rachel

تاریخ عضویت:

بهمن 1403

rachel

@thekok_me56

13 دنبال شده

23 دنبال کننده

                "به رغمِ هر آنچه که می‌گوییم یا می‌نویسیم، 
در قلب‌مان، چیزهایی باقی می‌مانند که
بزرگتر از آن هستند که گفته شوند."
              

یادداشت‌ها

rachel

rachel

5 روز پیش

        خب یاعلی😭😭😭
بخوام برم سر اصل مطلب اولش ی چیزیو بیان کنم که اصلااا شبیه بقیه فانتزی هایی که خوندید نیست.
اینطوری که ی فضای گوگول مگول داشته باشه و  دختر و پسر عاشق هم شن و انقدر دور هم بپیچن که انگار کار دیگه ای ندارن و حوصلتون سر بره 😭🤣
نه نه نه
این کتاب... کاری میکنه بشینین پاش و تا ده سال  دیگه با اتفاقاش  از کنارش جم نخورید ،میتونم بگم به معنای واقعی مورد علاقمه تا صفحه اخر باهاش زندگی کردم و الان میگم که چرا نصفه ولش  کردم و زودتر نخوندمش؟
با مرگ شخصیتاش گریه نکردم ولی درونم داشته زجه میزد،اینکه دوستات و کسایی که توی غم،شادی،عصبانیت باهات بودن و از دست بدیشون و اونم با دستای خودت به مرگ برسونیشون..
اون حس عذاب وجدان الایس و همینطور  لایا و ترکیبشون باهم خدای من😭💘
از همون ازمون اول همه چی مشکوک میزد تا ازمون سوم و چهارم
با ازمون سوم که رسما نابود شدم:))
و اون دوستی که هلین با الایس داشت...اگه ی دوست مثل هلین  هیچ وقت توی زندگیم نداشته باشم چی؟
غم زک هم بماند که نابود شدم🙏
امیدوارم وقت بیشتری پیدا کنم و جلد های بعدی رو هم بخونم که برای این کتاب میمیرم
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

11

rachel

rachel

1404/2/30

        خب به نام خدا.
همونطور که گفتم این کتاب "مورد علاقه ترین کتابم بوده،هست،و خواهد بود"
این کتاب توی ژانر خودش بهترینه،درس های زیادی ازش یاد گرفتم،باهاش زندگی کردم،لحظه هارو،صفحاتو،همه رو حس کردم طوری که انگار واقعا توی داستانم.
انگار نشستم و سم،هیکاری،سونی،کر و حمایتگر و پدر اونا اریک رو تماشا میکردم که چطوری باهم صحبت میکنن و من با هر مکالمشون میخندیدم،غم رو حس میکردم...
این کتاب درسته سد انده ولی من همیشه عاشق سد اندا بودم و این کتاب قطعا جزو شونه
در خلاصه من این کتابو سه بار خوندم و اونو از برم،اولش فکر نمیکردم  اونقدر عاشق ی چی باشی اونم کتاب باشه که  سه بار بخونیش اما مثل اینکه سم درست میگفت همه چیز روح داره،حتی کتاب ها 
درست مثل این کتاب.و  روح این کتاب با من همدم شد 
....
او عاشق مقاومت شد
او عاشق مهربانی شد
او عاشق شور شد
و او عاشق امید شد...
و برای عشقم،برای سم عزیزم...
....
سم قرار بود چیزی احساس نکنه،عاشق نشه اما اون عاشق دوستاش شد.
عاشق خورشید  جاودانش شد.
دلم برای کارکتر های این کتاب تنگ میشه مخصوصا اریک و نئو...
امیدوارم شما هم این کتاب رو دوست داشته باشید 
و اینم بگم کر و نئو به شدت مورد علاقم بودن بسیار مظلوم😭🙏
کر نمونه ی واقعی ی عاشق بود نمیدونم چطوری از شدت گوگولی بودنش توصیفش کنم فقط درسته نتونست اون روز نئو رو نجات بده ولی تا اون روزی که عمر داشت حواسش بهش بود:)
      

15

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.