بریدههای کتاب تیمارستان متروک شادی جمالیان 1404/4/1 تیمارستان متروک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 89 0 1 bookworm:] 1404/4/3 تیمارستان گریلاک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 293 تقدیم به مادرم: همیشه میپرسید: آیا راه خانه یادت هست؟ مثل زنی که در داستان های پریان دخترش را از شر خطرهای این دنیا حفظ میکرد. من به اون یادآوری کردم: بله این را برحسب وظیفه گفتم درحالی که قدم توی جنگلی گذاشتم که با تمایل به اطمینان و وحشتش تسخیر شده بود. ولی قول میدهم سرنخ هایی از او به جا بگذارم. توی تاریکی،برای من یا او یا هرکس که بخواهد این سرنخ ها را دنبال کند. خردههای نان برق میزنند.هیچ کدام از ما تنها نیستیم. -ربکا اسمیت 0 0 زیزی 1403/8/10 تیمارستان متروک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 54 -میدونی بهترین راه برای نگه داشتن یه راز چیه؟! نیل سر تکان داد -هیچوقت اون رو به کسی نگی. همین و بس! 0 7 bookworm:] 1404/4/3 تیمارستان گریلاک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 165 هرکس میشود عجیب و غریب باشد اگر به اندازه کافی تماشایش کنی. 0 1 هیکـاری؛ 1402/7/8 تیمارستان متروک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 86 ملیسا لبخند زد.« میدونی بهترین راه برای نگه داشتن یه راز چیه؟» نیل سر تکان داد. ملیسا ادامه داد:«هیچوقت اون رو به کسی نگی. همین و بس!» 0 19 صبا حمزه 1403/5/5 تیمارستان متروک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 85 جذاب بودن همیشه به معنی خوب بودن نیست. 0 27 °•zari•° 1403/6/16 تیمارستان متروک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 5 هر شهری برای خودش رمز و رازی دارد.بعضی از رازها هستند که اگر بچه ها در تاریکی شب و پنهانی دربارهشان حرف بزنند،تبدیل میشوند به قصه،پخش میشوند و کامل میشوند و تغییر میکنند.بعضی وقت ها در شرایط خاصی،قصه ها افسانه میشوند؛افسانه هایی که بنا به تقدیرشان ماندگار میشوند،حتی اگر بچه هایی که آنها را بازگو میکردند،بزرگ شوند و ماجرا را فراموش کنند. 0 9 صبا حمزه 1403/5/5 تیمارستان متروک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 30 برای آسیب زدن به آدم ها راه های دیگه ای هم هست. 4 18 Dorsa 1403/5/22 تیمارستان متروک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 98 تغییر سخته! 2 10 bookworm:] 1404/4/3 تیمارستان گریلاک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 157 چی کسی میداند حقیقت واقعا چیست. 0 2
بریدههای کتاب تیمارستان متروک شادی جمالیان 1404/4/1 تیمارستان متروک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 89 0 1 bookworm:] 1404/4/3 تیمارستان گریلاک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 293 تقدیم به مادرم: همیشه میپرسید: آیا راه خانه یادت هست؟ مثل زنی که در داستان های پریان دخترش را از شر خطرهای این دنیا حفظ میکرد. من به اون یادآوری کردم: بله این را برحسب وظیفه گفتم درحالی که قدم توی جنگلی گذاشتم که با تمایل به اطمینان و وحشتش تسخیر شده بود. ولی قول میدهم سرنخ هایی از او به جا بگذارم. توی تاریکی،برای من یا او یا هرکس که بخواهد این سرنخ ها را دنبال کند. خردههای نان برق میزنند.هیچ کدام از ما تنها نیستیم. -ربکا اسمیت 0 0 زیزی 1403/8/10 تیمارستان متروک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 54 -میدونی بهترین راه برای نگه داشتن یه راز چیه؟! نیل سر تکان داد -هیچوقت اون رو به کسی نگی. همین و بس! 0 7 bookworm:] 1404/4/3 تیمارستان گریلاک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 165 هرکس میشود عجیب و غریب باشد اگر به اندازه کافی تماشایش کنی. 0 1 هیکـاری؛ 1402/7/8 تیمارستان متروک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 86 ملیسا لبخند زد.« میدونی بهترین راه برای نگه داشتن یه راز چیه؟» نیل سر تکان داد. ملیسا ادامه داد:«هیچوقت اون رو به کسی نگی. همین و بس!» 0 19 صبا حمزه 1403/5/5 تیمارستان متروک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 85 جذاب بودن همیشه به معنی خوب بودن نیست. 0 27 °•zari•° 1403/6/16 تیمارستان متروک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 5 هر شهری برای خودش رمز و رازی دارد.بعضی از رازها هستند که اگر بچه ها در تاریکی شب و پنهانی دربارهشان حرف بزنند،تبدیل میشوند به قصه،پخش میشوند و کامل میشوند و تغییر میکنند.بعضی وقت ها در شرایط خاصی،قصه ها افسانه میشوند؛افسانه هایی که بنا به تقدیرشان ماندگار میشوند،حتی اگر بچه هایی که آنها را بازگو میکردند،بزرگ شوند و ماجرا را فراموش کنند. 0 9 صبا حمزه 1403/5/5 تیمارستان متروک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 30 برای آسیب زدن به آدم ها راه های دیگه ای هم هست. 4 18 Dorsa 1403/5/22 تیمارستان متروک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 98 تغییر سخته! 2 10 bookworm:] 1404/4/3 تیمارستان گریلاک دن پابلوکی 4.1 61 صفحۀ 157 چی کسی میداند حقیقت واقعا چیست. 0 2