بریدههای کتاب چوب نروژی محمدرضا سمیعی 1403/1/3 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 47 برای خودش قاعدهای داشت که به کتابی که حداقل ۳۰ سال از مرگ نویسنده اش نگذشته دست نزند. «بالزاک، دانته، جوزف کنراد، دیکنز» می گفت من فقط به اینجور کتابها اعتماد میکنم. نه اینکه به ادبیات معاصر عقیده نداشته باشم اما نمیخواهم وقت با ارزش را صرف خواندن هر کتابی کنم که زمانه به آن مهر تایید نزده باشد. عمر خیلی کوتاه است. 0 10 محمدرضا سمیعی 1403/1/3 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 68 مدتی پس از اینکه پروانه شب تاب ناپدید شد رد نورش در درونم باقی ماند و کورسویش در تاریکی غلیظ پشت پلکهایم چون روحِ سرگردانی بود. 0 2 رضا دیروز چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 81 جنتلمن کسی است که کاری. ا که دلش میخواهد نمیکند، بلکه کاری میکند که باید بکند. 1 12 فاطیما اربابی 1403/6/10 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 319 ناگاساوا گفت:«برای خودت احساس تاسف نکن. فقط احمقها بهحال خودشان تاسف میخورند.» 0 2 maedeh rahmdel 1403/10/8 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 157 گاهی هیجان زده می شود و گریه می کند، اما اشکال ندارد.دارد احساساتش را بروز می دهد. اگر نمی توانست این کار را بکند. نگران کننده بود . وقتی احساسات درونت باقی می ماند،سخت می شوند و می میرند و آن وقت است که دچار مشکل شده ای . 0 20 آناهیتا 1404/3/29 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 35 مرگ وجود دارد، نه به عنوان چیزی مقابل زندگی، بلکه به عنوان بخشی از آن! 0 4 فاطیما اربابی 1403/6/2 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 40 چیزی که او احتیاج داشت، بازوی من نبود؛ او بازوی کسی دیگری را میخواست. گرمای من چیزی نبود که او نیاز داشت؛ او گرمای کسی دیگر را میخواست. تقریبا از اینکه من، من بودم، احساس گناه میکردم. 0 2 رضا دیروز چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 122 یکی از مشکلات ما این است که نمیتوانیم نواقص خود را بشناسیم و بپذیریم.! 0 14 maedeh rahmdel 1403/10/5 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 106 اگر آن ها_پدر و مادرم_کمی بیشتر به من عشق می ورزیدند، آن وقت می توانستم احساسات بیشتری داشته باشم. مثلاً شاید می توانستم ناراحتی واقعی را حس کنم. 0 7 فاطیما اربابی 1403/6/10 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 332 + یک بسته شکلات داری؛ بعضیهایشان را دوست داری و بعضیهایشان را نه؟ همهی آنهایی که دوست داری، میخوری و تنها آنهایی که دوست نداری، باقی میمانند؟ هر وقت اتفاق دردناکی میافتد، در این باره فکر میکنم. فقط باید همه چیز را فراموش کنم و همه چیز درست میشود. زندگی یک جعبه شکلات است. - فکر کنم بتوانی این نگاه را نوغی فلسفه بنامی. + فلسفه یا حقیقت. این درسی است که از تجربههای زندگی آموختهام. 0 2 آروشا 1403/12/9 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 35 مرگ وجود دارد، نه به عنوان چیزی مقابل زندگی ، بلکه به عنوان بخشی از آن! هنگامی که با کلمات بیانش می کردی ، خیلی کلیشه ای بود ، اما در آن زمان ، نه به صورت کلمات ، بلکه به صورت همان توده ی هوا در درونم احساسش می کردم. مرگ وجود دارد - درگیره ی کاغد ، در چها ر توپ قرمز و سفید روی میز بیلیارد - و ما در حالی که آن را مانند غباری نرم به درون ریه هایمان می کشیم ، به زندگی ادامه می دهیم. 0 1 محمدرضا سمیعی 1403/1/6 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 345 مرگ در تضاد با زندگی نیست، بلکه قسمتی از سرشت آن است. با زندگی خود به مرگ خوراک می دهیم و این یکی از حقایقی است که می آموزیم. اما به راستی هیچ حقیقتی نمیتواند غمی را که در فقدان عزیزی احساس میکنیم برطرف کند. 0 2 maedeh rahmdel 1403/10/19 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 322 صدمه زدن و زخمی کردن کسی که واقعا به او اهمیت می دهی ، چه چیز وحشتناکی است . به خصوص اگر این کار کاملا ناآگاهانه صورت گیرد. 0 7 سیده حمیده حسنی 🇮🇷 1403/10/4 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 38 مرگ ضد زندگی نیست ، بلکه قسمتی از آن است . 0 91 علی 1402/8/20 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 1 قبول نداری خیلی معرکه است که از شر همه چی و همه کس خلاص شوی و بروی جایی که هیچکس تو را نشناسد؟ گاهی دلم میخواهد همین کار را بکنم! 3 23 maedeh rahmdel 1403/10/16 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 35 مرگ وجود دارد، نه به عنوان چیزی مقابل زندگی، بلکه به عنوان بخشی از آن. 0 6 maedeh rahmdel 1403/10/10 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 201 آنچه ما را خیلی طبیعی میکند،دانستن این واقعیت است که طبیعی نیستیم. 0 48 کسری 1402/12/7 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 360 آنچه از مرگ نائوکو آموختم این بود : هیچ حقیقتی نمیتواند غمی را که در فقدان عزیزی حس میکنیم برطرف کند. تنها کاری که از دستمان بر می آید، دیدن آن تا انتها و آموختن چیزی از آن است. اما چیزی که می آموزیم در رویارویی با غم بعدی که بی خبر می آید کمکی به ما نخواهد کرد. 0 18 محمدرضا سمیعی 1403/1/6 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 330 شکیبایی مهمترین چیز است. اگر در تاریکی قیرگون گیر بیفتی، تنها کاری که میتوانی بکنی این است که سفت و سخت بنشینی تا چشمانت به تاریکی عادت کند. 0 3 رضا 14 ساعت پیش چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 235 به هیچ انقلاب مردهشور بردهای عقیده ندارم. عشق تنها چیزی است که بهش عقیده دارم. 0 5
بریدههای کتاب چوب نروژی محمدرضا سمیعی 1403/1/3 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 47 برای خودش قاعدهای داشت که به کتابی که حداقل ۳۰ سال از مرگ نویسنده اش نگذشته دست نزند. «بالزاک، دانته، جوزف کنراد، دیکنز» می گفت من فقط به اینجور کتابها اعتماد میکنم. نه اینکه به ادبیات معاصر عقیده نداشته باشم اما نمیخواهم وقت با ارزش را صرف خواندن هر کتابی کنم که زمانه به آن مهر تایید نزده باشد. عمر خیلی کوتاه است. 0 10 محمدرضا سمیعی 1403/1/3 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 68 مدتی پس از اینکه پروانه شب تاب ناپدید شد رد نورش در درونم باقی ماند و کورسویش در تاریکی غلیظ پشت پلکهایم چون روحِ سرگردانی بود. 0 2 رضا دیروز چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 81 جنتلمن کسی است که کاری. ا که دلش میخواهد نمیکند، بلکه کاری میکند که باید بکند. 1 12 فاطیما اربابی 1403/6/10 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 319 ناگاساوا گفت:«برای خودت احساس تاسف نکن. فقط احمقها بهحال خودشان تاسف میخورند.» 0 2 maedeh rahmdel 1403/10/8 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 157 گاهی هیجان زده می شود و گریه می کند، اما اشکال ندارد.دارد احساساتش را بروز می دهد. اگر نمی توانست این کار را بکند. نگران کننده بود . وقتی احساسات درونت باقی می ماند،سخت می شوند و می میرند و آن وقت است که دچار مشکل شده ای . 0 20 آناهیتا 1404/3/29 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 35 مرگ وجود دارد، نه به عنوان چیزی مقابل زندگی، بلکه به عنوان بخشی از آن! 0 4 فاطیما اربابی 1403/6/2 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 40 چیزی که او احتیاج داشت، بازوی من نبود؛ او بازوی کسی دیگری را میخواست. گرمای من چیزی نبود که او نیاز داشت؛ او گرمای کسی دیگر را میخواست. تقریبا از اینکه من، من بودم، احساس گناه میکردم. 0 2 رضا دیروز چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 122 یکی از مشکلات ما این است که نمیتوانیم نواقص خود را بشناسیم و بپذیریم.! 0 14 maedeh rahmdel 1403/10/5 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 106 اگر آن ها_پدر و مادرم_کمی بیشتر به من عشق می ورزیدند، آن وقت می توانستم احساسات بیشتری داشته باشم. مثلاً شاید می توانستم ناراحتی واقعی را حس کنم. 0 7 فاطیما اربابی 1403/6/10 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 332 + یک بسته شکلات داری؛ بعضیهایشان را دوست داری و بعضیهایشان را نه؟ همهی آنهایی که دوست داری، میخوری و تنها آنهایی که دوست نداری، باقی میمانند؟ هر وقت اتفاق دردناکی میافتد، در این باره فکر میکنم. فقط باید همه چیز را فراموش کنم و همه چیز درست میشود. زندگی یک جعبه شکلات است. - فکر کنم بتوانی این نگاه را نوغی فلسفه بنامی. + فلسفه یا حقیقت. این درسی است که از تجربههای زندگی آموختهام. 0 2 آروشا 1403/12/9 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 35 مرگ وجود دارد، نه به عنوان چیزی مقابل زندگی ، بلکه به عنوان بخشی از آن! هنگامی که با کلمات بیانش می کردی ، خیلی کلیشه ای بود ، اما در آن زمان ، نه به صورت کلمات ، بلکه به صورت همان توده ی هوا در درونم احساسش می کردم. مرگ وجود دارد - درگیره ی کاغد ، در چها ر توپ قرمز و سفید روی میز بیلیارد - و ما در حالی که آن را مانند غباری نرم به درون ریه هایمان می کشیم ، به زندگی ادامه می دهیم. 0 1 محمدرضا سمیعی 1403/1/6 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 345 مرگ در تضاد با زندگی نیست، بلکه قسمتی از سرشت آن است. با زندگی خود به مرگ خوراک می دهیم و این یکی از حقایقی است که می آموزیم. اما به راستی هیچ حقیقتی نمیتواند غمی را که در فقدان عزیزی احساس میکنیم برطرف کند. 0 2 maedeh rahmdel 1403/10/19 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 322 صدمه زدن و زخمی کردن کسی که واقعا به او اهمیت می دهی ، چه چیز وحشتناکی است . به خصوص اگر این کار کاملا ناآگاهانه صورت گیرد. 0 7 سیده حمیده حسنی 🇮🇷 1403/10/4 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 38 مرگ ضد زندگی نیست ، بلکه قسمتی از آن است . 0 91 علی 1402/8/20 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 1 قبول نداری خیلی معرکه است که از شر همه چی و همه کس خلاص شوی و بروی جایی که هیچکس تو را نشناسد؟ گاهی دلم میخواهد همین کار را بکنم! 3 23 maedeh rahmdel 1403/10/16 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 35 مرگ وجود دارد، نه به عنوان چیزی مقابل زندگی، بلکه به عنوان بخشی از آن. 0 6 maedeh rahmdel 1403/10/10 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 201 آنچه ما را خیلی طبیعی میکند،دانستن این واقعیت است که طبیعی نیستیم. 0 48 کسری 1402/12/7 جنگل نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 360 آنچه از مرگ نائوکو آموختم این بود : هیچ حقیقتی نمیتواند غمی را که در فقدان عزیزی حس میکنیم برطرف کند. تنها کاری که از دستمان بر می آید، دیدن آن تا انتها و آموختن چیزی از آن است. اما چیزی که می آموزیم در رویارویی با غم بعدی که بی خبر می آید کمکی به ما نخواهد کرد. 0 18 محمدرضا سمیعی 1403/1/6 چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 330 شکیبایی مهمترین چیز است. اگر در تاریکی قیرگون گیر بیفتی، تنها کاری که میتوانی بکنی این است که سفت و سخت بنشینی تا چشمانت به تاریکی عادت کند. 0 3 رضا 14 ساعت پیش چوب نروژی هاروکی موراکامی 4.0 33 صفحۀ 235 به هیچ انقلاب مردهشور بردهای عقیده ندارم. عشق تنها چیزی است که بهش عقیده دارم. 0 5