بریدههای کتاب شور زندگی رزا جهانی 1403/4/5 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 261 اهمیتی نداشت کارش چه موقع به پایان برسد،او تا قطره ی آخر رنگ،اراده اش را از دست نمی داد و تا وقتی نقاشی اش را تکمیل نمیکرد،هیچ چیز نمی توانست بر او چیره شور و اورا از پای در آورد 0 8 ریحانه سعیدی 1404/3/1 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 44 مندز گفته بود: هر کاری انجام بدی،موفق میشی. در نهایت دیدگاهت رو بیان می کنی و همین کار،زندگی تو رو توجیه میکنه. 0 20 نازنین 1403/12/28 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 492 اون چه که در دنیا متحمل سختی میشه تا در دنیای دیگه به سعادت جاودانی دست پیدا کنه خود وجدان انسانه 0 2 نازنین 1403/12/29 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 499 یک حقیقت ناخوشایند زیباتر از یک دروغ زیباست 0 3 Fatima 1404/1/30 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 302 توانایی رنج بردن بدون هیچگونه شکوه و شکایت، یگانه و بهترین واقعه در زندگی ماست، بزرگترین یافته و درسی که میشود آن را آموخت و از آن برای حل مشکلات زندگی استفاده کرد. 0 12 فرفری موی غزلساز 1404/2/23 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 264 ونگوگ: " من هرگز اجازه نمیدم که یک سیستم سرد به من حکم بکنه، چه سیستم شما باشه، چه سیستم هرکس دیگه. من باید چیزها رو بر پایهی منش و خلقوخوی خودم بیان کنم. من باید چیزها رو اونطور که خودم میبینم بکشم، نه اونطوری که شما میبینین." 0 4 رزا جهانی 1403/4/30 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 426 اثر قلموی نقاش بی محابا در آن به چشم می خورد.هر ضربه ی قلم مو صریح،هر ضربه ی قلمو ضربی در آهنگ طبیعت بود. 0 4 rihanika 1403/5/18 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 166 《 اگر من از استخوان و ماهیچه و رگ و پی آگاهی نداشته باشم ، نمی تونم اندامی رو بکشم ؛ چون اونها زیر هر اندامی هستن . وتا ندونم چه در ذهن و روح انسانی میگذره ، نمی تونم سرش رو بکشم . برای نگاشتن زندگی روی یک تابلو، آدم نه تنها باید از تشریح اطلاع داشته باشه ، بلکه باید از افکار و احساسات مردم نسبت به دنیای اطراف شون هم آگاه باشه . نگارگری که به جز حرفه ی خود از چیز دیگری اطلاع نداشته باشه ، نگارگری سطحی نگر میشه.》 0 4 فائزه 1403/4/25 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 35 چرا مردم فقیری که واقعا میتونن ارزش هنر خوب رو درک کنن یه پاپاسی برای خرید حتی یه کار چاپی برای دیوار خونشون ندارن؟ 0 4 الهه رمضانی 1404/4/5 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 66 در زندگی خیلی اتفاق می افته که احساس کنی داری شکست می خوری ولی در نهایت تو خودت رو نشون می دی، احساسات خود رو ابراز می کنی و همین باعث میشه که بتونی راهی رو که انتخاب کردی توجیه کنی و به خودت برای انتخاب اون راه حق بدی. 0 11 رزا جهانی 1403/4/5 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 257 کسی که بخواد یه شبه ره صدساله بره اونچه بدست میاره موقتیه 0 7 محیا داناپور 1402/12/27 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 63 برای اون فرق نمیکرد که مردم چی فکر میکنند. رمبرانت باید نقاشی میکرد خوب و بد بودن کارش هم براش اهمیتی نداشت. نقاشی برای اون مهارتی بود که از اون یک انسان میساخت. ونسان، ارزش واقعی هنر به قدرت بیانیه که به هنرمند می ده. رمبرانت راهی رو رفت که میدونست هدف اصلی زندگیشه و همین بود که باعث توفیقش شد. حتی اگر نقاشیهای بیارزشی هم ارائه میداد ولی باز هزاران بار موفقتر از وقتی میشد که خواستههای قلبیش رو کنار بذاره و مثلاً ثروتمندترین تاجر آمستردام بشه. 0 19 رزا جهانی 1403/5/7 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 529 اگه حتی میدونستم که کارم بد و بیخوده،باز هم ادامه می دادم چون تصور هنرمند بودن کمکم میکنه 0 1 SETAYESH 1403/9/1 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 247 چشمانش در عین افسردگی، شمهای از شوق زندگی را در خود میگنجاند 0 5 رزا جهانی 1403/5/22 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 651 عذاب کشیدن بدون آنکه زبان به اعتراض بگشایی و نظاره ی درد و رنج بدون احساس تنفر و دلزدگی 0 4 رزا جهانی 1403/4/5 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 260 پدرش روحانی بود اما در زندگی او تنها یک مذهب وجود داشت:نقاشی 0 6 gharneshin 1403/10/26 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 1 راه رنج بردن را دانستن و دم نزدن تنها شیوهی عملی است. دانشی بزرگ است این، که درسها باید آموخت از آن؛ راهحل مشکل زندگی است. 0 1 نازنین 1404/1/9 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 699 اما او هیچ گاه در عمرش از کلمات برای ابراز احساسات خود استفاده نکرده بود،برای آنچه در قلبش تلنبار بود ،کلمات وسیله مناسب او نبودند 0 3 رزا جهانی 1403/3/29 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 63 0 0 زینب 1404/3/22 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 500 《کتاب ششم "》؛ آرل ²《شور زندگی》 به این امر ایمان داشت که خلقِ نقاشی چندان هم آسانتر از کشف الماس یا مروارید نیست . با این حال تنها زمانی حس میکرد زنده است که سخت کار میکرد . در زندگی شخصی چنین احساسی غایب بود . او صرفاً یک دستگاه بود ، یک ماشین نقاشی خودکار که هر روز صبح در آن غذا، مشروب و رنگ میریختند . ولی هدف او چه بود ؟ فروش ؟ البته که نه ! میدانست هیچکس مایل نیست نقاشی های او را بخرد . پس عجله برای چه بود ؟ چرا همیشه آنقدر حرص میزد تا دهها نقاشی پشت سر هم بکشد، آنقدر که زیر تختش که آنها را روی هم تلنبار میکرد، دیگر جای سوزن انداختن نباشد ؟ . . . او نقاشی میکرد زیرا مجبور بود نقاشی کند، زیرا این کار او را از عذاب روحی نجات میداد، زیرا نقاشی شوریده حالش میکرد، او قادر بود بدون همسر، خانه و فرزند بگذارند، قادر بود بدون عشق، دوستی و سلامت سر کند ؛ قادر بود بدون امنیت ، آسایش و غذا بهسر برد ، حتی قادر بود بدون خداوند نیز سر کند ؛ اما نمیتوانست بدون آنچه بزرگتر از خود او بود، آنچه تمام زندگیاش بود ادامه دهد ، و آن قدرت و توانایی خلقکردن بود . 📚 0 1
بریدههای کتاب شور زندگی رزا جهانی 1403/4/5 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 261 اهمیتی نداشت کارش چه موقع به پایان برسد،او تا قطره ی آخر رنگ،اراده اش را از دست نمی داد و تا وقتی نقاشی اش را تکمیل نمیکرد،هیچ چیز نمی توانست بر او چیره شور و اورا از پای در آورد 0 8 ریحانه سعیدی 1404/3/1 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 44 مندز گفته بود: هر کاری انجام بدی،موفق میشی. در نهایت دیدگاهت رو بیان می کنی و همین کار،زندگی تو رو توجیه میکنه. 0 20 نازنین 1403/12/28 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 492 اون چه که در دنیا متحمل سختی میشه تا در دنیای دیگه به سعادت جاودانی دست پیدا کنه خود وجدان انسانه 0 2 نازنین 1403/12/29 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 499 یک حقیقت ناخوشایند زیباتر از یک دروغ زیباست 0 3 Fatima 1404/1/30 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 302 توانایی رنج بردن بدون هیچگونه شکوه و شکایت، یگانه و بهترین واقعه در زندگی ماست، بزرگترین یافته و درسی که میشود آن را آموخت و از آن برای حل مشکلات زندگی استفاده کرد. 0 12 فرفری موی غزلساز 1404/2/23 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 264 ونگوگ: " من هرگز اجازه نمیدم که یک سیستم سرد به من حکم بکنه، چه سیستم شما باشه، چه سیستم هرکس دیگه. من باید چیزها رو بر پایهی منش و خلقوخوی خودم بیان کنم. من باید چیزها رو اونطور که خودم میبینم بکشم، نه اونطوری که شما میبینین." 0 4 رزا جهانی 1403/4/30 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 426 اثر قلموی نقاش بی محابا در آن به چشم می خورد.هر ضربه ی قلم مو صریح،هر ضربه ی قلمو ضربی در آهنگ طبیعت بود. 0 4 rihanika 1403/5/18 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 166 《 اگر من از استخوان و ماهیچه و رگ و پی آگاهی نداشته باشم ، نمی تونم اندامی رو بکشم ؛ چون اونها زیر هر اندامی هستن . وتا ندونم چه در ذهن و روح انسانی میگذره ، نمی تونم سرش رو بکشم . برای نگاشتن زندگی روی یک تابلو، آدم نه تنها باید از تشریح اطلاع داشته باشه ، بلکه باید از افکار و احساسات مردم نسبت به دنیای اطراف شون هم آگاه باشه . نگارگری که به جز حرفه ی خود از چیز دیگری اطلاع نداشته باشه ، نگارگری سطحی نگر میشه.》 0 4 فائزه 1403/4/25 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 35 چرا مردم فقیری که واقعا میتونن ارزش هنر خوب رو درک کنن یه پاپاسی برای خرید حتی یه کار چاپی برای دیوار خونشون ندارن؟ 0 4 الهه رمضانی 1404/4/5 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 66 در زندگی خیلی اتفاق می افته که احساس کنی داری شکست می خوری ولی در نهایت تو خودت رو نشون می دی، احساسات خود رو ابراز می کنی و همین باعث میشه که بتونی راهی رو که انتخاب کردی توجیه کنی و به خودت برای انتخاب اون راه حق بدی. 0 11 رزا جهانی 1403/4/5 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 257 کسی که بخواد یه شبه ره صدساله بره اونچه بدست میاره موقتیه 0 7 محیا داناپور 1402/12/27 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 63 برای اون فرق نمیکرد که مردم چی فکر میکنند. رمبرانت باید نقاشی میکرد خوب و بد بودن کارش هم براش اهمیتی نداشت. نقاشی برای اون مهارتی بود که از اون یک انسان میساخت. ونسان، ارزش واقعی هنر به قدرت بیانیه که به هنرمند می ده. رمبرانت راهی رو رفت که میدونست هدف اصلی زندگیشه و همین بود که باعث توفیقش شد. حتی اگر نقاشیهای بیارزشی هم ارائه میداد ولی باز هزاران بار موفقتر از وقتی میشد که خواستههای قلبیش رو کنار بذاره و مثلاً ثروتمندترین تاجر آمستردام بشه. 0 19 رزا جهانی 1403/5/7 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 529 اگه حتی میدونستم که کارم بد و بیخوده،باز هم ادامه می دادم چون تصور هنرمند بودن کمکم میکنه 0 1 SETAYESH 1403/9/1 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 247 چشمانش در عین افسردگی، شمهای از شوق زندگی را در خود میگنجاند 0 5 رزا جهانی 1403/5/22 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 651 عذاب کشیدن بدون آنکه زبان به اعتراض بگشایی و نظاره ی درد و رنج بدون احساس تنفر و دلزدگی 0 4 رزا جهانی 1403/4/5 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 260 پدرش روحانی بود اما در زندگی او تنها یک مذهب وجود داشت:نقاشی 0 6 gharneshin 1403/10/26 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 1 راه رنج بردن را دانستن و دم نزدن تنها شیوهی عملی است. دانشی بزرگ است این، که درسها باید آموخت از آن؛ راهحل مشکل زندگی است. 0 1 نازنین 1404/1/9 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 699 اما او هیچ گاه در عمرش از کلمات برای ابراز احساسات خود استفاده نکرده بود،برای آنچه در قلبش تلنبار بود ،کلمات وسیله مناسب او نبودند 0 3 رزا جهانی 1403/3/29 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 63 0 0 زینب 1404/3/22 شور زندگی اروینگ استون 4.5 39 صفحۀ 500 《کتاب ششم "》؛ آرل ²《شور زندگی》 به این امر ایمان داشت که خلقِ نقاشی چندان هم آسانتر از کشف الماس یا مروارید نیست . با این حال تنها زمانی حس میکرد زنده است که سخت کار میکرد . در زندگی شخصی چنین احساسی غایب بود . او صرفاً یک دستگاه بود ، یک ماشین نقاشی خودکار که هر روز صبح در آن غذا، مشروب و رنگ میریختند . ولی هدف او چه بود ؟ فروش ؟ البته که نه ! میدانست هیچکس مایل نیست نقاشی های او را بخرد . پس عجله برای چه بود ؟ چرا همیشه آنقدر حرص میزد تا دهها نقاشی پشت سر هم بکشد، آنقدر که زیر تختش که آنها را روی هم تلنبار میکرد، دیگر جای سوزن انداختن نباشد ؟ . . . او نقاشی میکرد زیرا مجبور بود نقاشی کند، زیرا این کار او را از عذاب روحی نجات میداد، زیرا نقاشی شوریده حالش میکرد، او قادر بود بدون همسر، خانه و فرزند بگذارند، قادر بود بدون عشق، دوستی و سلامت سر کند ؛ قادر بود بدون امنیت ، آسایش و غذا بهسر برد ، حتی قادر بود بدون خداوند نیز سر کند ؛ اما نمیتوانست بدون آنچه بزرگتر از خود او بود، آنچه تمام زندگیاش بود ادامه دهد ، و آن قدرت و توانایی خلقکردن بود . 📚 0 1