بریدههای کتاب ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد Kimia 1402/10/20 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 27 در طول زندگیاش ورونیکا متوجه شده بود که بسیاری از مردم طوری در مورد فجایع موجود در زندگی سایرین حرف میزنند که انگار دوست دارند به آنها کمک کنند، اما واقعیت این است که آنها از عذاب کشیدن دیگران لذت میبرند، زیرا این باعث میشود تا باور کنند که خوشبخت هستند و زندگی با آنها خوب رفتار کرده است. 0 4 سیده لیلا موسوی 1403/8/13 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 41 دلم میخواهد دیوانه بمانم و زندگی را آن طور که در رؤیا میشناسم ادامه دهم، نه آن طور که سایر مردم میخواهند. 0 3 Daryaa 1404/1/12 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 52 " با ادامه دادن زندگی چیز بیشتری به دست نمی آورد ؛ در حقیقت فقط احتمال رنج بردنش بیشتر می شد . " 0 13 Daryaa 1404/1/12 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 48 " در این دنیا ، هیچ چیز اتفاقی نیست ." 0 13 فاطمه ارجمند 1403/11/1 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 1 دیوانگی یعنی نتونی درباره ی افکارت با دیگران ارتباط برقرار کنی. مثلا این میمونه که توی یه کشور خارجی باشی، میتونی ببینی و بفهمی در اطرافت چی میگذره اما نمی تونی بگی چی لازم داری یا کمک میخوای چون زبانی که آنها صحبت می کنند را بلد نیستی. 0 0 ࡅߺ߳ߊހߊ 1404/2/3 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 73 شاعران ماه تمام را دوست داشتند و هزاران بیت شعر دربارهاش سروده بودند، ولی ورونیکا ماه نو را از همه بیشتر دوست داشت، چون هنوز جا داشت تا رشد کند، وسیع شود، و تمام حجم خودش را با نور پر کند تا زمان فرورفتنی که از آن ناگزیر بود فرا برسد. 0 3 ࡅߺ߳ߊހߊ 1404/2/1 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 4 زندگی همواره منتظر لحظه مناسب اقدام است. 0 4 ࡅߺ߳ߊހߊ 1404/2/1 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 16 "من فقط یکبار دیدم که او از خودش دفاع کرد و آن هم وقتی بود که شوهرش معشوقهای گرفت. بعد سر و صدای برپا کرد، چند کیلویی وزن کم کرد، چند شیشه را شکست و به مدت چند هفته با فریاد زدن همه همسایهها را بیدار نگه داشت. خیلی احمقانه به نظر میرسد ولی به نظر من این شادمانهترین زمان عمرش بود. داشت برای چیزی میجنگید، احساس زنده بودن داشت و قادر بود با حوادث پیش رویش دست و پنجه نرم کند." 0 3 ࡅߺ߳ߊހߊ 1404/2/4 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 126 برای او اهمیتی نداشت که تنها شنوندهاش جوانی مبتلا به شیزوفرنی باشد؛ به نظر میرسید او موسیقی را درک میکند و همین اهمیت داشت. 0 4 ࡅߺ߳ߊހߊ 1404/2/4 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 82 بالاخره اجازه داده بود احساسات منفی پدیدار شوند؛ احساساتی که سالها در روحش سرکوب شده بودند. او در حقیقت آنها را -احساس- کرده بود و دیگر نیازی به آنها نداشت؛ آنها میتوانستند رها شوند. 0 5 ࡅߺ߳ߊހߊ 1404/2/11 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 184 "دوست دارم همراه او به خنده و شادمانی بپردازم. و او با خنده میگوید: "تو دیوانهای!" و من میگویم: 'البته که هستم. یادت باشد که من در ویلت بودم! و دیوانگی مرا آزاد کرد. حالا شوهر عزیزم بایستی هر سال مرخصی بگیری و مرا برای صعود به کوهستانهای خطرناک ببری، چون لازم است طعم مخاطرات زنده بودن را بچشم." مردم خواهند گفت: "او تازه از ویلت مرخص شده و حالا دارد شوهرش را هم دیوانه میکند." شوهرم فکر میکند آنها حق دارند، و از خداوند تشکر میکند چون ازدواجمان دوباره آغاز شده است و چون هر دو دیوانه هستیم، مثل آنهایی که اولین بار عشق را کشف کردند." 0 2 ࡅߺ߳ߊހߊ 1404/2/3 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 76 وقتی قرصها را خوردم، دلم میخواست کسی را که مورد نفرتم بود بکشم. نمیدانستم که در درونم ورونیکاهای دیگری هم وجود دارند؛ ورونیکاهایی که میتوانستم دوستشان داشته باشم. 0 3 شیدا شفیعی , 1403/5/20 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 88 دیوانگی، ناتوانی در ایجاد ارتباط با انگاره ها است .همانند، وقتی که خود را در سرزمینی ناآشنا میبینی. میتوانی همه چیز را ببینی ، رویداد های پیرامونت رل درک کنی ، ولی نمیتوانی خواست خود را بیان کنی و در یاری طلبیدن هم ناتوانی ؛ چون زبان آن سرزمین را نمی دانی . _همهیِ ما روزی چنین پدیده ای را حس کردیم _.. همهیِ ما ، به نوعی دیوانهایم 0 1 Anita y 1403/12/9 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 46 هرکس در دنیای وهم خود به سر برد یک دیوانه است. 8 33 ࡅߺ߳ߊހߊ 1404/2/13 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 231 شاید معجزهای رخ داده: یک روز دیگر زندگی! 0 5 "𝐷𝑒𝑙𝑎𝑟𝑎𝑚 1402/12/26 ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 39 گفت نه خوشبخت است و نه بدبخت و به همین دلیل است که دیگر نمی تواند ادامه دهد. 0 7 "𝐷𝑒𝑙𝑎𝑟𝑎𝑚 1402/12/26 ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 49 هیچکس نمی داند در زیر این خوشبختی ظاهری چه قدر تنهایی، تلخی و تسلیم نهفته است:) 0 4 "𝐷𝑒𝑙𝑎𝑟𝑎𝑚 1402/12/26 ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 31 _اگر خدا وجود داشته باشد و من واقعا به وجود او ایمان نداشته باشم، پس خودش میداند که قوه درک بشر چه قدر محدود است. خود او این آشفته بازار را که در آن فقر، بی عدالتی، حرص و طمع و تنهایی وجود دارد، آفریده است، مطمئنا نیتش کاملا خیر بوده اما نتیجه کارش مصیبت از آب درآمده است. 0 3 "𝐷𝑒𝑙𝑎𝑟𝑎𝑚 1402/12/27 ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 57 معمولا مردم در روزی که کمتر از هر روز دیگری انتظار مرگ را می کشند، می میرند. 0 12 "𝐷𝑒𝑙𝑎𝑟𝑎𝑚 1402/12/27 ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 60 _هر کسی در دنیای خودش زندگی میکند، دیوانه است. 0 1
بریدههای کتاب ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد Kimia 1402/10/20 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 27 در طول زندگیاش ورونیکا متوجه شده بود که بسیاری از مردم طوری در مورد فجایع موجود در زندگی سایرین حرف میزنند که انگار دوست دارند به آنها کمک کنند، اما واقعیت این است که آنها از عذاب کشیدن دیگران لذت میبرند، زیرا این باعث میشود تا باور کنند که خوشبخت هستند و زندگی با آنها خوب رفتار کرده است. 0 4 سیده لیلا موسوی 1403/8/13 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 41 دلم میخواهد دیوانه بمانم و زندگی را آن طور که در رؤیا میشناسم ادامه دهم، نه آن طور که سایر مردم میخواهند. 0 3 Daryaa 1404/1/12 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 52 " با ادامه دادن زندگی چیز بیشتری به دست نمی آورد ؛ در حقیقت فقط احتمال رنج بردنش بیشتر می شد . " 0 13 Daryaa 1404/1/12 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 48 " در این دنیا ، هیچ چیز اتفاقی نیست ." 0 13 فاطمه ارجمند 1403/11/1 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 1 دیوانگی یعنی نتونی درباره ی افکارت با دیگران ارتباط برقرار کنی. مثلا این میمونه که توی یه کشور خارجی باشی، میتونی ببینی و بفهمی در اطرافت چی میگذره اما نمی تونی بگی چی لازم داری یا کمک میخوای چون زبانی که آنها صحبت می کنند را بلد نیستی. 0 0 ࡅߺ߳ߊހߊ 1404/2/3 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 73 شاعران ماه تمام را دوست داشتند و هزاران بیت شعر دربارهاش سروده بودند، ولی ورونیکا ماه نو را از همه بیشتر دوست داشت، چون هنوز جا داشت تا رشد کند، وسیع شود، و تمام حجم خودش را با نور پر کند تا زمان فرورفتنی که از آن ناگزیر بود فرا برسد. 0 3 ࡅߺ߳ߊހߊ 1404/2/1 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 4 زندگی همواره منتظر لحظه مناسب اقدام است. 0 4 ࡅߺ߳ߊހߊ 1404/2/1 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 16 "من فقط یکبار دیدم که او از خودش دفاع کرد و آن هم وقتی بود که شوهرش معشوقهای گرفت. بعد سر و صدای برپا کرد، چند کیلویی وزن کم کرد، چند شیشه را شکست و به مدت چند هفته با فریاد زدن همه همسایهها را بیدار نگه داشت. خیلی احمقانه به نظر میرسد ولی به نظر من این شادمانهترین زمان عمرش بود. داشت برای چیزی میجنگید، احساس زنده بودن داشت و قادر بود با حوادث پیش رویش دست و پنجه نرم کند." 0 3 ࡅߺ߳ߊހߊ 1404/2/4 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 126 برای او اهمیتی نداشت که تنها شنوندهاش جوانی مبتلا به شیزوفرنی باشد؛ به نظر میرسید او موسیقی را درک میکند و همین اهمیت داشت. 0 4 ࡅߺ߳ߊހߊ 1404/2/4 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 82 بالاخره اجازه داده بود احساسات منفی پدیدار شوند؛ احساساتی که سالها در روحش سرکوب شده بودند. او در حقیقت آنها را -احساس- کرده بود و دیگر نیازی به آنها نداشت؛ آنها میتوانستند رها شوند. 0 5 ࡅߺ߳ߊހߊ 1404/2/11 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 184 "دوست دارم همراه او به خنده و شادمانی بپردازم. و او با خنده میگوید: "تو دیوانهای!" و من میگویم: 'البته که هستم. یادت باشد که من در ویلت بودم! و دیوانگی مرا آزاد کرد. حالا شوهر عزیزم بایستی هر سال مرخصی بگیری و مرا برای صعود به کوهستانهای خطرناک ببری، چون لازم است طعم مخاطرات زنده بودن را بچشم." مردم خواهند گفت: "او تازه از ویلت مرخص شده و حالا دارد شوهرش را هم دیوانه میکند." شوهرم فکر میکند آنها حق دارند، و از خداوند تشکر میکند چون ازدواجمان دوباره آغاز شده است و چون هر دو دیوانه هستیم، مثل آنهایی که اولین بار عشق را کشف کردند." 0 2 ࡅߺ߳ߊހߊ 1404/2/3 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 76 وقتی قرصها را خوردم، دلم میخواست کسی را که مورد نفرتم بود بکشم. نمیدانستم که در درونم ورونیکاهای دیگری هم وجود دارند؛ ورونیکاهایی که میتوانستم دوستشان داشته باشم. 0 3 شیدا شفیعی , 1403/5/20 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 88 دیوانگی، ناتوانی در ایجاد ارتباط با انگاره ها است .همانند، وقتی که خود را در سرزمینی ناآشنا میبینی. میتوانی همه چیز را ببینی ، رویداد های پیرامونت رل درک کنی ، ولی نمیتوانی خواست خود را بیان کنی و در یاری طلبیدن هم ناتوانی ؛ چون زبان آن سرزمین را نمی دانی . _همهیِ ما روزی چنین پدیده ای را حس کردیم _.. همهیِ ما ، به نوعی دیوانهایم 0 1 Anita y 1403/12/9 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 46 هرکس در دنیای وهم خود به سر برد یک دیوانه است. 8 33 ࡅߺ߳ߊހߊ 1404/2/13 ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 231 شاید معجزهای رخ داده: یک روز دیگر زندگی! 0 5 "𝐷𝑒𝑙𝑎𝑟𝑎𝑚 1402/12/26 ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 39 گفت نه خوشبخت است و نه بدبخت و به همین دلیل است که دیگر نمی تواند ادامه دهد. 0 7 "𝐷𝑒𝑙𝑎𝑟𝑎𝑚 1402/12/26 ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 49 هیچکس نمی داند در زیر این خوشبختی ظاهری چه قدر تنهایی، تلخی و تسلیم نهفته است:) 0 4 "𝐷𝑒𝑙𝑎𝑟𝑎𝑚 1402/12/26 ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 31 _اگر خدا وجود داشته باشد و من واقعا به وجود او ایمان نداشته باشم، پس خودش میداند که قوه درک بشر چه قدر محدود است. خود او این آشفته بازار را که در آن فقر، بی عدالتی، حرص و طمع و تنهایی وجود دارد، آفریده است، مطمئنا نیتش کاملا خیر بوده اما نتیجه کارش مصیبت از آب درآمده است. 0 3 "𝐷𝑒𝑙𝑎𝑟𝑎𝑚 1402/12/27 ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 57 معمولا مردم در روزی که کمتر از هر روز دیگری انتظار مرگ را می کشند، می میرند. 0 12 "𝐷𝑒𝑙𝑎𝑟𝑎𝑚 1402/12/27 ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو 3.5 46 صفحۀ 60 _هر کسی در دنیای خودش زندگی میکند، دیوانه است. 0 1