بریدۀ کتاب
چرا دلها همه خود را با او آشنا می بینند و اصلا او را مرده احساس نمیکنند، بلکه زنده می یابند ؟ مسلماً ملاك دوستی او جسم او نیست زیرا جسم او اکنون در بین ما نیست و ما آن را احساس نکرده ایم، و باز محبت علی از نوع قهرمان دوستی که در همه ملتها وجود دارد نیست، هم اشتباه است که بگوئیم محبت علی از راه محبت فضیلت های اخلاقی و انسانی است، و حب علی حب انسانیت است ، درست است علی مظهر انسان کامل بود و درست است که انسان نمونه های عالی انسانیت را دوست میدارد اما اگر علی همه این فضائل انسانی را که داشت میداشت آن حکمت و آن علم آن فداکاری ها و از خودگذشتگی ها، آن تواضع و فروتنی، آن ادب ، آن مهربانی و عطوفت، آن ضعیف پروری آن عدالت، آن آزادگی و آزادی خواهی آن احترام به انسان، آن ایثار، آن شجاعت ، آن مروت و مردانگی نسبت به دشمن ، و به قول مولوی : در شجاعت شیر ربانیستی در مروت خود که داند کیستی؟ آن سخا وجود و کرم و ..... اگر علی همه اینها را که داشت می داشت اما رنگ الهی نمی داشت ، مسلماً این قدر که امروز عاطفه انگیز و محبت خیز است نبود .
چرا دلها همه خود را با او آشنا می بینند و اصلا او را مرده احساس نمیکنند، بلکه زنده می یابند ؟ مسلماً ملاك دوستی او جسم او نیست زیرا جسم او اکنون در بین ما نیست و ما آن را احساس نکرده ایم، و باز محبت علی از نوع قهرمان دوستی که در همه ملتها وجود دارد نیست، هم اشتباه است که بگوئیم محبت علی از راه محبت فضیلت های اخلاقی و انسانی است، و حب علی حب انسانیت است ، درست است علی مظهر انسان کامل بود و درست است که انسان نمونه های عالی انسانیت را دوست میدارد اما اگر علی همه این فضائل انسانی را که داشت میداشت آن حکمت و آن علم آن فداکاری ها و از خودگذشتگی ها، آن تواضع و فروتنی، آن ادب ، آن مهربانی و عطوفت، آن ضعیف پروری آن عدالت، آن آزادگی و آزادی خواهی آن احترام به انسان، آن ایثار، آن شجاعت ، آن مروت و مردانگی نسبت به دشمن ، و به قول مولوی : در شجاعت شیر ربانیستی در مروت خود که داند کیستی؟ آن سخا وجود و کرم و ..... اگر علی همه اینها را که داشت می داشت اما رنگ الهی نمی داشت ، مسلماً این قدر که امروز عاطفه انگیز و محبت خیز است نبود .
3
نظرات
چجوری میتونید متون مذهبی رو درک کنید؟ من که چیزی از بریده بالا نفهمیدم! البته مسئله اغراق عجیب و غریب در مورد شخصیتهای مذهبی هم وجود داره که خودش یک مسئله دیگه است.
0
نمیدونم، گمونم چون یه تعدادی از کتابای مذهبی رو خوندم و به حرفا گوش دادم، با دیدگاهی که دارن آشنام و متوجه منظورشون میشم 😄 ولی درمورد این بریده، چون خود کتاب رو خوندم میدونم منظورش چیه 😂 کل کتاب درمورد محبتهای بیش از حد یک سری افراد به حضرت علی و در مقابل نفرتهای شدیده و این که چطور یه فرد میتونه در هر دو مورد عشق و نفرت این طور احساسات رو به جوشش بیاره. تو این بریده داره میگه افرادی که امروزه محبت دارن دقیقا به چی محبت دارن، چون خود علی که امروز این جا نیست. که البته به نظر من این بریده مغالطه داره. مسئله اغراق رو هم خیلی قبول دارم و به نظرم به این خاطره که ما درک نمیکنیم فرد از چه نظری بزرگه و شروع میکنیم به اسطورهسازی. همین الانشم خیلی از شخصیتهای حال حاضر رو اسطورهسازی کردیم، چه برسه به سالها قبل. @ali121
1
سلام سلام بعد یه هفته 😂 تا جایی که من متوجه شدم ، سخا و جود و کرم و صفات عالی انسانی دیگه رو ، انسان با کار کردن روی خودش میتونه به دست بیاره حتی اگه به خدا اعتقاد نداشته باشه. ولی انگار رنگ الهی روی کار ها که باشه ، اون کار به هدف و مقصدی که براش در نظر گرفته شده میرسه . حتی دو عمل کاملا یکسان-تو این نظام فکری - ممکنه یکیش فرد رو وارد سیر معنوی نکنه ولی اون یکی انسان رو به جایی برسونه که شاید و باید. ولی به نظر میرسه در نهایت این اعمال و صفات عالی، انسان رو به یه نتیجه ای راجع به درک وجود خدا و صفاتش میرسونه . حتی به نظرم اگه رنگ الهی باشه ، بروز این صفات عالی رو راحت تر میکنه تا فردی که بخواد بدون اون ، این ویژگی ها رو کسب کنه .
0
سلام سلام 😂 خب فکر میکنم فهمیدم اختلافمون در کدوم نقطه است. تعریف رنگ الهی برداشتم اینه که تعریف رنگ الهی از نظر شما و آقای مطهری اعتقاد به وجود خداوند باشه و این که انسان بخواد کارهاش رو در راه خدا انجام بده. اما من فکر میکنم رنگ الهی یعنی صفات ذات خداوند در انسان به وجود بیاد. و زمانی که این صفات به واقع در یه انسان به وجود بیاد، فرقی نداره که به اسم و در خیال به خداوند اعتقاد داشته باشه یا نه. چون در باطن و حقیقت این فرد نه تنها به خدا اعتقاد داره، بلکه نشوندهنده و تجلیکننده خداونده. و به همین دلیل فکر میکنم تفاوتی بین رنگ الهی و این صفات نیست و از هم جدا نیستن. و انسان خود به خود جذب این صفات در هر نقطهای از هستی میشه. اگر علی یا هرکس دیگهای متجلی این صفات بوده، چه در لفظ به خدا اعتقاد داشته یا نه، انسان به شدت جذب این افراد میشده و میشه و هیچ راه فراری از این جذب نیست. @hanacammoo
0
همون طور که گفتی جذب به این افراد حتمیه ، چون صفات خداوند درشون تجلی پیدا میکنه ولی به نظر من فرق هست بین کسی که میدونه و از آگاهی به وجود خالقی ، داره این راه رو میره و کسی که این صفات رو داره بدون در نظر گرفتن این موضوع در ذهنش. خود اعتقاد به خدا ، دایره ی متصف بودن به این صفات رو گسترش میده . یعنی اگه این اعتقاد نباشه شاید تعداد این صفات متعالی که میشه بهشون دست پیدا کرد محدود بشه و برعکس اون- همراهی با اعتقاد- این حد رو به بی نهایت میبره. @roshana.
1
آره باهات موافقم، یعنی اگه نسبی در نظر بگیریم، درست میگی ولی تو این قسمت، شهید مطهری میگه که اگر آن صفات را میداشت ولی رنگ الهی نمیداشت. خب از نظر من این صفات همون رنگ الهی هستن دیگه، فرقی ندارن با هم... کسی همه این صفات رو در این حد میداشت و به فرضِ آقای مطهری به خدا اعتقاد نداشت هم رنگ الهی در سراسر وجودش بود. @hanacammoo
1
بنظرم منظور اینه که اینهمه مهر و محبت و علاقه و به عبارتی عشقی که بعد از اینهمه سال وجود داره اونم به این صورت که حتی عده ای بخاطر عمل به آنچه علی گفته حاضرن از هر چیزی که دارن بگذرن، بخاطر اینه منشا این کرامات الهی بوده نه انسانی یعنی دست خدا مستقیما در کار بوده
0
روشنا
1402/09/05
0