بریدههای کتاب بینوایان (4 جلدی) ریحانه نعمتی 1402/7/27 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 1637 به این ترتیب با کلمه «عشق» آشنا نبود و نمی دانست به آنچه احساس میکند چه نام باید داد. اما چه فرق میکند؟ اگر کسی نام بیماری خود را نداند، کمتر بیمار است؟ 0 2 mahsa 1403/11/25 بینوایان (متن کوتاه شده): ژان والژان جلد 1 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 8 اسقف به او نزدیک شد و آهسته گفت:یادتون نره که به من قول میدید از این ظروف استفاده کنید و آدم درستکاری بشید ،ژان والژان برادرم شما دیگه به بدی تعلق ندارید ،من روح شمارو خریدم ،افکار پلید رو از اون پاک کردم و به خداوند اهدا کردم . 0 30 محمد طاها کریمی 1403/5/6 بینوایان ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 86 گاهی از اوقات نفس طبیعت در اعمال و افعال تأثیر و مناظر خود را مانند نمودار های مبهم دخالت میدهد و مثل این است که میخواهد ما را به تفکر بیشتری وادار کند. 0 1 آرتا 1402/6/29 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 1 "اشتباه کردی، بهتر بود آن حکم را بهجای خود میگذاشتی، سروکار ما با این چیزها نیست، خشمت را بیهوده هدر میدهی، آن را ذخیره کن، بیرون از صف، آتشی نباید افروخت، نه با تفنگ و نه با هیاهو." 0 12 آرتا 1402/6/31 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 660 "عالم آفرینش اسباب دردسر است، به بچهها میماند، آنان که میخواهند ندارند و آنها که که نمیخواهند دارند." 0 1 ریحانه نعمتی 1402/8/11 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 1781 اما روشنایی شادمانی نمی آورد. آدمی در روشنایی رنج می برد، و هر چه بیشتر در روشنایی فرو می رود، وجودش گُر می کشد و می سوزد. شعله دشمن بال و پر است. سوختن و از پرواز درنماندن، از عجایب هوشمندی و نبوغ است. هنگامی که بیشتر می دانید و هنگامی که دوست می دارید، بیشتر رنج خواهید برد. روز با دیده گریان و شبنم زده آغاز میشود. اگر روشن اندیشان، هیچ بهانه ای برای گریستن نداشته باشند، در غم ظلمت زدگان اشک می ریزند. 0 0 نوید نظری 1404/3/21 بینوایان (ج۲) جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 342 0 30 علی 1402/7/3 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 1 نکتهی عدالت این است که همه وقتی برابر میشوند که مردهاند. 0 4 آرتا 1402/6/28 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 1 بینوایی کودک، مادران را غمبار میکند، بینوایی مردی جوان، باعث اندوه دختری جوان میگردد، اما بینوایی یک پیرمرد برای کسی اهمیتی ندارد. 2 12 ریحانه نعمتی 1402/8/11 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 1778 آدمی دایره نیست که تنها یک مرکز داشته باشد، بلکه بیضوی است و مانند هر بیضی دو مرکز دارد؛ یکی مرکزش عمل است و مرکز دیگرش اندیشه. 0 0 منتظر 🇵🇸 1404/3/31 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 660 احتمالا اگر عروس و داماد فقیر بودنند،خانم ژیونورمان میگذاشت همچنان فقیر بمانند اما از ارثیه ی نیم میلیون فرانکی کوزت خوشش آمده بود، بنابراین ظاهرا کار دیگری نمیتوانست بکند جز اینکه ثروتش را برای آنها به ارث بگذارد چون آنها احتیاجی به ثروتش نداشتند! 0 5 آرتا 1402/7/1 Les Miserables ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 1032 زمان چنان شگفتانگیز و تاریکی چنان چیره بود که سستارادهترین افراد حس میکردند به تصمیم رسیدهاند و شجاعترین افراد میفهمیدند که وحشت بر آنها چیره شده است. 0 1 ریحانه نعمتی 1402/7/22 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 1536 0 0 محمد طاها کریمی 1403/5/6 بینوایان ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 83 وقتی که انسان تحت تأثیر احساسات مختلف روزانه ناراحت باشد و هنگامیکه پیش آمد های زیاد روح آدمی را تحت فشار قرار دهد طبعا خواب او تبدیل به بیخوابی میشود و چون بیدار شد خواب مجدد او امکان پذیر نیست. 1 2 Fati 1404/3/10 بینوایان (دوره دو جلدی) ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 127 بالاترین دادگاه وجدان است 0 1 ریحانه نعمتی 1402/4/1 بینوایان: فانتین جلد 1 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 204 0 2 علی طالبلو 1403/6/10 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 792 دوست داشتن یا محبوب بودن بسنده است. جز این چیزی نخواهید. در تا یکی پیچ و خمهای زندگی، مروارید دیگری جز این نمیتوان یافت. عشق انسان را به کمال میرساند. 0 5 ریحانه نعمتی 1402/4/1 بینوایان: فانتین جلد 1 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 596 0 0 همزاد ون گوگ 1404/1/9 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 15 قدم زدن را دوست دارد. چون سنگفرش های خیابان به سختی قلب آدم ها نیست. 0 0 Fati 1404/2/30 بینوایان (دوره دو جلدی) ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 37 همه درها را زده ام.اما همه مرا رد کردند! 0 1
بریدههای کتاب بینوایان (4 جلدی) ریحانه نعمتی 1402/7/27 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 1637 به این ترتیب با کلمه «عشق» آشنا نبود و نمی دانست به آنچه احساس میکند چه نام باید داد. اما چه فرق میکند؟ اگر کسی نام بیماری خود را نداند، کمتر بیمار است؟ 0 2 mahsa 1403/11/25 بینوایان (متن کوتاه شده): ژان والژان جلد 1 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 8 اسقف به او نزدیک شد و آهسته گفت:یادتون نره که به من قول میدید از این ظروف استفاده کنید و آدم درستکاری بشید ،ژان والژان برادرم شما دیگه به بدی تعلق ندارید ،من روح شمارو خریدم ،افکار پلید رو از اون پاک کردم و به خداوند اهدا کردم . 0 30 محمد طاها کریمی 1403/5/6 بینوایان ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 86 گاهی از اوقات نفس طبیعت در اعمال و افعال تأثیر و مناظر خود را مانند نمودار های مبهم دخالت میدهد و مثل این است که میخواهد ما را به تفکر بیشتری وادار کند. 0 1 آرتا 1402/6/29 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 1 "اشتباه کردی، بهتر بود آن حکم را بهجای خود میگذاشتی، سروکار ما با این چیزها نیست، خشمت را بیهوده هدر میدهی، آن را ذخیره کن، بیرون از صف، آتشی نباید افروخت، نه با تفنگ و نه با هیاهو." 0 12 آرتا 1402/6/31 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 660 "عالم آفرینش اسباب دردسر است، به بچهها میماند، آنان که میخواهند ندارند و آنها که که نمیخواهند دارند." 0 1 ریحانه نعمتی 1402/8/11 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 1781 اما روشنایی شادمانی نمی آورد. آدمی در روشنایی رنج می برد، و هر چه بیشتر در روشنایی فرو می رود، وجودش گُر می کشد و می سوزد. شعله دشمن بال و پر است. سوختن و از پرواز درنماندن، از عجایب هوشمندی و نبوغ است. هنگامی که بیشتر می دانید و هنگامی که دوست می دارید، بیشتر رنج خواهید برد. روز با دیده گریان و شبنم زده آغاز میشود. اگر روشن اندیشان، هیچ بهانه ای برای گریستن نداشته باشند، در غم ظلمت زدگان اشک می ریزند. 0 0 نوید نظری 1404/3/21 بینوایان (ج۲) جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 342 0 30 علی 1402/7/3 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 1 نکتهی عدالت این است که همه وقتی برابر میشوند که مردهاند. 0 4 آرتا 1402/6/28 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 1 بینوایی کودک، مادران را غمبار میکند، بینوایی مردی جوان، باعث اندوه دختری جوان میگردد، اما بینوایی یک پیرمرد برای کسی اهمیتی ندارد. 2 12 ریحانه نعمتی 1402/8/11 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 1778 آدمی دایره نیست که تنها یک مرکز داشته باشد، بلکه بیضوی است و مانند هر بیضی دو مرکز دارد؛ یکی مرکزش عمل است و مرکز دیگرش اندیشه. 0 0 منتظر 🇵🇸 1404/3/31 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 660 احتمالا اگر عروس و داماد فقیر بودنند،خانم ژیونورمان میگذاشت همچنان فقیر بمانند اما از ارثیه ی نیم میلیون فرانکی کوزت خوشش آمده بود، بنابراین ظاهرا کار دیگری نمیتوانست بکند جز اینکه ثروتش را برای آنها به ارث بگذارد چون آنها احتیاجی به ثروتش نداشتند! 0 5 آرتا 1402/7/1 Les Miserables ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 1032 زمان چنان شگفتانگیز و تاریکی چنان چیره بود که سستارادهترین افراد حس میکردند به تصمیم رسیدهاند و شجاعترین افراد میفهمیدند که وحشت بر آنها چیره شده است. 0 1 ریحانه نعمتی 1402/7/22 بینوایان (4 جلدی) ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 1536 0 0 محمد طاها کریمی 1403/5/6 بینوایان ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 83 وقتی که انسان تحت تأثیر احساسات مختلف روزانه ناراحت باشد و هنگامیکه پیش آمد های زیاد روح آدمی را تحت فشار قرار دهد طبعا خواب او تبدیل به بیخوابی میشود و چون بیدار شد خواب مجدد او امکان پذیر نیست. 1 2 Fati 1404/3/10 بینوایان (دوره دو جلدی) ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 127 بالاترین دادگاه وجدان است 0 1 ریحانه نعمتی 1402/4/1 بینوایان: فانتین جلد 1 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 204 0 2 علی طالبلو 1403/6/10 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 792 دوست داشتن یا محبوب بودن بسنده است. جز این چیزی نخواهید. در تا یکی پیچ و خمهای زندگی، مروارید دیگری جز این نمیتوان یافت. عشق انسان را به کمال میرساند. 0 5 ریحانه نعمتی 1402/4/1 بینوایان: فانتین جلد 1 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 596 0 0 همزاد ون گوگ 1404/1/9 بینوایان جلد 2 ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 15 قدم زدن را دوست دارد. چون سنگفرش های خیابان به سختی قلب آدم ها نیست. 0 0 Fati 1404/2/30 بینوایان (دوره دو جلدی) ویکتور هوگو 4.5 66 صفحۀ 37 همه درها را زده ام.اما همه مرا رد کردند! 0 1