بریدههای کتاب بینوایان (4 جلدی) ریحانه نعمتی 1402/7/27 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1637 به این ترتیب با کلمه «عشق» آشنا نبود و نمی دانست به آنچه احساس میکند چه نام باید داد. اما چه فرق میکند؟ اگر کسی نام بیماری خود را نداند، کمتر بیمار است؟ 0 0 mahsa 1403/11/25 بینوایان (متن کوتاه شده): ژان والژان جلد 1 ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 8 اسقف به او نزدیک شد و آهسته گفت:یادتون نره که به من قول میدید از این ظروف استفاده کنید و آدم درستکاری بشید ،ژان والژان برادرم شما دیگه به بدی تعلق ندارید ،من روح شمارو خریدم ،افکار پلید رو از اون پاک کردم و به خداوند اهدا کردم . 0 16 محمد طاها کریمی 1403/5/6 بینوایان ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 86 گاهی از اوقات نفس طبیعت در اعمال و افعال تأثیر و مناظر خود را مانند نمودار های مبهم دخالت میدهد و مثل این است که میخواهد ما را به تفکر بیشتری وادار کند. 0 1 آرتا 1402/6/29 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1 "اشتباه کردی، بهتر بود آن حکم را بهجای خود میگذاشتی، سروکار ما با این چیزها نیست، خشمت را بیهوده هدر میدهی، آن را ذخیره کن، بیرون از صف، آتشی نباید افروخت، نه با تفنگ و نه با هیاهو." 0 12 آرتا 1402/6/31 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 660 "عالم آفرینش اسباب دردسر است، به بچهها میماند، آنان که میخواهند ندارند و آنها که که نمیخواهند دارند." 0 1 ریحانه نعمتی 1402/8/11 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1781 اما روشنایی شادمانی نمی آورد. آدمی در روشنایی رنج می برد، و هر چه بیشتر در روشنایی فرو می رود، وجودش گُر می کشد و می سوزد. شعله دشمن بال و پر است. سوختن و از پرواز درنماندن، از عجایب هوشمندی و نبوغ است. هنگامی که بیشتر می دانید و هنگامی که دوست می دارید، بیشتر رنج خواهید برد. روز با دیده گریان و شبنم زده آغاز میشود. اگر روشن اندیشان، هیچ بهانه ای برای گریستن نداشته باشند، در غم ظلمت زدگان اشک می ریزند. 0 0 علی 1402/7/3 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1 نکتهی عدالت این است که همه وقتی برابر میشوند که مردهاند. 0 4 ریحانه نعمتی 1402/8/11 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1778 آدمی دایره نیست که تنها یک مرکز داشته باشد، بلکه بیضوی است و مانند هر بیضی دو مرکز دارد؛ یکی مرکزش عمل است و مرکز دیگرش اندیشه. 0 0 آرتا 1402/7/1 Les Miserables ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1032 زمان چنان شگفتانگیز و تاریکی چنان چیره بود که سستارادهترین افراد حس میکردند به تصمیم رسیدهاند و شجاعترین افراد میفهمیدند که وحشت بر آنها چیره شده است. 0 1 علی طالبلو 1403/6/10 بینوایان (جلد دوم) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 792 دوست داشتن یا محبوب بودن بسنده است. جز این چیزی نخواهید. در تا یکی پیچ و خمهای زندگی، مروارید دیگری جز این نمیتوان یافت. عشق انسان را به کمال میرساند. 0 5 آرتا 1402/6/27 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1 کار درصورتی یک قانون بهحساب میآید که آن را بهعنوان یک حق بشناسیم. 0 1 Nazi.jg 1403/5/13 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 846 بین منطق انقلاب و حکمتش این اختلاف وجود دارد که منطقش ممکن است به جنگ انجامد اما حکمتش جز به صلح منتهی نخواهد شد! 0 1 نینآ؛ 1403/4/5 بینوایان ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 231 کسی که عشق را شناخته باشد، معنی درخشان کلمه ی《او》را می داند. 0 1 ریحانه نعمتی 1402/7/24 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1559 0 0 ریحانه نعمتی 1402/7/27 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1622 ژان والژان هم عادت دوران مادلن بودن را از دست نداده بود و کم کم این مطالعه دائمی به بار نشسته بود و در کلام او اثر گذاشته بود. غنای ذاتی و فصاحت یک مرد هوشمند و فروتن در او بود و با مطالعه بارور شده بود. تلخی و خشونت روحش، چاشنی مهربانی و نیک خواهی قلبی او شده بود. روحی داشت خشن و قلبی مهربان. 0 0 علی طالبلو 1403/6/10 بینوایان (جلد دوم) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 821 وقتی آدم صدای کسانی را میشنود که دوستشان دارد، نیازی نیست معنی حرفهایشان را بفهمد. 0 6 ریحانه نعمتی 1402/4/5 بینوایان: فانتین جلد 1 ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 596 0 0 محمد طاها کریمی 1403/5/6 بینوایان ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 81 از خود پرسید آیا هیئت اجتماع میتواند چنین حقی داشته باشد که بطور مساوی کوتاه و پیشبینی بیرحمانه ی خود را در آن واحد به یک فرد ضعیف تحمیل نماید 1 1 ریحانه نعمتی 1402/7/24 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1573 0 0 ریحانه نعمتی 1402/7/22 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1536 0 0
بریدههای کتاب بینوایان (4 جلدی) ریحانه نعمتی 1402/7/27 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1637 به این ترتیب با کلمه «عشق» آشنا نبود و نمی دانست به آنچه احساس میکند چه نام باید داد. اما چه فرق میکند؟ اگر کسی نام بیماری خود را نداند، کمتر بیمار است؟ 0 0 mahsa 1403/11/25 بینوایان (متن کوتاه شده): ژان والژان جلد 1 ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 8 اسقف به او نزدیک شد و آهسته گفت:یادتون نره که به من قول میدید از این ظروف استفاده کنید و آدم درستکاری بشید ،ژان والژان برادرم شما دیگه به بدی تعلق ندارید ،من روح شمارو خریدم ،افکار پلید رو از اون پاک کردم و به خداوند اهدا کردم . 0 16 محمد طاها کریمی 1403/5/6 بینوایان ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 86 گاهی از اوقات نفس طبیعت در اعمال و افعال تأثیر و مناظر خود را مانند نمودار های مبهم دخالت میدهد و مثل این است که میخواهد ما را به تفکر بیشتری وادار کند. 0 1 آرتا 1402/6/29 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1 "اشتباه کردی، بهتر بود آن حکم را بهجای خود میگذاشتی، سروکار ما با این چیزها نیست، خشمت را بیهوده هدر میدهی، آن را ذخیره کن، بیرون از صف، آتشی نباید افروخت، نه با تفنگ و نه با هیاهو." 0 12 آرتا 1402/6/31 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 660 "عالم آفرینش اسباب دردسر است، به بچهها میماند، آنان که میخواهند ندارند و آنها که که نمیخواهند دارند." 0 1 ریحانه نعمتی 1402/8/11 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1781 اما روشنایی شادمانی نمی آورد. آدمی در روشنایی رنج می برد، و هر چه بیشتر در روشنایی فرو می رود، وجودش گُر می کشد و می سوزد. شعله دشمن بال و پر است. سوختن و از پرواز درنماندن، از عجایب هوشمندی و نبوغ است. هنگامی که بیشتر می دانید و هنگامی که دوست می دارید، بیشتر رنج خواهید برد. روز با دیده گریان و شبنم زده آغاز میشود. اگر روشن اندیشان، هیچ بهانه ای برای گریستن نداشته باشند، در غم ظلمت زدگان اشک می ریزند. 0 0 علی 1402/7/3 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1 نکتهی عدالت این است که همه وقتی برابر میشوند که مردهاند. 0 4 ریحانه نعمتی 1402/8/11 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1778 آدمی دایره نیست که تنها یک مرکز داشته باشد، بلکه بیضوی است و مانند هر بیضی دو مرکز دارد؛ یکی مرکزش عمل است و مرکز دیگرش اندیشه. 0 0 آرتا 1402/7/1 Les Miserables ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1032 زمان چنان شگفتانگیز و تاریکی چنان چیره بود که سستارادهترین افراد حس میکردند به تصمیم رسیدهاند و شجاعترین افراد میفهمیدند که وحشت بر آنها چیره شده است. 0 1 علی طالبلو 1403/6/10 بینوایان (جلد دوم) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 792 دوست داشتن یا محبوب بودن بسنده است. جز این چیزی نخواهید. در تا یکی پیچ و خمهای زندگی، مروارید دیگری جز این نمیتوان یافت. عشق انسان را به کمال میرساند. 0 5 آرتا 1402/6/27 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1 کار درصورتی یک قانون بهحساب میآید که آن را بهعنوان یک حق بشناسیم. 0 1 Nazi.jg 1403/5/13 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 846 بین منطق انقلاب و حکمتش این اختلاف وجود دارد که منطقش ممکن است به جنگ انجامد اما حکمتش جز به صلح منتهی نخواهد شد! 0 1 نینآ؛ 1403/4/5 بینوایان ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 231 کسی که عشق را شناخته باشد، معنی درخشان کلمه ی《او》را می داند. 0 1 ریحانه نعمتی 1402/7/24 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1559 0 0 ریحانه نعمتی 1402/7/27 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1622 ژان والژان هم عادت دوران مادلن بودن را از دست نداده بود و کم کم این مطالعه دائمی به بار نشسته بود و در کلام او اثر گذاشته بود. غنای ذاتی و فصاحت یک مرد هوشمند و فروتن در او بود و با مطالعه بارور شده بود. تلخی و خشونت روحش، چاشنی مهربانی و نیک خواهی قلبی او شده بود. روحی داشت خشن و قلبی مهربان. 0 0 علی طالبلو 1403/6/10 بینوایان (جلد دوم) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 821 وقتی آدم صدای کسانی را میشنود که دوستشان دارد، نیازی نیست معنی حرفهایشان را بفهمد. 0 6 ریحانه نعمتی 1402/4/5 بینوایان: فانتین جلد 1 ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 596 0 0 محمد طاها کریمی 1403/5/6 بینوایان ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 81 از خود پرسید آیا هیئت اجتماع میتواند چنین حقی داشته باشد که بطور مساوی کوتاه و پیشبینی بیرحمانه ی خود را در آن واحد به یک فرد ضعیف تحمیل نماید 1 1 ریحانه نعمتی 1402/7/24 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1573 0 0 ریحانه نعمتی 1402/7/22 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 52 صفحۀ 1536 0 0