پس تو ما را مثل كسانى بدار كه درختهاى شوق تو در باغهاى سينههاشان ريشه دواندهاند و آتش عشق تو تمامى دل آنها را گرفته تا آنجا كه آنها به آشيانههاى فكر، پناه آوردهاند و در باغهاى قرب و ديدار بهره گرفتهاند و از حوضهاى محبت و از جامهاى لطف سركشيدهاند و پردهها از چشمهاشان كنار رفته و سياهى شك از عقيده و نهانشان رخت بر بسته و سينههاشان با اين آگاهى به وسعت رسيده و همتهاشان به خاطر سعادت در آزادىها٢ بالا رفته.