهای تند همسنگ نیست. این دوستیها تکرار نمیشوند. کسی که نهال بلوطی به این امید مینشاند که به زودی در سایهاش بنشیند خیالی خام میپرورد. 0 4 فهیمه . مؤذن 1402/12/22 زمین انسانها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 26 0 10 مارال یوسفیان 1404/4/11 زمین انسانها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 25 زندگی چه بسا ما را از رفیقانمان دور می دارد...کم کم در می یابیم که خنده ی روشن آن یکی را دیگر هرگز نخواهیم شنید.در می یابیم در این باغ تا ابد بر ما بسته خواهد ماند.آنگاه ماتم راستین ما آغاز می شود. 0 0 مارال یوسفیان 1404/4/11 زمین انسانها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 25 نمی توان برای خود دوستان قدیمی درست کرد.هیچ چیز با این گنجینه ی خاطرات مشترک،این همه رنج ها و مصائب با هم چشیده،این همه قهرها و آشتی ها و هیجان های تند همسنگ نیست. 0 2 مارال یوسفیان 1404/4/11 زمین انسانها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 37 مایه ی نجات برداشتن یک گام است.یک گام و گامی دیگر و پیوسته همین گام که از نو باید برداشت. 0 0 مارال یوسفیان 1404/4/11 زمین انسانها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 37 به قلب خودم می گفتم: هی،جانمی،یک تلاش دیگر!سعی کن باز بزنی...از آن قلب های اصیل بود. 0 0 مارال یوسفیان 1404/4/17 زمین انسانها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 165 برای زخمی که تا ابد التیام نمی یابد دلسوزی نابجاست. 0 1 گلی 1404/4/18 زمین انسان ها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 48 انسان بودن همان مسئول بودن است .احساس ننگ تست از نکبتی که به ظاهر انسان مربوط نیست.احساس غرور است از پیروزی که نصیب رفیقمان شده است.احساس این است که چون سنگی را نهاد که سهم اوست،در بنای جهان سهیم شده است. 0 0 گلی 1404/4/18 زمین انسان ها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 31 حقیقت آن است که ما به انتظار خو گرفته ایم... 0 0 سپیده اسکندری 1404/2/25 زمین انسانها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 87 با مرگ یک انسان دنیایی ناشناس ناپدید میشود. 0 2 Bêhzad Muhemmedî 1404/1/14 زمین انسانها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 38 میداند که انسان همینکه با حادثه درگیر شد دیگر نمیهراسد. فقط ناشناخته است که انسان را به وحشت میاندازد. ولی هرکس که با حادثه روبرو شود دیگر با ناشناخته سروکار ندارد. 0 5 سپیده اسکندری 1404/2/24 زمین انسان ها آنتوان دو سنت اگزوپری 3.4 9 صفحۀ 26 گنج راستين يكى بيش نيست و آن روابط ميان آدمهاست. 0 3