خوندن این کتاب واقعا آرامش بخشه و خیلی حال خوب کنه.
به نظرم به عنوان کتاب بالینی بهترین کتاب ممکنه.
      

        با خواندن این کتاب ، کاملا متوجه میشیم که چجوری خیلی از آدما در روابط سمی باقی می‌مونن و یا حتی دوباره به آن ها برمیگردن و حتی اگه خودتون توی همچین شرایطی بوده باشید کاملا با شخصیت داستان همزادپنداری میکنید.
برای من خواندن کتاب واقعا لذت بخش بود چون بخش هایی از خودم را در شخصیت اصلی میدیدم و وقتی که از بیرون به تمام اینها توجه کردم تازه فهمیدم که ما خانوما چجوری بعضی وقتا میتونیم برای رفتار های اشتباه فرد مورد علاقمون دلیل و بهانه جور کنیم و به راحتی ببخشیمش و حتی از غرورمون بزنیم.

من خواندن این کتاب رو به تمام خانوم ها پیشنهاد میکنم چون یه دید خیلی خوب بهمون میده تا به اشتباهاتمان در روابط پی ببریم و حتی به این پی می بریم که فقط ما نیستیم که این شرایط رو تجربه کرده ایم.
      

        کتاب جذابی بود ولی من شخصیت زن رمان اِما  را بیشتر دوست داشتم . 
تا الان به ترتیب علاقم:
۱. اما
۲. ترغیب
۳. عقل و احساس

البته هنوز غرور و تعصب رو نخوندم.
      

        این کتاب به طور کامل به والدین یاد میدهد که چگونه باید درباره‌ی اندام های خصوصی  و لمس آنها توسط افراد دیگر به کودکانشان توضیح بدهند و در صورت اتفاق نباید به صورت راز نگهش دارند.
      

        من عاشق این کتاب شدم. 
با هر کتابی که از استیون کینگ میخونم بیشتر عاشقش میشم.
استعداد این فرد در انتقال احساسات مختلف در طول داستاناش بینظیره.
وقتی برای اولین بار تصمیم میگیرید این کتاب را بخوانید با شناخت کم از نویسنده ، شاید فکر کنید که یک کتاب ترسناک و یا نهایتا جنایی است ولی این کتاب اون چنان شمارو با شخصیت ها عجین میکنه که شما هم درد ، غم ، سوگ و ترس را همراه شخصیت ها با مغز استخوانتون احساس میکنید و این ویژگی توی کتاب زن کش که از کینگ خونده بودم هم تکرار شده بود. 

شاید اولش یکم روند کند پیش بره ولی از زیبایی و جذابیتش داستان اصلا کم نمیکنه. توصیفاتش از کارولینای شمالی باعث میشه حس کنید واقعا به اونجا سفر کردید و دارید در ساحل همراه دِو قدم میزنید و البته تاریخ کتاب در دهه ۷۰ میلادی میگذره که خواندن در مورد اون زمان واقعا لذت بخش بود و باعث شد تجربه ی یک سفر وصف نشدنی به یکی از ایالت های آمریکا رو داشته باشم.