بریده کتابهای ویرانم کن (۱.۵) دُژَم 1403/4/28 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 47 و کم کم متوجه میشوم بخش کوچکی از وجودم مایل نیست از فکرش خلاص شود.بخشی از وجودم از این شکنجه لذت می برد. این دختر دارد ویرانم میکند. 0 23 Saina 1403/2/28 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 62 0 5 محیا 1403/5/28 خردم کن؛ ویرانم کن طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 6 هرچه بیشتر سعی میکنم به آن خاطره اعتنا نکنم،تکثیر و هیولایی میشود که دیگر نمیتوان مهارش کرد. 0 3 دُژَم 1403/4/23 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 13 اگر فقط جاذبه جسمی بود مطمئنم از چنین حقارت تحمل ناپذیری رنج نمی بردم. اما من خیلی فراتر از جسمش را میخواستم. 0 11 Mason 1402/9/21 خردم کن؛ ویرانم کن طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 29 شکنجهای که به آرامش و خلاصی پس از آن امیدی نباشد شکنجه نیست. 0 18 محیا 1403/6/14 خردم کن؛ ویرانم کن طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 34 خودم را وادار کردهام به او فکر نکنم،اما کمکم متوجه میشوم هنوز به قدر کافی قوی نیستم؛ هنوز نه،بخصوص نه وقتی که همچنان در جستجویش هستم. 0 3 Linda 1403/1/7 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 39 0 3 barly 1402/11/29 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 31 0 2 عطرین 1402/9/30 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 62 خطرناک ترین ادم دنیا کسی است که؛حس پشیمانی ندارد.کسی که؛هرگز عذر خواهی نمیکند و در نتیجه در صدد طلب بخشش بر نمی اید. چون در نهایت احساساتمان است که تضعیفمان میکند،نه اعمالمان!!! 0 25 تامیلا 1403/3/26 خردم کن؛ ویرانم کن طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 73 دوباره بچه شده ام. توی کنج های تاریک قایم میشوم و دعا میکنم پدرم پیدایم نکند. امید میبندم که امروز خلقش خوش باشد. که شاید اوضاع بهتر شود،که شاید اینبار مادرم جیغ نکشد... 0 3 دُژَم 1403/4/23 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 13 دلم میخواهد این جسم خسته را ترک کنم. 0 11 مریم ده نشین 1402/11/26 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 74 عشق حرامزاده ی عوضی بی عاطفه ای است. 0 7 ☆GonEsh 1403/2/14 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 58 بعضی روزها از خودم میپرسم چرا اصرار دارم به زنده ماندنم ادامه دهم. 0 1 بنت الحیدر 1402/12/5 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 74 0 9 نازنین مریم:) 1403/5/25 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 76 در این دنیا کلمه ای پیدا نمی کنم که احساسم را توصیف کند. 0 1 Saina 1403/2/28 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 47 0 2 ساینا 1403/3/11 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 39 و ناگهان این دفترچه ی کوچک و درب و داغان برایم ارزشمندتر و مهم تر از تمام چیز هایی میشود که تا کنون داشته ام. 0 7 yasi☆s 1403/7/6 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 58 بعضی روز ها از خودم میپرسم چرا اصرار دارم به زنده ماندنم ادامه دهم . 0 2 ☆GonEsh 1403/2/14 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 39 0 0 mahdiye 1402/12/16 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 62 آدم ها به ندرت متوجه میشوند که همیشه با لب هایشان دروغ و با چشم هایشان راست میگویند. 0 19
بریده کتابهای ویرانم کن (۱.۵) دُژَم 1403/4/28 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 47 و کم کم متوجه میشوم بخش کوچکی از وجودم مایل نیست از فکرش خلاص شود.بخشی از وجودم از این شکنجه لذت می برد. این دختر دارد ویرانم میکند. 0 23 Saina 1403/2/28 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 62 0 5 محیا 1403/5/28 خردم کن؛ ویرانم کن طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 6 هرچه بیشتر سعی میکنم به آن خاطره اعتنا نکنم،تکثیر و هیولایی میشود که دیگر نمیتوان مهارش کرد. 0 3 دُژَم 1403/4/23 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 13 اگر فقط جاذبه جسمی بود مطمئنم از چنین حقارت تحمل ناپذیری رنج نمی بردم. اما من خیلی فراتر از جسمش را میخواستم. 0 11 Mason 1402/9/21 خردم کن؛ ویرانم کن طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 29 شکنجهای که به آرامش و خلاصی پس از آن امیدی نباشد شکنجه نیست. 0 18 محیا 1403/6/14 خردم کن؛ ویرانم کن طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 34 خودم را وادار کردهام به او فکر نکنم،اما کمکم متوجه میشوم هنوز به قدر کافی قوی نیستم؛ هنوز نه،بخصوص نه وقتی که همچنان در جستجویش هستم. 0 3 Linda 1403/1/7 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 39 0 3 barly 1402/11/29 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 31 0 2 عطرین 1402/9/30 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 62 خطرناک ترین ادم دنیا کسی است که؛حس پشیمانی ندارد.کسی که؛هرگز عذر خواهی نمیکند و در نتیجه در صدد طلب بخشش بر نمی اید. چون در نهایت احساساتمان است که تضعیفمان میکند،نه اعمالمان!!! 0 25 تامیلا 1403/3/26 خردم کن؛ ویرانم کن طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 73 دوباره بچه شده ام. توی کنج های تاریک قایم میشوم و دعا میکنم پدرم پیدایم نکند. امید میبندم که امروز خلقش خوش باشد. که شاید اوضاع بهتر شود،که شاید اینبار مادرم جیغ نکشد... 0 3 دُژَم 1403/4/23 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 13 دلم میخواهد این جسم خسته را ترک کنم. 0 11 مریم ده نشین 1402/11/26 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 74 عشق حرامزاده ی عوضی بی عاطفه ای است. 0 7 ☆GonEsh 1403/2/14 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 58 بعضی روزها از خودم میپرسم چرا اصرار دارم به زنده ماندنم ادامه دهم. 0 1 بنت الحیدر 1402/12/5 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 74 0 9 نازنین مریم:) 1403/5/25 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 76 در این دنیا کلمه ای پیدا نمی کنم که احساسم را توصیف کند. 0 1 Saina 1403/2/28 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 47 0 2 ساینا 1403/3/11 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 39 و ناگهان این دفترچه ی کوچک و درب و داغان برایم ارزشمندتر و مهم تر از تمام چیز هایی میشود که تا کنون داشته ام. 0 7 yasi☆s 1403/7/6 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 58 بعضی روز ها از خودم میپرسم چرا اصرار دارم به زنده ماندنم ادامه دهم . 0 2 ☆GonEsh 1403/2/14 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 39 0 0 mahdiye 1402/12/16 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.3 47 صفحۀ 62 آدم ها به ندرت متوجه میشوند که همیشه با لب هایشان دروغ و با چشم هایشان راست میگویند. 0 19