بریدههای کتاب هری پاتر و شاهزاده دورگه فهیمه 1403/8/6 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 407 هرمیون آهی کشید و گفت: ببین، ردیاب پنهانکاری طلسمها، نفرینها و افسونهای مخفیکاری رو تشخیص میده، نه؟ ازش برای پیدا کردن جادوی سیاه و وسایل شرورانه استفاده میکنن... معجونهای عشق نه خطرناکند نه شرورانه. هری که به یاد رومیلدا وین افتاده بود زیر لب گفت: گفتنش برای تو خیلی آسونه. 1 4 فاطیما 1403/9/27 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 249 هیچ وقت به این فکر افتادی که حاکمین ستمگر چهقدر از افرادی که سرکوبشون میکنن وحشت دارن؟ همهشون این رو میدونن که روزی یکی از قربانیان بسیارشون جلوشون میایسته و مقابله بهمثل میکنه. 1 21 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 85 "هرچند که اگه من مرگخوار بودم، قبل از اینکه خودمو به شکل کسی دربیارم، اول میرفتم و درباره مرباهای دلخواهش تحقیق میکردم." 0 0 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 101 "هیچوقت نخواسته که خودش به مقام و نصبی برسه. ترجیح میده روی صندلی عقب بمونه. هر چی باشه اونجا جای بیشتری برای ولو شدن هست." 0 0 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 104 _خیلی سخته که آدم بدونه اون دیگه براش نامه نمینویسه. ناگهان چشمهایش به سوزش افتاد و پلک زد. از اقرار این موضوع احساس حماقت میکرد اما یکی از بهترین خوبیهای یافتن پدرخواندهاش در این حقیقت خلاصه میشد که او کسی را خارج از هاگوارتز داشت که کمابیش مثل یک پدر، به آنچه بر او میگذشت اهمیت میداد... 0 0 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 106 - من نمیخواستم _ - نگرانشون کنی یا مایهی وحشتشون بشی؟ دامبلدور از بالای عینک نیمدایرهایش با دقت به هری نگاه کرد و ادامه داد: _یا شاید نمیخواستی اقرار کنی که خودت نگرانی و میترسی؟ "تو به دوستانت احتیاج داری، هری." 0 0 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 108 _بیا بیشتر از این مالی رو از این فرصت محروم نکنیم تا بتونه تاسف بخوره که چهقدر لاغر شدی. 1 0 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 130 "بخشیدن کسانی که اشتباه کردهن آسونتر از بخشیدن کسانیه که درست میگفتهن." 0 2 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 133 گرمایی که در وجودش پخش میشد که هیچ ربطی به گرمای نور خورشید نداشت؛ انگار در قفسهی سینهاش گرهی کوری از هم باز میشد. 0 0 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 186 _جلبک سرگردان... اونا نامرییاند و پرواز کنان توی گوش آدم میرن و مغز آدمو گیج و منگ میکنن. پروازشونو در این اطراف احساس کرده بودم. او دستش را در فضای خالی طوری تکان داد انگار شبپرههای نامریی درشتی را میزد. 0 0 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 107 - خوب شد. آخه اون درسها _ هری مکث کرد. حواسش را جمع کرد تا آنچه را واقعاً در ذهنش بود بر زبان نیاورد. دامبلدور به نشانهی موافقت سری تکان داد و گفت: - فکر میکنم در اینجا "مایهی آبروریزی" عبارت مناسبی باشه. 0 0 معصومه طباطبایی 1404/4/3 هری پاتر و شاهزاده ی دورگه جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 12 زندگی کن و بگذار دیگران هم زندگی کنند 0 5 فاطمه جواهری 1404/4/3 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 249 0 0
بریدههای کتاب هری پاتر و شاهزاده دورگه فهیمه 1403/8/6 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 407 هرمیون آهی کشید و گفت: ببین، ردیاب پنهانکاری طلسمها، نفرینها و افسونهای مخفیکاری رو تشخیص میده، نه؟ ازش برای پیدا کردن جادوی سیاه و وسایل شرورانه استفاده میکنن... معجونهای عشق نه خطرناکند نه شرورانه. هری که به یاد رومیلدا وین افتاده بود زیر لب گفت: گفتنش برای تو خیلی آسونه. 1 4 فاطیما 1403/9/27 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 249 هیچ وقت به این فکر افتادی که حاکمین ستمگر چهقدر از افرادی که سرکوبشون میکنن وحشت دارن؟ همهشون این رو میدونن که روزی یکی از قربانیان بسیارشون جلوشون میایسته و مقابله بهمثل میکنه. 1 21 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 85 "هرچند که اگه من مرگخوار بودم، قبل از اینکه خودمو به شکل کسی دربیارم، اول میرفتم و درباره مرباهای دلخواهش تحقیق میکردم." 0 0 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 101 "هیچوقت نخواسته که خودش به مقام و نصبی برسه. ترجیح میده روی صندلی عقب بمونه. هر چی باشه اونجا جای بیشتری برای ولو شدن هست." 0 0 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 104 _خیلی سخته که آدم بدونه اون دیگه براش نامه نمینویسه. ناگهان چشمهایش به سوزش افتاد و پلک زد. از اقرار این موضوع احساس حماقت میکرد اما یکی از بهترین خوبیهای یافتن پدرخواندهاش در این حقیقت خلاصه میشد که او کسی را خارج از هاگوارتز داشت که کمابیش مثل یک پدر، به آنچه بر او میگذشت اهمیت میداد... 0 0 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 106 - من نمیخواستم _ - نگرانشون کنی یا مایهی وحشتشون بشی؟ دامبلدور از بالای عینک نیمدایرهایش با دقت به هری نگاه کرد و ادامه داد: _یا شاید نمیخواستی اقرار کنی که خودت نگرانی و میترسی؟ "تو به دوستانت احتیاج داری، هری." 0 0 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 108 _بیا بیشتر از این مالی رو از این فرصت محروم نکنیم تا بتونه تاسف بخوره که چهقدر لاغر شدی. 1 0 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 130 "بخشیدن کسانی که اشتباه کردهن آسونتر از بخشیدن کسانیه که درست میگفتهن." 0 2 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 133 گرمایی که در وجودش پخش میشد که هیچ ربطی به گرمای نور خورشید نداشت؛ انگار در قفسهی سینهاش گرهی کوری از هم باز میشد. 0 0 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 186 _جلبک سرگردان... اونا نامرییاند و پرواز کنان توی گوش آدم میرن و مغز آدمو گیج و منگ میکنن. پروازشونو در این اطراف احساس کرده بودم. او دستش را در فضای خالی طوری تکان داد انگار شبپرههای نامریی درشتی را میزد. 0 0 فاطمه مناقبی 3 روز پیش هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 107 - خوب شد. آخه اون درسها _ هری مکث کرد. حواسش را جمع کرد تا آنچه را واقعاً در ذهنش بود بر زبان نیاورد. دامبلدور به نشانهی موافقت سری تکان داد و گفت: - فکر میکنم در اینجا "مایهی آبروریزی" عبارت مناسبی باشه. 0 0 معصومه طباطبایی 1404/4/3 هری پاتر و شاهزاده ی دورگه جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 12 زندگی کن و بگذار دیگران هم زندگی کنند 0 5 فاطمه جواهری 1404/4/3 هری پاتر و شاهزاده دورگه جلد 9 جی. کی. رولینگ 4.7 30 صفحۀ 249 0 0