بریده کتابهای شور زندگی رزا جهانی 1403/4/5 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 261 تا آخرین ذره وجودش را نثار نقاشی اش میکرد. 0 6 ستایش 1402/5/22 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 310 نقاش بودن یعنی اینکه دائما در حال جستجو باشی بدون اینکه چیزی پیدا کنی. فکر میکردم درست برعکس این جمله است که میگه :«من میدونم، من پیداش کردم.» وقتی میگم من یه نقاشم منظورم اینه که دائم دارم جستجو میکنم، دائم در تلاشم و تمام وجودم به نقاشی تعلق داره. 0 8 رزا جهانی 1403/5/11 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 567 زندگی کوتاه است و مثل برق میگذرد.پس اگر او یک نقاش است باید حالا حالا ها نقاشی کند 0 0 زهرا 1402/4/31 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 510 0 11 رزا جهانی 1403/4/21 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 408 هیچ گاه نخواسته آن رنج و عذاب را سرکوب کنم زیرا تنها رنج است که هنرمندان را وا میدارد تا به بهترین نحو احساسات خود را بیان کنند 0 1 بهار 1402/11/6 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 168 ونسان متوجه شد که موهای پدرش سفیدتر شده و پلک سمت راستش افتادگی بیشتری نسبت به قبل پیدا کرده است . گویی کهولت سن صورتش را کوچک کرده بود و حتی ریش هم نداشت تا به نوعی این عیب را بپوشاند و کوچکی چهرهاش را جبران کند. حالت صورتش که همیشه بیانگر این عبارت بود :《خودم هستم.》 حال به عبارت 《آیا این خودم هستم؟》 تغییر کرده بود . 0 5 خاکي 1403/6/1 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 200 1 4 رزا جهانی 1403/5/9 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 551 او نقاشی میکرد زیرا مجبور بود نقاشی کند،زیرا این کار او را از عذاب روحی نجات می داد، زیرا نقاشی شوریده حالش می ک 0 0 محیا داناپور 1403/1/8 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 561 _پس ، از نقاشی من خوشتون اومده؟ _نمی دونم خوشم اومده یا نه ولی این نقاشی باعث می شه احساس کنم یه چیزی در اینجا هست و دستش را روی سینه اش حرکت داد. 0 1 محمد زندی پور 1402/6/22 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 1 0 1 رزا جهانی 1403/5/22 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 641 مطمئنا در دیوانگی لذتی هست که تنها دیوانگان آن را در می یابند 0 1 سوگند 1402/10/26 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 564 0 4 رزا جهانی 1403/4/5 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 261 اهمیتی نداشت کارش چه موقع به پایان برسد،او تا قطره ی آخر رنگ،اراده اش را از دست نمی داد و تا وقتی نقاشی اش را تکمیل نمیکرد،هیچ چیز نمی توانست بر او چیره شور و اورا از پای در آورد 0 5 رزا جهانی 1403/4/30 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 426 اثر قلموی نقاش بی محابا در آن به چشم می خورد.هر ضربه ی قلم مو صریح،هر ضربه ی قلمو ضربی در آهنگ طبیعت بود. 0 1 rihanika 1403/5/18 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 166 《 اگر من از استخوان و ماهیچه و رگ و پی آگاهی نداشته باشم ، نمی تونم اندامی رو بکشم ؛ چون اونها زیر هر اندامی هستن . وتا ندونم چه در ذهن و روح انسانی میگذره ، نمی تونم سرش رو بکشم . برای نگاشتن زندگی روی یک تابلو، آدم نه تنها باید از تشریح اطلاع داشته باشه ، بلکه باید از افکار و احساسات مردم نسبت به دنیای اطراف شون هم آگاه باشه . نگارگری که به جز حرفه ی از چیز دیگری اطلاع نداشته باشه ، نگارگری سطحی نگر میشه.》 0 2 فائزه 1403/4/25 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 35 چرا مردم فقیری که واقعا میتونن ارزش هنر خوب رو درک کنن یه پاپاسی برای خرید حتی یه کار چاپی برای دیوار خونشون ندارن؟ 0 2 رزا جهانی 1403/4/5 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 257 کسی که بخواد یه شبه ره صدساله بره اونچه بدست میاره موقتیه 0 6 محیا داناپور 1402/12/27 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 63 برای اون فرق نمیکرد که مردم چی فکر میکنند. رمبرانت باید نقاشی میکرد خوب و بد بودن کارش هم براش اهمیتی نداشت. نقاشی برای اون مهارتی بود که از اون یک انسان میساخت. ونسان، ارزش واقعی هنر به قدرت بیانیه که به هنرمند می ده. رمبرانت راهی رو رفت که میدونست هدف اصلی زندگیشه و همین بود که باعث توفیقش شد. حتی اگر نقاشیهای بیارزشی هم ارائه میداد ولی باز هزاران بار موفقتر از وقتی میشد که خواستههای قلبیش رو کنار بذاره و مثلاً ثروتمندترین تاجر آمستردام بشه. 0 18 رزا جهانی 1403/5/7 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 529 اگه حتی میدونستم که کارم بد و بیخوده،باز هم ادامه می دادم چون تصور هنرمند بودن کمکم میکنه 0 1 ☆ 22 ساعت پیش شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 247 چشمانش در عین افسردگی، شمهای از شوق زندگی را در خود میگنجاند 0 1
بریده کتابهای شور زندگی رزا جهانی 1403/4/5 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 261 تا آخرین ذره وجودش را نثار نقاشی اش میکرد. 0 6 ستایش 1402/5/22 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 310 نقاش بودن یعنی اینکه دائما در حال جستجو باشی بدون اینکه چیزی پیدا کنی. فکر میکردم درست برعکس این جمله است که میگه :«من میدونم، من پیداش کردم.» وقتی میگم من یه نقاشم منظورم اینه که دائم دارم جستجو میکنم، دائم در تلاشم و تمام وجودم به نقاشی تعلق داره. 0 8 رزا جهانی 1403/5/11 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 567 زندگی کوتاه است و مثل برق میگذرد.پس اگر او یک نقاش است باید حالا حالا ها نقاشی کند 0 0 زهرا 1402/4/31 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 510 0 11 رزا جهانی 1403/4/21 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 408 هیچ گاه نخواسته آن رنج و عذاب را سرکوب کنم زیرا تنها رنج است که هنرمندان را وا میدارد تا به بهترین نحو احساسات خود را بیان کنند 0 1 بهار 1402/11/6 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 168 ونسان متوجه شد که موهای پدرش سفیدتر شده و پلک سمت راستش افتادگی بیشتری نسبت به قبل پیدا کرده است . گویی کهولت سن صورتش را کوچک کرده بود و حتی ریش هم نداشت تا به نوعی این عیب را بپوشاند و کوچکی چهرهاش را جبران کند. حالت صورتش که همیشه بیانگر این عبارت بود :《خودم هستم.》 حال به عبارت 《آیا این خودم هستم؟》 تغییر کرده بود . 0 5 خاکي 1403/6/1 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 200 1 4 رزا جهانی 1403/5/9 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 551 او نقاشی میکرد زیرا مجبور بود نقاشی کند،زیرا این کار او را از عذاب روحی نجات می داد، زیرا نقاشی شوریده حالش می ک 0 0 محیا داناپور 1403/1/8 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 561 _پس ، از نقاشی من خوشتون اومده؟ _نمی دونم خوشم اومده یا نه ولی این نقاشی باعث می شه احساس کنم یه چیزی در اینجا هست و دستش را روی سینه اش حرکت داد. 0 1 محمد زندی پور 1402/6/22 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 1 0 1 رزا جهانی 1403/5/22 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 641 مطمئنا در دیوانگی لذتی هست که تنها دیوانگان آن را در می یابند 0 1 سوگند 1402/10/26 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 564 0 4 رزا جهانی 1403/4/5 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 261 اهمیتی نداشت کارش چه موقع به پایان برسد،او تا قطره ی آخر رنگ،اراده اش را از دست نمی داد و تا وقتی نقاشی اش را تکمیل نمیکرد،هیچ چیز نمی توانست بر او چیره شور و اورا از پای در آورد 0 5 رزا جهانی 1403/4/30 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 426 اثر قلموی نقاش بی محابا در آن به چشم می خورد.هر ضربه ی قلم مو صریح،هر ضربه ی قلمو ضربی در آهنگ طبیعت بود. 0 1 rihanika 1403/5/18 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 166 《 اگر من از استخوان و ماهیچه و رگ و پی آگاهی نداشته باشم ، نمی تونم اندامی رو بکشم ؛ چون اونها زیر هر اندامی هستن . وتا ندونم چه در ذهن و روح انسانی میگذره ، نمی تونم سرش رو بکشم . برای نگاشتن زندگی روی یک تابلو، آدم نه تنها باید از تشریح اطلاع داشته باشه ، بلکه باید از افکار و احساسات مردم نسبت به دنیای اطراف شون هم آگاه باشه . نگارگری که به جز حرفه ی از چیز دیگری اطلاع نداشته باشه ، نگارگری سطحی نگر میشه.》 0 2 فائزه 1403/4/25 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 35 چرا مردم فقیری که واقعا میتونن ارزش هنر خوب رو درک کنن یه پاپاسی برای خرید حتی یه کار چاپی برای دیوار خونشون ندارن؟ 0 2 رزا جهانی 1403/4/5 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 257 کسی که بخواد یه شبه ره صدساله بره اونچه بدست میاره موقتیه 0 6 محیا داناپور 1402/12/27 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 63 برای اون فرق نمیکرد که مردم چی فکر میکنند. رمبرانت باید نقاشی میکرد خوب و بد بودن کارش هم براش اهمیتی نداشت. نقاشی برای اون مهارتی بود که از اون یک انسان میساخت. ونسان، ارزش واقعی هنر به قدرت بیانیه که به هنرمند می ده. رمبرانت راهی رو رفت که میدونست هدف اصلی زندگیشه و همین بود که باعث توفیقش شد. حتی اگر نقاشیهای بیارزشی هم ارائه میداد ولی باز هزاران بار موفقتر از وقتی میشد که خواستههای قلبیش رو کنار بذاره و مثلاً ثروتمندترین تاجر آمستردام بشه. 0 18 رزا جهانی 1403/5/7 شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 529 اگه حتی میدونستم که کارم بد و بیخوده،باز هم ادامه می دادم چون تصور هنرمند بودن کمکم میکنه 0 1 ☆ 22 ساعت پیش شور زندگی اروینگ استون 4.5 23 صفحۀ 247 چشمانش در عین افسردگی، شمهای از شوق زندگی را در خود میگنجاند 0 1