بریده‌ای از کتاب یادداشت های روزانه جلال آل احمد اثر محمدحسن دانایی

سامان

سامان

1404/3/29

بریدۀ کتاب

صفحۀ 150

آخر نصف خانه را هم که سهم خودم می‌شده است، بی اینکه لازم باشد، رفته‌ام و به او بخشیده‌ام، محضری. خواسته‌ام حالی‌اش کنم که با چه کسی طرفی، ولی فایده ندارد. هفت سال است و هنوز نفهمیده. هرگز نخواهد فهمید. می‌خواهد دائما در عالمی پر از تعارف و تکه و پاره و قربان صدقه زندگی کند. چنان از حقایق زندگی دور است که یک بچه‌ی چهار ماهه. و بدتر از همه، خیال می‌کند نویسنده است. اینش تحمل ناپذیر است.

آخر نصف خانه را هم که سهم خودم می‌شده است، بی اینکه لازم باشد، رفته‌ام و به او بخشیده‌ام، محضری. خواسته‌ام حالی‌اش کنم که با چه کسی طرفی، ولی فایده ندارد. هفت سال است و هنوز نفهمیده. هرگز نخواهد فهمید. می‌خواهد دائما در عالمی پر از تعارف و تکه و پاره و قربان صدقه زندگی کند. چنان از حقایق زندگی دور است که یک بچه‌ی چهار ماهه. و بدتر از همه، خیال می‌کند نویسنده است. اینش تحمل ناپذیر است.

145

12

(0/1000)

نظرات

درباره کیه؟ سیمین؟!
2

1

سامان

سامان

1404/3/30

بله 

1

paku

paku

5 روز پیش

😐

1