بریدههای کتاب جنگل نروژی فاطیما اربابی 1403/6/10 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 213 مطمئن نبودم کجا هستم، نمیدانستم آیا در مسیر درست قدم بر میدارم یا نه، تنها میدانستم که باید قدم به قدم به راهم ادامه بدهم. 0 3 maedeh rahmdel 1403/10/2 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 44 اگر فقط کتاب هایی را بخوانی که دیگران می خوانند همان طور فکر خواهی کرد که دیگران فکر می کنند. 0 48 محمدرضا سمیعی 1403/1/4 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 159 گاهی تحملش تمام میشود و میزند زیر گریه. اما عیب ندارد اینجوری تخلیه میشود. وضع ناجور آن است که نتواند این کار را بکند در این صورت غمها تلمبار و سخت میشود و در درون آدم میمیرد اینجاست که میافتی توی هچل 2 19 maedeh rahmdel 1403/10/8 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 168 وقتی مردم در مورد چیزی دروغ می گویند، مجبورند دروغ های زیادی پشت هم ردیف کنند تا دروغ اولشان فاش نشود . 0 2 maedeh rahmdel 1403/10/20 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 360 هیچ حقیقتی نمی تواند اندوهی را که برای از دست دادن یک عشق احساس می کنیم. درمان کند. هیچ حقیقتی، هیچ صمیمیتی، هیچ نیرویی، هیچ مهربانی نمیتواند این اندوه را درمان کند.تنها کاری که می توانیم بکنیم ، این است که ببینیم اندوه تا آخرین ذره ی درونمان را پر می کنند و چیزی از آن بیاموزیم. 0 3 کسری 1402/12/2 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 169 به آدم های دور و برم نگاه میکنم ، همهشان به یک اندازه ناقص هستند. روزی به پزشکی که مسئول پرونده من است همین را گفتم و او گفت احساسم از لحاظی درست است . ما اینجا نیستیم تا نواقص را اصلاح کنیم ، بلکه میخواهیم به آن خو بگیریم : یکی از مشکلات ما این است نمیتوانیم نواقص خودمان رو بشناسیم یا بپذیریم 0 14 علی 1402/8/12 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 1 اگر فقط کتابهایی را بخوانی که دیگران میخوانند، فقط میتوانی به چیزهایی فکر کنی که دیگران به آن فکر میکنند. 0 18 محمدرضا سمیعی 1403/1/3 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 47 برای خودش قاعدهای داشت که به کتابی که حداقل ۳۰ سال از مرگ نویسنده اش نگذشته دست نزند. «بالزاک، دانته، جوزف کنراد، دیکنز» می گفت من فقط به اینجور کتابها اعتماد میکنم. نه اینکه به ادبیات معاصر عقیده نداشته باشم اما نمیخواهم وقت با ارزش را صرف خواندن هر کتابی کنم که زمانه به آن مهر تایید نزده باشد. عمر خیلی کوتاه است. 0 10 فاطیما اربابی 1403/6/2 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 40 چیزی که او احتیاج داشت، بازوی من نبود؛ او بازوی کسی دیگری را میخواست. گرمای من چیزی نبود که او نیاز داشت؛ او گرمای کسی دیگر را میخواست. تقریبا از اینکه من، من بودم، احساس گناه میکردم. 0 1 maedeh rahmdel 1403/10/16 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 35 مرگ وجود دارد، نه به عنوان چیزی مقابل زندگی، بلکه به عنوان بخشی از آن. 0 5 کسری 1402/12/7 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 360 آنچه از مرگ نائوکو آموختم این بود : هیچ حقیقتی نمیتواند غمی را که در فقدان عزیزی حس میکنیم برطرف کند. تنها کاری که از دستمان بر می آید، دیدن آن تا انتها و آموختن چیزی از آن است. اما چیزی که می آموزیم در رویارویی با غم بعدی که بی خبر می آید کمکی به ما نخواهد کرد. 0 17 maedeh rahmdel 1403/10/10 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 201 آنچه ما را خیلی طبیعی میکند،دانستن این واقعیت است که طبیعی نیستیم. 0 48 علی 1402/8/20 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 1 قبول نداری خیلی معرکه است که از شر همه چی و همه کس خلاص شوی و بروی جایی که هیچکس تو را نشناسد؟ گاهی دلم میخواهد همین کار را بکنم! 3 22 سیده حمیده حسنی 1403/10/4 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 38 مرگ ضد زندگی نیست ، بلکه قسمتی از آن است . 0 81 maedeh rahmdel 1403/10/19 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 322 صدمه زدن و زخمی کردن کسی که واقعا به او اهمیت می دهی ، چه چیز وحشتناکی است . به خصوص اگر این کار کاملا ناآگاهانه صورت گیرد. 0 6 محمدرضا سمیعی 1403/1/6 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 345 مرگ در تضاد با زندگی نیست، بلکه قسمتی از سرشت آن است. با زندگی خود به مرگ خوراک می دهیم و این یکی از حقایقی است که می آموزیم. اما به راستی هیچ حقیقتی نمیتواند غمی را که در فقدان عزیزی احساس میکنیم برطرف کند. 0 2 آروشا 1403/12/9 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 35 مرگ وجود دارد، نه به عنوان چیزی مقابل زندگی ، بلکه به عنوان بخشی از آن! هنگامی که با کلمات بیانش می کردی ، خیلی کلیشه ای بود ، اما در آن زمان ، نه به صورت کلمات ، بلکه به صورت همان توده ی هوا در درونم احساسش می کردم. مرگ وجود دارد - درگیره ی کاغد ، در چها ر توپ قرمز و سفید روی میز بیلیارد - و ما در حالی که آن را مانند غباری نرم به درون ریه هایمان می کشیم ، به زندگی ادامه می دهیم. 0 1 فاطیما اربابی 1403/6/10 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 332 + یک بسته شکلات داری؛ بعضیهایشان را دوست داری و بعضیهایشان را نه؟ همهی آنهایی که دوست داری، میخوری و تنها آنهایی که دوست نداری، باقی میمانند؟ هر وقت اتفاق دردناکی میافتد، در این باره فکر میکنم. فقط باید همه چیز را فراموش کنم و همه چیز درست میشود. زندگی یک جعبه شکلات است. - فکر کنم بتوانی این نگاه را نوغی فلسفه بنامی. + فلسفه یا حقیقت. این درسی است که از تجربههای زندگی آموختهام. 0 2 maedeh rahmdel 1403/10/5 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 106 اگر آن ها_پدر و مادرم_کمی بیشتر به من عشق می ورزیدند، آن وقت می توانستم احساسات بیشتری داشته باشم. مثلاً شاید می توانستم ناراحتی واقعی را حس کنم. 0 6 maedeh rahmdel 1403/10/8 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 157 گاهی هیجان زده می شود و گریه می کند، اما اشکال ندارد.دارد احساساتش را بروز می دهد. اگر نمی توانست این کار را بکند. نگران کننده بود . وقتی احساسات درونت باقی می ماند،سخت می شوند و می میرند و آن وقت است که دچار مشکل شده ای . 0 19
بریدههای کتاب جنگل نروژی فاطیما اربابی 1403/6/10 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 213 مطمئن نبودم کجا هستم، نمیدانستم آیا در مسیر درست قدم بر میدارم یا نه، تنها میدانستم که باید قدم به قدم به راهم ادامه بدهم. 0 3 maedeh rahmdel 1403/10/2 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 44 اگر فقط کتاب هایی را بخوانی که دیگران می خوانند همان طور فکر خواهی کرد که دیگران فکر می کنند. 0 48 محمدرضا سمیعی 1403/1/4 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 159 گاهی تحملش تمام میشود و میزند زیر گریه. اما عیب ندارد اینجوری تخلیه میشود. وضع ناجور آن است که نتواند این کار را بکند در این صورت غمها تلمبار و سخت میشود و در درون آدم میمیرد اینجاست که میافتی توی هچل 2 19 maedeh rahmdel 1403/10/8 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 168 وقتی مردم در مورد چیزی دروغ می گویند، مجبورند دروغ های زیادی پشت هم ردیف کنند تا دروغ اولشان فاش نشود . 0 2 maedeh rahmdel 1403/10/20 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 360 هیچ حقیقتی نمی تواند اندوهی را که برای از دست دادن یک عشق احساس می کنیم. درمان کند. هیچ حقیقتی، هیچ صمیمیتی، هیچ نیرویی، هیچ مهربانی نمیتواند این اندوه را درمان کند.تنها کاری که می توانیم بکنیم ، این است که ببینیم اندوه تا آخرین ذره ی درونمان را پر می کنند و چیزی از آن بیاموزیم. 0 3 کسری 1402/12/2 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 169 به آدم های دور و برم نگاه میکنم ، همهشان به یک اندازه ناقص هستند. روزی به پزشکی که مسئول پرونده من است همین را گفتم و او گفت احساسم از لحاظی درست است . ما اینجا نیستیم تا نواقص را اصلاح کنیم ، بلکه میخواهیم به آن خو بگیریم : یکی از مشکلات ما این است نمیتوانیم نواقص خودمان رو بشناسیم یا بپذیریم 0 14 علی 1402/8/12 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 1 اگر فقط کتابهایی را بخوانی که دیگران میخوانند، فقط میتوانی به چیزهایی فکر کنی که دیگران به آن فکر میکنند. 0 18 محمدرضا سمیعی 1403/1/3 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 47 برای خودش قاعدهای داشت که به کتابی که حداقل ۳۰ سال از مرگ نویسنده اش نگذشته دست نزند. «بالزاک، دانته، جوزف کنراد، دیکنز» می گفت من فقط به اینجور کتابها اعتماد میکنم. نه اینکه به ادبیات معاصر عقیده نداشته باشم اما نمیخواهم وقت با ارزش را صرف خواندن هر کتابی کنم که زمانه به آن مهر تایید نزده باشد. عمر خیلی کوتاه است. 0 10 فاطیما اربابی 1403/6/2 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 40 چیزی که او احتیاج داشت، بازوی من نبود؛ او بازوی کسی دیگری را میخواست. گرمای من چیزی نبود که او نیاز داشت؛ او گرمای کسی دیگر را میخواست. تقریبا از اینکه من، من بودم، احساس گناه میکردم. 0 1 maedeh rahmdel 1403/10/16 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 35 مرگ وجود دارد، نه به عنوان چیزی مقابل زندگی، بلکه به عنوان بخشی از آن. 0 5 کسری 1402/12/7 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 360 آنچه از مرگ نائوکو آموختم این بود : هیچ حقیقتی نمیتواند غمی را که در فقدان عزیزی حس میکنیم برطرف کند. تنها کاری که از دستمان بر می آید، دیدن آن تا انتها و آموختن چیزی از آن است. اما چیزی که می آموزیم در رویارویی با غم بعدی که بی خبر می آید کمکی به ما نخواهد کرد. 0 17 maedeh rahmdel 1403/10/10 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 201 آنچه ما را خیلی طبیعی میکند،دانستن این واقعیت است که طبیعی نیستیم. 0 48 علی 1402/8/20 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 1 قبول نداری خیلی معرکه است که از شر همه چی و همه کس خلاص شوی و بروی جایی که هیچکس تو را نشناسد؟ گاهی دلم میخواهد همین کار را بکنم! 3 22 سیده حمیده حسنی 1403/10/4 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 38 مرگ ضد زندگی نیست ، بلکه قسمتی از آن است . 0 81 maedeh rahmdel 1403/10/19 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 322 صدمه زدن و زخمی کردن کسی که واقعا به او اهمیت می دهی ، چه چیز وحشتناکی است . به خصوص اگر این کار کاملا ناآگاهانه صورت گیرد. 0 6 محمدرضا سمیعی 1403/1/6 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 345 مرگ در تضاد با زندگی نیست، بلکه قسمتی از سرشت آن است. با زندگی خود به مرگ خوراک می دهیم و این یکی از حقایقی است که می آموزیم. اما به راستی هیچ حقیقتی نمیتواند غمی را که در فقدان عزیزی احساس میکنیم برطرف کند. 0 2 آروشا 1403/12/9 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 35 مرگ وجود دارد، نه به عنوان چیزی مقابل زندگی ، بلکه به عنوان بخشی از آن! هنگامی که با کلمات بیانش می کردی ، خیلی کلیشه ای بود ، اما در آن زمان ، نه به صورت کلمات ، بلکه به صورت همان توده ی هوا در درونم احساسش می کردم. مرگ وجود دارد - درگیره ی کاغد ، در چها ر توپ قرمز و سفید روی میز بیلیارد - و ما در حالی که آن را مانند غباری نرم به درون ریه هایمان می کشیم ، به زندگی ادامه می دهیم. 0 1 فاطیما اربابی 1403/6/10 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 332 + یک بسته شکلات داری؛ بعضیهایشان را دوست داری و بعضیهایشان را نه؟ همهی آنهایی که دوست داری، میخوری و تنها آنهایی که دوست نداری، باقی میمانند؟ هر وقت اتفاق دردناکی میافتد، در این باره فکر میکنم. فقط باید همه چیز را فراموش کنم و همه چیز درست میشود. زندگی یک جعبه شکلات است. - فکر کنم بتوانی این نگاه را نوغی فلسفه بنامی. + فلسفه یا حقیقت. این درسی است که از تجربههای زندگی آموختهام. 0 2 maedeh rahmdel 1403/10/5 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 106 اگر آن ها_پدر و مادرم_کمی بیشتر به من عشق می ورزیدند، آن وقت می توانستم احساسات بیشتری داشته باشم. مثلاً شاید می توانستم ناراحتی واقعی را حس کنم. 0 6 maedeh rahmdel 1403/10/8 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 30 صفحۀ 157 گاهی هیجان زده می شود و گریه می کند، اما اشکال ندارد.دارد احساساتش را بروز می دهد. اگر نمی توانست این کار را بکند. نگران کننده بود . وقتی احساسات درونت باقی می ماند،سخت می شوند و می میرند و آن وقت است که دچار مشکل شده ای . 0 19