بریدههای کتاب کامچاتکا طاهره گوهری 1402/12/14 کامچاتکا مارسلو فیگراس 4.6 10 صفحۀ 213 لحظهای هیچکس حرف نزد. اینجور وقتها که همه یکدفعه ساکت میشوند، مادربزرگ ماتیلده میگوید فرشته رد میشود. 0 6 کتابفام دیروز کامچاتکا مارسلو فیگراس 4.6 10 صفحۀ 324 "زمان چیز عجیبیست. گاهی وقتها فکر میکنم زمان مثل کتاب است، همهچیز را داخل جلدهای خود انباشته، همهی تاریخ را، از الف تا یای آخر را، و اگر میشد آدمهای زیادی را در یک اتاق جمع کنی و نسخهای از همه کتاب را دستشان بدهی و بخواهی که یکی از صفحاتاش را باز کنند و بخوانند، آنوقت میدیدی که تمام تاریخ همزمان در صداهای متقارن جاری میشود، انگار که چندین فرستندهی رادیویی را همزمان بشنوی". 0 1 کتابفام 2 روز پیش کامچاتکا مارسلو فیگراس 4.6 10 صفحۀ 193 "در خیالم او را در گوشهی تاریکی از کلهام میدیدم که با شکیبایی بینظیرش به من گوش میدهد و کمپرس آب گرم روی استیصال من میگذارد، و از کاسهی خالی چشماش نگاهام میکند و همهچیز را میبیند". 0 0 Alireza Tavassoli 1404/5/17 کامچاتکا مارسلو فیگراس 4.6 10 صفحۀ 139 0 10 Alireza Tavassoli 1404/5/21 کامچاتکا مارسلو فیگراس 4.6 10 صفحۀ 283 0 8
بریدههای کتاب کامچاتکا طاهره گوهری 1402/12/14 کامچاتکا مارسلو فیگراس 4.6 10 صفحۀ 213 لحظهای هیچکس حرف نزد. اینجور وقتها که همه یکدفعه ساکت میشوند، مادربزرگ ماتیلده میگوید فرشته رد میشود. 0 6 کتابفام دیروز کامچاتکا مارسلو فیگراس 4.6 10 صفحۀ 324 "زمان چیز عجیبیست. گاهی وقتها فکر میکنم زمان مثل کتاب است، همهچیز را داخل جلدهای خود انباشته، همهی تاریخ را، از الف تا یای آخر را، و اگر میشد آدمهای زیادی را در یک اتاق جمع کنی و نسخهای از همه کتاب را دستشان بدهی و بخواهی که یکی از صفحاتاش را باز کنند و بخوانند، آنوقت میدیدی که تمام تاریخ همزمان در صداهای متقارن جاری میشود، انگار که چندین فرستندهی رادیویی را همزمان بشنوی". 0 1 کتابفام 2 روز پیش کامچاتکا مارسلو فیگراس 4.6 10 صفحۀ 193 "در خیالم او را در گوشهی تاریکی از کلهام میدیدم که با شکیبایی بینظیرش به من گوش میدهد و کمپرس آب گرم روی استیصال من میگذارد، و از کاسهی خالی چشماش نگاهام میکند و همهچیز را میبیند". 0 0 Alireza Tavassoli 1404/5/17 کامچاتکا مارسلو فیگراس 4.6 10 صفحۀ 139 0 10 Alireza Tavassoli 1404/5/21 کامچاتکا مارسلو فیگراس 4.6 10 صفحۀ 283 0 8