بریده کتابهای آبلوموف Ayda 1403/10/19 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 300 0 2 :) Raziyeh 1403/1/28 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 42 عشق است که فکر را بارور میکند. دست به سوی انسان فرولغزیده پیش ببرید تا بلندش کنید و اگر امیدی به نجاتش نیست به تلخی بر او اشک بریزید، به بیچارگی اش نخندید. دوستش بدارید و در وجود او خود را ببینید و بر او همان طور قضاوت کنید که بر خود میکنید. #تکه_کتاب #آبلوموف 0 0 امیرمحمد سالاروند 1402/9/5 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 97 فرونشستنِ شور، در او، تندتر از تیز شدنِ شوق بود. هرگز به کتابِ کنارنهاده بازنمیگشت. 2 37 حامد حمایت کار 1402/7/6 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 195 آن وقتها کسی شتابی نداشت که مفهوم زندگی را پیش از وقت برای کودک توضیح دهد و او را برای کاری دشوار که شوخی با آن جایز نیست آماده کند. ذهن او را با کتابها که در سر کودک هزار پرسش برمیانگیزد نمیفرسود. پرسشهایی که ذهن را پریشان میسازد و جان را میآزارد و عمر را کوتاه میکند. 0 39 حامد حمایت کار 1402/7/4 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 116 هر دو طرف بایست تجربه و منطق بسیار و دلی سرشار از مهر داشته باشند تا فقط از ارزشهای یکدیگر لذت ببرند و از کمبودهای هم آزرده نشوند. 0 45 پارمیدا 1402/8/28 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 41 0 15 :) Raziyeh 1403/1/28 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 21 در سیل دردسر های زندگی سرگردان بود و همچنان خوابیده ماند و از این پهلو به آن پهلو می غلتید 😁☘🍫 #تکه_کتاب #آبلوموف 0 17 امیرمحمد سالاروند 1402/8/5 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 34 0 21 امیرحسین منسوبی حسینی 1402/8/21 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 99 در خانه که بود شنیده بود که رئیس اداره برای کارمندانش به منزله پدری روحانی است. به همین سبب بود که از مقام ریاست اداره تصویری خندان و بسیار پدرانه برای خود ساخته بود. او رئیسش را همچون پدری ثانی میدانست که آرزویی جز آن ندارد که تا میتواند، بجا یا بیجا، به کارمندانش پاداش دهد و نه فقط مدام در غم تأمين احتياجات آنهاست بلکه میخواهد لذت زندگی را به آنها بچشاند. ایلیا ایلیچ گمان میکرد که رئیس به قدری نگران حال کارمندان خویش است که از آنها میپرسد شب چطور خوابیدهاند یا چرا چشمانشان از برق نشاط خالی است و آیا سرشان درد نمیکند؟ 0 21 امیرحسین منسوبی حسینی 1402/9/10 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 207 ایلیا ایوانویچ به پنجره نزدیک میشود و نگاهی به بیرون می اندازد و البته نه بی تعجب میگوید: - ساعت تازه پنج است و هوا به این زودی تاریک شده. یکی از حاضران جواب میدهد: - بله این فصل هوا همیشه زود تاریک میشود. در عوض شبها دراز است. به همین شکل با فرا رسیدن بهار از بلند شدن روزها تعجب میکنند و خوشحال میشوند اما اگر بپرسید که بلندی روزها چه فایده ای برایشان دارد جوابی ندارند بدهند. 0 10 حامد حمایت کار 1402/7/16 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 550 با خودش گفت: ای عشق ای شادکامی پاک و مشروع. تو را هم باید خرید! 0 49 حامد حمایت کار 1402/7/21 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 783 پیری تعطیل تلاش و مبارزه با زندگی است. 2 55
بریده کتابهای آبلوموف Ayda 1403/10/19 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 300 0 2 :) Raziyeh 1403/1/28 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 42 عشق است که فکر را بارور میکند. دست به سوی انسان فرولغزیده پیش ببرید تا بلندش کنید و اگر امیدی به نجاتش نیست به تلخی بر او اشک بریزید، به بیچارگی اش نخندید. دوستش بدارید و در وجود او خود را ببینید و بر او همان طور قضاوت کنید که بر خود میکنید. #تکه_کتاب #آبلوموف 0 0 امیرمحمد سالاروند 1402/9/5 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 97 فرونشستنِ شور، در او، تندتر از تیز شدنِ شوق بود. هرگز به کتابِ کنارنهاده بازنمیگشت. 2 37 حامد حمایت کار 1402/7/6 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 195 آن وقتها کسی شتابی نداشت که مفهوم زندگی را پیش از وقت برای کودک توضیح دهد و او را برای کاری دشوار که شوخی با آن جایز نیست آماده کند. ذهن او را با کتابها که در سر کودک هزار پرسش برمیانگیزد نمیفرسود. پرسشهایی که ذهن را پریشان میسازد و جان را میآزارد و عمر را کوتاه میکند. 0 39 حامد حمایت کار 1402/7/4 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 116 هر دو طرف بایست تجربه و منطق بسیار و دلی سرشار از مهر داشته باشند تا فقط از ارزشهای یکدیگر لذت ببرند و از کمبودهای هم آزرده نشوند. 0 45 پارمیدا 1402/8/28 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 41 0 15 :) Raziyeh 1403/1/28 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 21 در سیل دردسر های زندگی سرگردان بود و همچنان خوابیده ماند و از این پهلو به آن پهلو می غلتید 😁☘🍫 #تکه_کتاب #آبلوموف 0 17 امیرمحمد سالاروند 1402/8/5 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 34 0 21 امیرحسین منسوبی حسینی 1402/8/21 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 99 در خانه که بود شنیده بود که رئیس اداره برای کارمندانش به منزله پدری روحانی است. به همین سبب بود که از مقام ریاست اداره تصویری خندان و بسیار پدرانه برای خود ساخته بود. او رئیسش را همچون پدری ثانی میدانست که آرزویی جز آن ندارد که تا میتواند، بجا یا بیجا، به کارمندانش پاداش دهد و نه فقط مدام در غم تأمين احتياجات آنهاست بلکه میخواهد لذت زندگی را به آنها بچشاند. ایلیا ایلیچ گمان میکرد که رئیس به قدری نگران حال کارمندان خویش است که از آنها میپرسد شب چطور خوابیدهاند یا چرا چشمانشان از برق نشاط خالی است و آیا سرشان درد نمیکند؟ 0 21 امیرحسین منسوبی حسینی 1402/9/10 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 207 ایلیا ایوانویچ به پنجره نزدیک میشود و نگاهی به بیرون می اندازد و البته نه بی تعجب میگوید: - ساعت تازه پنج است و هوا به این زودی تاریک شده. یکی از حاضران جواب میدهد: - بله این فصل هوا همیشه زود تاریک میشود. در عوض شبها دراز است. به همین شکل با فرا رسیدن بهار از بلند شدن روزها تعجب میکنند و خوشحال میشوند اما اگر بپرسید که بلندی روزها چه فایده ای برایشان دارد جوابی ندارند بدهند. 0 10 حامد حمایت کار 1402/7/16 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 550 با خودش گفت: ای عشق ای شادکامی پاک و مشروع. تو را هم باید خرید! 0 49 حامد حمایت کار 1402/7/21 آبلوموف ایوان آلکساندروویچ گنچاروف 4.2 25 صفحۀ 783 پیری تعطیل تلاش و مبارزه با زندگی است. 2 55