بریدههای کتاب پیامبر و دیوانه فاطمه علیخانی 1404/2/19 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 37 همیشه چنین بوده است که مهر به ژرفای خود پی نمیبرد، تا آنگاه که ساعت فراق فرا رسد... 0 6 MwBy 1403/11/16 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 54 زندگی به راستی تاریکیست، مگر آنکه شوقی باشد، و شوق همیشه کورست، مگر آنکه دانشی باشد، و دانش همیشه بیهودهست، مگر آنکه کاری باشد، و کار همیشه تَهیست، مگر آنکه مهری باشد؛ 0 7 Atabak_P 1404/3/25 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 92 همان گونه که هسته میوه باید بشکند تا مغز آن آفتاب ببیند، شما هم باید با درد آشنا شوید. و اگر می توانستید دل خود را از اعجازهای زندگی خود در شگفت بدارید،درد شما هم کمتر از خوشی شما شگرف نمی نمود. 0 2 Amadeus 1403/7/2 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 76 و شما اي داوران كه مي خواهيد دادگر باشيد، چیست داورى شما درباره آن كس كه تنش شريف است و روحش دزد؟ چیست كيفر شما از بـراى آن كس كه تني را مي كشد، اما روح خود او را ديگران كشته اند؟ وچه گونه دنبال مي كنيد آن كس راكه در كردار فريبكار و ستمكار است، اما بر خود او نيز فريب و ستم رفته است؟ 0 7 شیدا 1403/6/19 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 164 " سه مورچه روی بینی ِ مردی که در آفتاب به خواب رفته بود، به هم رسیدند. " 0 10 Atabak_P 1404/3/28 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 185 من چهره پیری دیده ام پوشیده از خط هیچ، و چهره صافی که همه چیز بر آن حک شده بود. 0 11 خورشید بانو 1404/2/30 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 84 0 4 مریمی🌱 1404/1/19 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 16 کارکردن با مهر یعنی چه؟ یعنی بافتن پارچه ای که تارو پودش را از دل خود بیرون کشیده باشی چنانکه دلدارت آن پارچه را خواهد پوشید. یعنی ساختن خانه ای از روی محبت چنانکه دلدارت در آن خانه خواهد زیست. یعنی کشتن دانه از روی لطف و برداشتن حاصل از روی شادی چنانکه دلدارت میوه اش را خواهد خورد.. 1 16 نِگـآر رفیعی؛ 1402/5/15 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 43 -به یک دیگر مهر بورزید، اما از مهر بند نسازید. بگذارید که مِهر دریای مواجی باشد در میانِ دو سـاحلِ روحِ شما..(: 0 7 فاطمه 1402/12/13 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 72 و شما ای داوران که میخواهید دادگر باشید، چیست داوری شما دربارهی آن کس که تنش شریف است و روحش دزد؟ چیست کیفر شما از برای آن کس که تنی را میکشد، اما روح خود او را دیگران کشتهاند؟ و چهگونه دنبال میکنید آن کس را که در کردار فریبکار و سمتگار است، اما بر خود او نیز فریب و ستم رفتهاست؟ 0 7 "死の天使" 1403/8/4 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 186 0 4 فاطمه علیخانی 1404/2/20 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 48 دَهِش در برابر خواهش نیکوست، اما دَهِشِ بی خواهش و از روی دانش نیکوتر است؛ 0 5 "死の天使" 1403/8/4 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 127 آنچه ضعیف ترین و متحیر ترین عنصر وجود شما به نظر میآید، قوی ترین و مصمم ترین عنصر است. 0 5 Atabak_P 1404/3/23 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 52 شما همراه زاده شدید و تا ابد همراه خواهید بود. اما در همراهی خود حد فاصل را نگاه دارید، و بگذارید بادهای آسمان در میان شما به رقص درآیند. به یکدیگر مهر بورزید، اما از مهر، بند مسازید: بگذارید که مهر دریای مواجی باشد در میان دو ساحل روح های شما. جام یکدیگر را پرکنید، اما از یک جام منوشید. 0 0 Amadeus 1403/7/1 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 38 و او با خود گفت: آیا روز جدایی همان روز دیدار است؟ 0 12 Atabak_P 1404/3/22 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 67 شادی و اندوه از یکدیگر جدا نیستند.این دو با هم می آیند، و هرگاه که شما با یکی از آن ها بر سر سفره می نشینید، به یادداشته باشید که آن دیگری در بستر شما خفته است. 0 5 فاطمه عباسی 🇵🇸 1403/3/30 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 41 همیشه چنین بوده است که مهر به ژرفای خود پی نمیبرد، تا آنگاه که ساعتِ فراق فرا میرسد. 0 7 Atabak_P 1404/3/23 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 50 مهر تصرف نمی کند، و به تصرف در نمی آید؛ زیرا که مهر بر پایه مهر پایدار است. 0 1 Atabak_P 1404/3/25 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 98 دوست تو نیازهای برآورده توست. کشت زاری ست که در آن با مهر تخم می کاری و با سپاس از آن حاصل بر می داری. سفره نان تو و آتش اجاق توست. زیرا که گرسنه به سراغ او می روی و نزد او آرام و صفا می جویی. 0 0 فاطمه علیخانی 1404/2/21 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 58 شادیِ شما همان اندوهِ بی نقابِ شماست. چاهی که خنده های شما از آن بر می آید، چه بسیار که با اشک های شما پر می شود... 3 5
بریدههای کتاب پیامبر و دیوانه فاطمه علیخانی 1404/2/19 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 37 همیشه چنین بوده است که مهر به ژرفای خود پی نمیبرد، تا آنگاه که ساعت فراق فرا رسد... 0 6 MwBy 1403/11/16 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 54 زندگی به راستی تاریکیست، مگر آنکه شوقی باشد، و شوق همیشه کورست، مگر آنکه دانشی باشد، و دانش همیشه بیهودهست، مگر آنکه کاری باشد، و کار همیشه تَهیست، مگر آنکه مهری باشد؛ 0 7 Atabak_P 1404/3/25 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 92 همان گونه که هسته میوه باید بشکند تا مغز آن آفتاب ببیند، شما هم باید با درد آشنا شوید. و اگر می توانستید دل خود را از اعجازهای زندگی خود در شگفت بدارید،درد شما هم کمتر از خوشی شما شگرف نمی نمود. 0 2 Amadeus 1403/7/2 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 76 و شما اي داوران كه مي خواهيد دادگر باشيد، چیست داورى شما درباره آن كس كه تنش شريف است و روحش دزد؟ چیست كيفر شما از بـراى آن كس كه تني را مي كشد، اما روح خود او را ديگران كشته اند؟ وچه گونه دنبال مي كنيد آن كس راكه در كردار فريبكار و ستمكار است، اما بر خود او نيز فريب و ستم رفته است؟ 0 7 شیدا 1403/6/19 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 164 " سه مورچه روی بینی ِ مردی که در آفتاب به خواب رفته بود، به هم رسیدند. " 0 10 Atabak_P 1404/3/28 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 185 من چهره پیری دیده ام پوشیده از خط هیچ، و چهره صافی که همه چیز بر آن حک شده بود. 0 11 خورشید بانو 1404/2/30 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 84 0 4 مریمی🌱 1404/1/19 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 16 کارکردن با مهر یعنی چه؟ یعنی بافتن پارچه ای که تارو پودش را از دل خود بیرون کشیده باشی چنانکه دلدارت آن پارچه را خواهد پوشید. یعنی ساختن خانه ای از روی محبت چنانکه دلدارت در آن خانه خواهد زیست. یعنی کشتن دانه از روی لطف و برداشتن حاصل از روی شادی چنانکه دلدارت میوه اش را خواهد خورد.. 1 16 نِگـآر رفیعی؛ 1402/5/15 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 43 -به یک دیگر مهر بورزید، اما از مهر بند نسازید. بگذارید که مِهر دریای مواجی باشد در میانِ دو سـاحلِ روحِ شما..(: 0 7 فاطمه 1402/12/13 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 72 و شما ای داوران که میخواهید دادگر باشید، چیست داوری شما دربارهی آن کس که تنش شریف است و روحش دزد؟ چیست کیفر شما از برای آن کس که تنی را میکشد، اما روح خود او را دیگران کشتهاند؟ و چهگونه دنبال میکنید آن کس را که در کردار فریبکار و سمتگار است، اما بر خود او نیز فریب و ستم رفتهاست؟ 0 7 "死の天使" 1403/8/4 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 186 0 4 فاطمه علیخانی 1404/2/20 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 48 دَهِش در برابر خواهش نیکوست، اما دَهِشِ بی خواهش و از روی دانش نیکوتر است؛ 0 5 "死の天使" 1403/8/4 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 127 آنچه ضعیف ترین و متحیر ترین عنصر وجود شما به نظر میآید، قوی ترین و مصمم ترین عنصر است. 0 5 Atabak_P 1404/3/23 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 52 شما همراه زاده شدید و تا ابد همراه خواهید بود. اما در همراهی خود حد فاصل را نگاه دارید، و بگذارید بادهای آسمان در میان شما به رقص درآیند. به یکدیگر مهر بورزید، اما از مهر، بند مسازید: بگذارید که مهر دریای مواجی باشد در میان دو ساحل روح های شما. جام یکدیگر را پرکنید، اما از یک جام منوشید. 0 0 Amadeus 1403/7/1 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 38 و او با خود گفت: آیا روز جدایی همان روز دیدار است؟ 0 12 Atabak_P 1404/3/22 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 67 شادی و اندوه از یکدیگر جدا نیستند.این دو با هم می آیند، و هرگاه که شما با یکی از آن ها بر سر سفره می نشینید، به یادداشته باشید که آن دیگری در بستر شما خفته است. 0 5 فاطمه عباسی 🇵🇸 1403/3/30 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 41 همیشه چنین بوده است که مهر به ژرفای خود پی نمیبرد، تا آنگاه که ساعتِ فراق فرا میرسد. 0 7 Atabak_P 1404/3/23 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 50 مهر تصرف نمی کند، و به تصرف در نمی آید؛ زیرا که مهر بر پایه مهر پایدار است. 0 1 Atabak_P 1404/3/25 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 98 دوست تو نیازهای برآورده توست. کشت زاری ست که در آن با مهر تخم می کاری و با سپاس از آن حاصل بر می داری. سفره نان تو و آتش اجاق توست. زیرا که گرسنه به سراغ او می روی و نزد او آرام و صفا می جویی. 0 0 فاطمه علیخانی 1404/2/21 پیامبر و دیوانه جبران خلیل جبران 3.9 25 صفحۀ 58 شادیِ شما همان اندوهِ بی نقابِ شماست. چاهی که خنده های شما از آن بر می آید، چه بسیار که با اشک های شما پر می شود... 3 5