بریدهای از کتاب شاهنامه فردوسی ؛ تاریخ و ادبیات ایران اثر محمد دهقانی
4 روز پیش
صفحۀ 155
بیا تا جهان را به بد نسپریم به کوشش همه دست نیکی بریم نباشد همی نیک و بد پایدار همان به که نیکی بود یادگار همان گنجِ دینار و کاخِ بلند نخواهد بُدن مر ترا سودمند سَخُن ماند از تو همی یادگار سَخُن را چنین خوارمایه مدار فریدون فرّخ فرشته نبود ز مُشک و ز عنبر سرشته نبود به داد و دِهش یافت آن نیکُوی تو داد و دِهش کن فِریدون تُوی
بیا تا جهان را به بد نسپریم به کوشش همه دست نیکی بریم نباشد همی نیک و بد پایدار همان به که نیکی بود یادگار همان گنجِ دینار و کاخِ بلند نخواهد بُدن مر ترا سودمند سَخُن ماند از تو همی یادگار سَخُن را چنین خوارمایه مدار فریدون فرّخ فرشته نبود ز مُشک و ز عنبر سرشته نبود به داد و دِهش یافت آن نیکُوی تو داد و دِهش کن فِریدون تُوی
(0/1000)
نظرات
2 روز پیش
اون دو بیت آخر رو خیلی وقتها با خودم تکرار میکنم... اصلا یادم نیست اولین بار کجا شنیدمش ولی انگار تو ذهنم حک شده
1
1
روشنا
2 روز پیش
1