بریدهای از کتاب هری پاتر و شاهزاده دورگه اثر جی. کی. رولینگ
3 روز پیش
صفحۀ 186
_جلبک سرگردان... اونا نامرییاند و پرواز کنان توی گوش آدم میرن و مغز آدمو گیج و منگ میکنن. پروازشونو در این اطراف احساس کرده بودم. او دستش را در فضای خالی طوری تکان داد انگار شبپرههای نامریی درشتی را میزد.
_جلبک سرگردان... اونا نامرییاند و پرواز کنان توی گوش آدم میرن و مغز آدمو گیج و منگ میکنن. پروازشونو در این اطراف احساس کرده بودم. او دستش را در فضای خالی طوری تکان داد انگار شبپرههای نامریی درشتی را میزد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.