بریدههای کتاب جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان فاطمه زمردی 1403/6/6 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 79 0 3 فاطمه کریمی 1403/9/16 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 299 یک راننده عضو امل، در لبنان به من میگفت که شما مگر انقلابتان مادر ندارد؟ چرا مثل دو دایه بر سر این نوزاد مجادله میکنید؟ هر دو راضی هستید به نصف شدن این نوزاد! به ایرانی ها بگو، جدل شما در ایران، یعنی ذبح ما در لبنان. (در راستای انتخابات سال ۸۸) 0 0 زهرا رضائی 1402/8/24 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 34 0 4 فاطمه زمردی 1403/6/6 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 121 0 2 فاٰطمهزهرا 1402/12/15 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 243 سطل آب را که برداشته است، روی زمین میگذارد و به سپر و رادیاتورِ موتر نگاه میکند. جلو میروم، ازش میپرسم که چرا یکهو خشکش زد. با دست رویِ سپر را نشانم میدهد. آرام میگوید: سیر کن! دارند از جانورهایی که چسب شدهاند اینجا، میخورند... زنبورها را میگویم... خدا را خوش نمیآید، آب بریزم به سفرهشان... عجب شاگردی دارد قهوهچی... اگر قرار بود تذکرهالاولیا بنویسم، حتماً این حکایت را میآوردم... 0 17 محمد رضا حاجی قاسمی 1404/4/16 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 117 مقام خواجه را زیارت میکنیم و فرصتی است تا آنچه را در ذهن داریم از مناجاتنامه به زبان بیاورم. الهی مرا آن ده که آن به... کنار ضریح فلزی سبز رنگ خواجه عبدالله انصاری درخت پیری است که همه آن را به ما غریبهها نشان میدهند که: سیر کن هنوز سبز است به قدرت خدا... بعدتر میفهمم که مردمان برای گرفتن حاجت، به عوض سنت بستن دخیل، به تنه و ساقهی آن میخ میکوبند. 0 2 محمد مهدی اکبرزاده 1404/4/27 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 42 پیر مرد برگشت و صاف _شوخی و جدی_ به من گفت اگر محققی به من بگوید اختلاف عثمان و جناب علی رضی الله عنهما و جنگ جمل را هم انگلیسی های پدر سوخته راه انداختهاند، باور میکنم! 0 27 Hannaneh Sadat Khatamian 1404/4/27 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 197 0 0 محمد مهدی اکبرزاده 1404/4/28 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 79 اصل گرفتاری، فرهنگ بیگانه ستیزی وارداتی ماست که به جای غریب نوازی سنتی ما نشسته است. بیگانه ستیزی اگر باید،بر میگردد به بیگانهای که قصد چپاول سرزمین مان را داشته باشد، نه به همسایه هم خونی که تازه دیوار بین خانه ما و او را همان بیگانه کشیده است. 0 24 صادق شریفی 1404/5/12 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 77 دو رهبر خفته در روی دو بستر دو عسگر خسته در بین دو سنگر دو رهبر پشت میز صلح خندان دو بیرق بر سر گور دو عسگر 0 2 اسکارلتِ امیدوار 1403/6/25 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 292 کابلستان،همان تکه گمشده وجود ماست... روحِ کابلستان همان روح مشترک ما، اهالی این گوشه ی خاک بود: آیینِ جوانمردی 0 4 فاطمه زمردی 1403/6/6 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 77 0 4 فاطمه زمردی 1403/6/6 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 100 0 4 فاطمه زمردی 1403/6/6 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 78 0 3 فاطمه زمردی 1403/6/6 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 101 0 7 اسکارلتِ امیدوار 1403/6/20 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 78 بین ما و قوماندان،فاصله ای است کم از صد و هفتاد سال،فاصله ای که نه پدران من ساخته اند آن را و نه پدران قوماندانِ افغانی.فاصله ای که فقط بر می گردد به حیله بیگانگان. 0 7 فاطمه زمردی 1403/6/6 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 55 مثلِ همهی بارهایی که در گوشه گوشهی این عالم، خارج از ایران، گذرنامه برداشتهام تا فرمِ پذیرشِ هتلی را پر کنم، به خط لاتین مینویسم، رضا... آر... ئی... زی... اِی... یکهو مدیرِ هتل، که بالا سرِ من و مسوولِ پذیرش ایستاده است و در همین مدت دستور داده است تا برای ما چای سبز بیاورند، خودکار را از دستِ من میگیرد. انگلیسی چرا؟! شما به زبانِ خودمان بنویسید... زبانِ دری، خطِ فارسی... خیلی دلنازک نیستم، اما اشک توی چشمهام جمع میشود. اینجا تنها جای عالم، خارجِ ایران است که میتوانی برگِ پذیرشِ هتل را به خط و زبانِ فارسی پر کنی... 0 5 فاٰطمهزهرا 1402/7/24 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 79 اصلِ گرفتاری، فرهنگِ بیگانهستیزی وارداتی ماست که به جای غریبنوازی سنتی ما نشسته است. بیگانهستیزی اگر باید، برمیگردد به بیگانهای که قصدِ چپاولِ سرزمینمان را داشته باشد، نه به همسایهی همخونی که تازه دیوارِ بینِ خانهی ما و او را همان بیگانه کشیده است. 0 11 فاطمه دلاور 1403/2/23 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 141 مهمترین عاملِ پیوندِ ما، زبان است و دین...این هر دو گرفتارِ تهاجمِ بیگانه است. دین البته مدافعانِ شورمندی دارد اما زبان، سوگمندانه، چنین پاسدارانِ شورمندی ندارد. زبانِ فارسی با گسترهی جمعیتی کمِ فارسیزبانان در معرض خطرِ انقراض است؛ به همین صراحت. 0 7 اسکارلتِ امیدوار 1403/6/21 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 137 جنگِ شما فقط لبِ مرزها بود؛جنگِ ما در خانه هامان هم آتش می زد؛خانه جنگی بود؛امروز نسلِ جوان افغانی،یعنی یک جوان ۳۵ ساله،به جز جنگ هیچ ندیده است...می فهمید یعنی چه؟یعنی او اصل نمیداند آشتی یعنی چه...آرامش یعنی چه... 0 25
بریدههای کتاب جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان فاطمه زمردی 1403/6/6 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 79 0 3 فاطمه کریمی 1403/9/16 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 299 یک راننده عضو امل، در لبنان به من میگفت که شما مگر انقلابتان مادر ندارد؟ چرا مثل دو دایه بر سر این نوزاد مجادله میکنید؟ هر دو راضی هستید به نصف شدن این نوزاد! به ایرانی ها بگو، جدل شما در ایران، یعنی ذبح ما در لبنان. (در راستای انتخابات سال ۸۸) 0 0 زهرا رضائی 1402/8/24 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 34 0 4 فاطمه زمردی 1403/6/6 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 121 0 2 فاٰطمهزهرا 1402/12/15 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 243 سطل آب را که برداشته است، روی زمین میگذارد و به سپر و رادیاتورِ موتر نگاه میکند. جلو میروم، ازش میپرسم که چرا یکهو خشکش زد. با دست رویِ سپر را نشانم میدهد. آرام میگوید: سیر کن! دارند از جانورهایی که چسب شدهاند اینجا، میخورند... زنبورها را میگویم... خدا را خوش نمیآید، آب بریزم به سفرهشان... عجب شاگردی دارد قهوهچی... اگر قرار بود تذکرهالاولیا بنویسم، حتماً این حکایت را میآوردم... 0 17 محمد رضا حاجی قاسمی 1404/4/16 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 117 مقام خواجه را زیارت میکنیم و فرصتی است تا آنچه را در ذهن داریم از مناجاتنامه به زبان بیاورم. الهی مرا آن ده که آن به... کنار ضریح فلزی سبز رنگ خواجه عبدالله انصاری درخت پیری است که همه آن را به ما غریبهها نشان میدهند که: سیر کن هنوز سبز است به قدرت خدا... بعدتر میفهمم که مردمان برای گرفتن حاجت، به عوض سنت بستن دخیل، به تنه و ساقهی آن میخ میکوبند. 0 2 محمد مهدی اکبرزاده 1404/4/27 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 42 پیر مرد برگشت و صاف _شوخی و جدی_ به من گفت اگر محققی به من بگوید اختلاف عثمان و جناب علی رضی الله عنهما و جنگ جمل را هم انگلیسی های پدر سوخته راه انداختهاند، باور میکنم! 0 27 Hannaneh Sadat Khatamian 1404/4/27 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 197 0 0 محمد مهدی اکبرزاده 1404/4/28 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 79 اصل گرفتاری، فرهنگ بیگانه ستیزی وارداتی ماست که به جای غریب نوازی سنتی ما نشسته است. بیگانه ستیزی اگر باید،بر میگردد به بیگانهای که قصد چپاول سرزمین مان را داشته باشد، نه به همسایه هم خونی که تازه دیوار بین خانه ما و او را همان بیگانه کشیده است. 0 24 صادق شریفی 1404/5/12 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 77 دو رهبر خفته در روی دو بستر دو عسگر خسته در بین دو سنگر دو رهبر پشت میز صلح خندان دو بیرق بر سر گور دو عسگر 0 2 اسکارلتِ امیدوار 1403/6/25 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 292 کابلستان،همان تکه گمشده وجود ماست... روحِ کابلستان همان روح مشترک ما، اهالی این گوشه ی خاک بود: آیینِ جوانمردی 0 4 فاطمه زمردی 1403/6/6 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 77 0 4 فاطمه زمردی 1403/6/6 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 100 0 4 فاطمه زمردی 1403/6/6 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 78 0 3 فاطمه زمردی 1403/6/6 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 101 0 7 اسکارلتِ امیدوار 1403/6/20 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 78 بین ما و قوماندان،فاصله ای است کم از صد و هفتاد سال،فاصله ای که نه پدران من ساخته اند آن را و نه پدران قوماندانِ افغانی.فاصله ای که فقط بر می گردد به حیله بیگانگان. 0 7 فاطمه زمردی 1403/6/6 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 55 مثلِ همهی بارهایی که در گوشه گوشهی این عالم، خارج از ایران، گذرنامه برداشتهام تا فرمِ پذیرشِ هتلی را پر کنم، به خط لاتین مینویسم، رضا... آر... ئی... زی... اِی... یکهو مدیرِ هتل، که بالا سرِ من و مسوولِ پذیرش ایستاده است و در همین مدت دستور داده است تا برای ما چای سبز بیاورند، خودکار را از دستِ من میگیرد. انگلیسی چرا؟! شما به زبانِ خودمان بنویسید... زبانِ دری، خطِ فارسی... خیلی دلنازک نیستم، اما اشک توی چشمهام جمع میشود. اینجا تنها جای عالم، خارجِ ایران است که میتوانی برگِ پذیرشِ هتل را به خط و زبانِ فارسی پر کنی... 0 5 فاٰطمهزهرا 1402/7/24 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 79 اصلِ گرفتاری، فرهنگِ بیگانهستیزی وارداتی ماست که به جای غریبنوازی سنتی ما نشسته است. بیگانهستیزی اگر باید، برمیگردد به بیگانهای که قصدِ چپاولِ سرزمینمان را داشته باشد، نه به همسایهی همخونی که تازه دیوارِ بینِ خانهی ما و او را همان بیگانه کشیده است. 0 11 فاطمه دلاور 1403/2/23 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 141 مهمترین عاملِ پیوندِ ما، زبان است و دین...این هر دو گرفتارِ تهاجمِ بیگانه است. دین البته مدافعانِ شورمندی دارد اما زبان، سوگمندانه، چنین پاسدارانِ شورمندی ندارد. زبانِ فارسی با گسترهی جمعیتی کمِ فارسیزبانان در معرض خطرِ انقراض است؛ به همین صراحت. 0 7 اسکارلتِ امیدوار 1403/6/21 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 92 صفحۀ 137 جنگِ شما فقط لبِ مرزها بود؛جنگِ ما در خانه هامان هم آتش می زد؛خانه جنگی بود؛امروز نسلِ جوان افغانی،یعنی یک جوان ۳۵ ساله،به جز جنگ هیچ ندیده است...می فهمید یعنی چه؟یعنی او اصل نمیداند آشتی یعنی چه...آرامش یعنی چه... 0 25