بریدههای کتاب نامزد گلوله ها فاضل تقوی 22 ساعت پیش نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 49 0 1 حانیه وحیدزاده 1402/12/1 نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 71 رهبری خطبه را خواندند. از عروس خانم پرسیدند: «آیا به بنده وکالت میدهید شما را به عقد آقای فلان... در آورم؟ دختر در جواب گفت: «اگر قول میدهید در آخرت شفیعم باشید، بله به شما وکالت می دهم.» رهبری فرمودند: چرا من باید شفیع شما باشم به قاسم سلیمانی اشاره کردند و ادامه دادند: «مقام حاج قاسم سلیمانی نزد خدا از من بالاتر و بیشتر است ایشان شهید زنده است. خودش شفیع شما می شود! 0 4 فصل کتاب 1402/12/9 نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 82 سوریه هم مرز سرزمینهای اشغالی بود اما هیچگاه با رژیم اشغالگر قراردادی امضا نکرد؛ همیشه تکیهگاهی برای کسانی بود که مقابل اسرائیل میایستادند. در جنگ هشت ساله صدام علیه ایران هم این تنها سوریه بود که به ایران کمک میکرد. 0 1 ابوالفضل فیروزآبادی 1402/11/6 نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 47 می گویند مردان بزرگ زیر بار غم کمر خم نمی کنند ، مو سفید می کنند . 0 18 فصل کتاب 1402/12/9 نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 81 سرلشکر سوری به قاسم سلیمانی گفت: « دکمه لباس شما به درجه سرلشکری من شرف دارد. شما از آن سوی دنیا آمدهاید و جانفشانی میکنید ولی ما در سرزمین خودمان نمیتوانیم.» این جمله در جلسهای گفته شد که فرماندهان عالی رتبه سوری در آن جمع بودند. در جلسه قبلی وقتی قاسم سلیمانی از آنها پرسیده بود؛ چرا به «حمص»، «حلب» و «حماه» نمی روید؟ آنها جواب داده بودند: «چون دشمن در آنجا زیاد و خطرناک است.» قاسم سلیمانی خودش با لباس مبدل به منطقه رفته و برگشته بود و در این جلسه میان همان فرماندهان عالی رتبه گفته بود: « تعداد دشمن زیاد نیست و میتوان با آنها مقابله کرد.» آن روز او روش مقابله با دشمن را برایشان تشریح کرد. همین موقع بود که آن سرلشکر سوری این جمله را گفته بود. 0 0 فاضل تقوی 23 ساعت پیش نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 30 قاسم سلیمانی حسن باقری را بهشتی و یا حتی امام خمینی جنگ می دانست. 0 1 محمد مبین کریمی 1404/1/7 نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 71 رهبری خطبه را خواندند. از عروس خانم پرسیدند : « آیا به بنده وکالت میدهید شمارا به عقد آقای فلان در آورم؟ در جواب گفت («اگر قول میدهید در آخرت شفیعم باشید،بله به شما وکالت میدهم.» رهبری فرمودند: چرا من باید شفیع شما باشم؟ به قاسم سلیمانی اشاره کردند و ادامه دادند:«مقام حاج قاسم سلیمانی نزد خدا از من بالاتر و بیشتر است ایشان شهید زنده است. خوش شفیع ما می شود! 0 1 فاضل تقوی 21 ساعت پیش نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 71 0 1 محمد مهدی 1402/8/26 نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 47 1 9 فاضل تقوی 22 ساعت پیش نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 39 عراق در عملیات خیبر به شکل بیسابقهای از بــمـــب های شــیــمــیــایــی که اروپایی ها داده بودند، استفاده کرد. قاسـم سـلـیـمــانی و خیلی از نیرو هایش با این کار مسموم و کشنده در عملیات آلوده شدند. 0 1 محمد مهدی 1402/8/26 نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 59 0 8 فصل کتاب 1402/12/9 نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 98 «ابوشاکر» نام پیرمردی است در «روستای ابوشلوک» شادگان؛ وقتی قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس با نیروهای مهندسی حشد الشعبی به این روستا رسیدند، پیرمرد با قاب عکس امام خمینی در بغل فریاد میزد به خدا قسم از خانهام بیرون نمیآیم. ناراحت بود و بر سر نیروهایی که برای کمک آمده بودند فریاد میزد. قاسم سلیمانی جلو رفت و گفت: تو را به امام خمینی که عکسش را در بغل داری قسم میدهم از خانهات بیرون بیا تا آسیبی به تو نرسد. بعد جلو رفت و دستان پیرمرد را گرفت و بوسید. پیرمرد آرام شد و او را در بغل گرفت. قاسم سلیمانی به سر و رویش بوسه زد و او را با خود از خانه بیرون برد. 0 0 فاضل تقوی 22 ساعت پیش نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 38 0 1
بریدههای کتاب نامزد گلوله ها فاضل تقوی 22 ساعت پیش نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 49 0 1 حانیه وحیدزاده 1402/12/1 نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 71 رهبری خطبه را خواندند. از عروس خانم پرسیدند: «آیا به بنده وکالت میدهید شما را به عقد آقای فلان... در آورم؟ دختر در جواب گفت: «اگر قول میدهید در آخرت شفیعم باشید، بله به شما وکالت می دهم.» رهبری فرمودند: چرا من باید شفیع شما باشم به قاسم سلیمانی اشاره کردند و ادامه دادند: «مقام حاج قاسم سلیمانی نزد خدا از من بالاتر و بیشتر است ایشان شهید زنده است. خودش شفیع شما می شود! 0 4 فصل کتاب 1402/12/9 نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 82 سوریه هم مرز سرزمینهای اشغالی بود اما هیچگاه با رژیم اشغالگر قراردادی امضا نکرد؛ همیشه تکیهگاهی برای کسانی بود که مقابل اسرائیل میایستادند. در جنگ هشت ساله صدام علیه ایران هم این تنها سوریه بود که به ایران کمک میکرد. 0 1 ابوالفضل فیروزآبادی 1402/11/6 نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 47 می گویند مردان بزرگ زیر بار غم کمر خم نمی کنند ، مو سفید می کنند . 0 18 فصل کتاب 1402/12/9 نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 81 سرلشکر سوری به قاسم سلیمانی گفت: « دکمه لباس شما به درجه سرلشکری من شرف دارد. شما از آن سوی دنیا آمدهاید و جانفشانی میکنید ولی ما در سرزمین خودمان نمیتوانیم.» این جمله در جلسهای گفته شد که فرماندهان عالی رتبه سوری در آن جمع بودند. در جلسه قبلی وقتی قاسم سلیمانی از آنها پرسیده بود؛ چرا به «حمص»، «حلب» و «حماه» نمی روید؟ آنها جواب داده بودند: «چون دشمن در آنجا زیاد و خطرناک است.» قاسم سلیمانی خودش با لباس مبدل به منطقه رفته و برگشته بود و در این جلسه میان همان فرماندهان عالی رتبه گفته بود: « تعداد دشمن زیاد نیست و میتوان با آنها مقابله کرد.» آن روز او روش مقابله با دشمن را برایشان تشریح کرد. همین موقع بود که آن سرلشکر سوری این جمله را گفته بود. 0 0 فاضل تقوی 23 ساعت پیش نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 30 قاسم سلیمانی حسن باقری را بهشتی و یا حتی امام خمینی جنگ می دانست. 0 1 محمد مبین کریمی 1404/1/7 نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 71 رهبری خطبه را خواندند. از عروس خانم پرسیدند : « آیا به بنده وکالت میدهید شمارا به عقد آقای فلان در آورم؟ در جواب گفت («اگر قول میدهید در آخرت شفیعم باشید،بله به شما وکالت میدهم.» رهبری فرمودند: چرا من باید شفیع شما باشم؟ به قاسم سلیمانی اشاره کردند و ادامه دادند:«مقام حاج قاسم سلیمانی نزد خدا از من بالاتر و بیشتر است ایشان شهید زنده است. خوش شفیع ما می شود! 0 1 فاضل تقوی 21 ساعت پیش نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 71 0 1 محمد مهدی 1402/8/26 نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 47 1 9 فاضل تقوی 22 ساعت پیش نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 39 عراق در عملیات خیبر به شکل بیسابقهای از بــمـــب های شــیــمــیــایــی که اروپایی ها داده بودند، استفاده کرد. قاسـم سـلـیـمــانی و خیلی از نیرو هایش با این کار مسموم و کشنده در عملیات آلوده شدند. 0 1 محمد مهدی 1402/8/26 نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 59 0 8 فصل کتاب 1402/12/9 نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 98 «ابوشاکر» نام پیرمردی است در «روستای ابوشلوک» شادگان؛ وقتی قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس با نیروهای مهندسی حشد الشعبی به این روستا رسیدند، پیرمرد با قاب عکس امام خمینی در بغل فریاد میزد به خدا قسم از خانهام بیرون نمیآیم. ناراحت بود و بر سر نیروهایی که برای کمک آمده بودند فریاد میزد. قاسم سلیمانی جلو رفت و گفت: تو را به امام خمینی که عکسش را در بغل داری قسم میدهم از خانهات بیرون بیا تا آسیبی به تو نرسد. بعد جلو رفت و دستان پیرمرد را گرفت و بوسید. پیرمرد آرام شد و او را در بغل گرفت. قاسم سلیمانی به سر و رویش بوسه زد و او را با خود از خانه بیرون برد. 0 0 فاضل تقوی 22 ساعت پیش نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 33 صفحۀ 38 0 1