سیدمهدی مرتضوی

سیدمهدی مرتضوی

@sm.mortazavi

19 دنبال شده

38 دنبال کننده

یادداشت‌ها

        آبنبات هل دار یکی از آن کتابهایی است که با خواندنش، خنده و حال خوب را برای شما تضمین میکند. حتی کسانی که با هرچیزی نمیخندند! به‌نظرم کتابی است که اگر دست بگیریم اینقدر جذاب و خواندنی است که تا تمامش نکنیم دست بردار نیستیم. و همین برای تعریف از یک کتاب کافی است.
یک‌رمان طنز از نگاه محسن؛ یک‌نوجوان شوخ طبع،پر از شیطنت، خرابکار و در نهایت عاشق در دهه شصت است که با دقت و ظرافت تمام تمام نوستالوژی های آن دوران را زنده میکند. قطعا کسانی که دوران دهه شصت و هفتاد را  درک‌کرده‌اند بعید است حس همذات پنداری با محسن نداشته باشند.و این‌هم بخاطر جزئی نگری و ذکر ریز شیطنتها، دروغها و فضاسازی زیبا و ورود به دنیای نوجوانی آن روزگار است. 
علاوه بر گره زدن مخاطب با سرگرمیها،بازیها، شیطنتها و خاطرات دهه شصت، اشارات تاریخی و فرهنگی نیز مثل کشتار خونین حج سال ۶۶، آزادی اسرا، ترسیم فضای خانوادگی پشت جبهه، اسامی کارتونها، سریالها، فیلمهای پرفروش، نحوه اعلام‌نتایج کنکور، بازیهای محلی، شوخیهای کلامی و...دست به دست هم دادند تا پیوند عمیقتری برای مخاطب ایجاد کنند. 
از نقاط قوت کتاب شخصیت پردازی عالی است به طوری که هر شخصیت نماینده یک تیپ شخصیتی در زمان داستان است که کلیشه ای نیستند . و به عبارتی تقریبا شخصیت اضافه در این داستان پر شخصیت وجود ندارد. ماهیت طنز و قلم روان باعث کشش داستان و میل به ادامه دادن کتاب می شود.
خلاصه اینکه این کتاب را برای مخاطب در همه سنین توصیه میکنم.
      

22

        دیروز قسمت شد و ویژه مزار شهید مدافع حرم مرتضی عبداللهی را زیارت کردم. همان شهیدی که قبرش در قطعه ۲۶ درخشش خاصی دارد چون طبق وصیتش سنگ قبر ندارد. گفتم که هوای ما را بیشتر داشته باشد.
امروز هم کتاب «هواتو دارم» زندگی این شهید را خواندم و تمام کردم. به قول نویسنده، اگر کتاب را خوب بخوانیم شاید هشتاد نکته اخلاقی را بتوانیم فهرست کنیم که در زندگی به دردمان میخورد. از تلاش و همتش برای احیای روز غدیر تا مقابله با زور و ظلم، اهلیت مسجد و کار تربیتی در مسجد صفا که از مساجد فعال تهران است، احترام ویژه به پدر، شوخ طبعی، تلاش برای ساده زیستی و استقلال مالی در عین وضعیت خوب مالی خانواده و... 
اصلا هدف از این دست رمان ها را خواندن همین است تا بدانیم کسی که در همین سن و سال خودمان به این درجه رسیده چطور زندگی کرده؟
چون نویسنده کتاب، همان نویسنده کتاب محبوب یادت باشد هست پس قطعا نباید دو ویژگی را فراموش کنیم: یک بن مایه عاشقانه داستان و دوم روان بودن قلم‌نویسنده که شما را تا پایان داستان میکشاند.
درونمایه داستان یک عاشقانه تربیتی است. اینکه عظمت سبک زندگی یک شهید چقدر میتواند دیگران را به خودسازی بکشاند. عاشقانه است چون ماجرای دلدادگی و گفتگوها و  رفتارهای عاشقانه در سراسر کتاب موج میزند، طوریکه با شنیدن خبر شهادت مرتضی، خواننده هم اشک خواهد ریخت.
تربیتی است از این بابت که شهید عبداللهی با همسری ازدواج کرده که لای پر قو بزرگ شده، قبل از ازدواج تازه چادری شده و حتی حاج قاسم را هم نمیشناسد. اما طوری او را میپروراند که ساده زیستی را ترجیح میدهد، برای سوریه رفتنش تلاش میکند و در شهادتش محکمتر از بقیه می ایستد. 
کتاب «هواتو دارم» به قلم محمدرسول ملاحسنی  یکی از جدیدترین کارهای انتشارات شهید کاظمی است که در ۳۰۴ صفحه در بهار ۱۴۰۱به چاپ رسیده است.
      

15

        لثارات:
🔸الغارات و ما ادراک ما الغارات!

▫️کتابی سراسر روضه و به قول حاج قاسم عزیز یک مقتل کامل از دوران کمتر شنیده شده حکومت امیرالمومنین علی علیه السلام که یک دوره کامل و فشرده، فهم سختیها و مشقت‌های حکمرانی و حکومت داری است.

▫️کتاب قدیمی شیعه که برخلاف کتب تاریخی دیگر که بر سالهای آغازین حکومت حضرت و سه جنگ مشهور جمل، صفین و نهروان میپردازند، بر دوسال پایانی حکومت آن حضرت تاکید دارد.

▫️حقیقتا وقتی این کتاب را خواندم بیشتر شعار ,,ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند ,, را درک کردم. آنقدر با رفتارشان غصه دارش کردند، آنقدر آزارش دادند و آنقدر سرپیچی کردند که از خدا طلب مرگ میکرد.

▫️این کتاب روایت مظلومیت، تنهایی و غصه امیرالمومنین است در برخورد با مردمی که از فرمانش اطاعت نمیکردند، با یارانی که به طمع پول و قدرت به جبهه دشمن میپیوستند، خشک مقدسهای احمقی که خون به دل امام کردند، با دستگاه تبلیغاتی رسانه ای قوی معاویه که تلاشش ضعیف و ناکارآمد نشان دادن حکومت امیرالمومنین و ایجاد ناامیدی و تفرقه در مردم بود. روزی با جریان حکمیت، روزی با غارتهای وحشتناک، روزی با کشتار و ترور مردم بیگناه و روزی با دخالت و تعیین استاندار در مناطق تحت حکومت امیرالمومنین!

▫️خطبه های سوزناک حضرت در این دوران دل هر مسلمانی را به درد می آورد و عمق غربت امام را بیشتر نمایان میکند‌.

▫️خواندن این کتاب به عموم افراد جامعه نه تنها توصیه میشود بلکه واجب و لازم است. اگر من بودم حتما این کتاب را در متن درسی دانش آموزان و دانشگاهیان میگنجاندم؛ آنقدر که خواندنش در این زمانه، موجب تربیت دیدگاه نسبت حکومت و نظام اسلامی میشود. 
▫️و خلاصه دمشان گرم که کتاب ثقیل قرن سومی ابراهیم ثقفی کوفی را با حذف مطالب تکراری و غنی سازی متن و فصل بندی عالی، به زبان امروزی ترجمه  و آن را روان و‌خواندنی کردند.

▫️در پایان به این جمله از امام خمینی بسنده میکنم که فرمودند:
«من با جرات مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله(ص) و مردم کوفه در عهد امیرالمومنین(ع) هستند.»🌹
      

18

        اگر دنبال کتابهای روانشناسی موفقیت، توسعه کسب و‌کار، افزایش امید و انگیزه، مقابله با اهمال کاری میگردید، به جای کتابهای فانتزی غربی، حتما «آرزوهای دست ساز» را بخوانید که اراده جوانان همسن و سال خودمان را نشان میدهد که با تمام مشکلات همین جامعه جنگیدند و به جای آیه یاس خواندن، آیه امید را تلاوت کردند و کاری کردند کارستان!

این کتاب روایت عده ای از دانشجویان همین دانشگاههای خودمان است که با دست خالی در برابر مافیای قدرت و ثروت، در برابر بوروکراسی های دست و پاگیر اداری، در برابر زالوصفتهایی که تحریم برایشان آب و نان داشت، در برابر جذابیتهای آنسوی مرز، در برابر تمام نشدن ها، فعل توانستن را صرف کردند و با تاسیس یک شرکت دانش بنیان ، مسائلی را از مسائل کشورمان حل کردند.
کارابین، فقط یک دوربین سرعت سنج مبتنی بر پردازش تصویر نیست، کارابین دوربینی است که تلاش و زحمات شبانه روزی جهادی یک گروه نخبه و با ایمان را در تاریخ این انقلاب ثبت کرد.
این فقط یک روایت از هزاران هزار تجربه موفق حل مساله و پیشرفت متکی بر بوم و اعتماد به جوانان در میدان مردمی ترین انقلاب جهان است که به هزاران دلیل هنوز روایت و ثبت نشده.
      

6

        اگر کتاب جهاد تبیین را کتابی نظری و تئوری در این عرصه بدانیم، بی شک کتاب «خون دلی که لعل شد» پیوست عملی آن است. یعنی اگر میخواستیم الگوی کاملی از یک مجاهد حقیقی خط مقاومت و روشنگری ارائه دهیم، می شد همین کتاب خون دلی که لعل شد! 
در این کتاب اگر کسی می‌خواهد یک فعال تراز انقلاب شود، می‌تواند بفهمد یک نفر که این مسیر را طی کرده، چه تجربیاتی داشته، چطور زندگی کرده و یا سلوکش چگونه بوده است.

 کتابی که در واقع کتاب نیست بلکه روایت خودگفته رهبر انقلاب از دوران زندگی مبارزاتی اش در خلال شش دوره زندان و تبعید است. که البته مشحون است از حکمتها، اندرزها و توصیه های اخلاقی تربیتی، سبک و منش زندگی مومنانه، ساده زیستی، توجه به زمانه و در نهایت ایمان همراه با استقامت که رمز موفقیت و پیروزی است 

نثرش روان و خواندنی است. جذابیتش هم آشنایی با زوایای کمتر شنیده شده زندگی رهبر انقلاب است که بعضی قسمتهایش بسیار عجیب است، روایت ساده زیستی مادر و همسرش، فضای تربیتی خانه، زمانه آگاهی و توجه ویژه و همزمان به کسب درجات بالای علمی و وظیفه تبیین، روشنگری و مبارزه در هر شرایطی! خواه در دل زندانهای امنیتی ساواک باشد، خواه در زلزله فردوس و سیل ایرانشهر و خواه در مسجد امام حسن و مسجد کرامت. یک مومن مجاهد همیشه و در هرجا که باشد وظیفه اش را می‌شناسد، همانجا را مرکز دنیا میداند و بدان عمل میکند.
این کتاب الگوی عملی طلاب و جوانانی است که میخواهند «پای کار این نظام» بمانند و «مثل حاج قاسم به چشم امامشان بیایند.»
      

21

        نخل و نارنج زندگی داستانی شیخ مرتضی انصاری از نوابغ فقه و اصول است که وحید یامین پور آن را به رشته تحریر در آورده و شروع خوبی بود تا رمانهایی مثل کهکشان نیستی بتواند از این مدل استفاده کند و با قوت بیشتری این مسیر را بپیماید و شخصیتهای تاریخی را در قالب داستانی جذاب به مخاطب امروزی معرفی کند.
اینکه بتوانی یک محقق برجسته فقه و اصول را که فقط مخاطب تخصصی یعنی طلاب او را میشناسند، با زبان رمان به مخاطب عام معرفی کنی از آن دست کارهای بسیار خوب و شیرین است که حال آدم را حسابی جا می آورد.
این کتاب بیشتر به کلیات و نقاط اوج زندگی و زمانه شیخ مرتضی انصاری میپردازد و خیلی به فروع و حواشی زندگی اش توجهی ندارد. توصیفات کلی است و نویسنده با عجله، کلیت وقایع و نقاط برجسته را توصیف میکند و از شاخ و برگ دادن به موضوعات و شخصیتهای داستان پرهیز میکند و این شاید بخاطر ناب بودن موضوع و دشواری منابع باشد.
خوبی اش این است که نویسند حواسش به جامعیت شخصیت شیخ مرتضی انصاری هست، هم او را فقیهی در تراز اول فقها معرفی میکند و از نبوغش در فهم ادله مثال میزند، هم از وقایع سیاسی اجتماعی زمانه اش میگوید و اینکه شیخ، نسبت به مسائل روز بی تفاوت نبوده و هم سطح بالای عرفان و سلوکش را ذیل شخصیت سید علی شوشتری به رخ میکشد و از زندگی زاهدانه اش میگوید و هم ارتباط عاطفی با خانواده اش را بیان میکند. البته هرچند خیلی گذرا و سطحی.
برخلاف کتاب کهکشان نیستی، خواندنش برای همه خوب است و پیش نیازی دینی برای فهم ادبیات نمیخواهد. متنش روان و جذاب است. در ۲۳۰ صفحه و توسط انتشارات جمکران به چاپ رسیده.
      

0

        چه فرصت خوبی بهتر از ماه رمضان تا بتوانم کتاب کهکشان نیستی را که خود مرحوم شاملو -رحمت و رضوان الهی بر او-به من هدیه داد را بخوانم و تمام کنم.
کتاب کهکشان نیستی  آنقدر زیبا و روان و دقیق کوچه پس کوچه های نجف و مکاتب مختلف و زندگی روزمره آن را به تصویر میکشد که خواننده تصور میکند یک خانه ای اجاره ای در نجف آن روزگار گرفته و دارد  بین علما زندگی میکند.

فضای روایت خیلی زنده است برخلاف سایر کتبی که برای عرفایی مثل آقای قاضی نوشته شده که یا صرفا روایتهای کوتاه است و یا دستور العملهای مراقبه ای! اما این کتاب با ۷۵ روایت دارای سیر زمانی و از زبان راویان مختلف، زوایای مختلف زندگی عارف بزرگ آیت الله سیدعلی قاضی طباطبایی را از ۲۷ سالگی یعنی همان روزهای ورودش از تبریز به نجف تا آخر عمر را به تصویر میکشد و  به خواننده هم مشی و مرام و مکتب آقا سید علی قاضی را میگوید، هم میگوید که قاضی خودش استاد دیده است و زحمت کشیده و هم به صورت غیرمستقیم به او دستور العملهای عرفانی میدهد که بسته به ظرفیت وجودی اش میتواند از همان روز شروع به انجامش کند. 

در بیشتر صفحات کتاب لحنش آنقدر صمیمانه و روان است که مخاطب را اصلا خسته نمیکند و در بعضی قسمتها آنچنان ادبی و سنگین که البته حذف آنها لطمه ای به سیر بحث نمیزند. بعضی روایتها آنچنان جذاب و عجیب و حیرت انگیز است که اگر استناد به منابع و اعتقادی که داریم نبود این اطمینان خاطر وجود نداشت که خواننده آن را باور کند. 

قطعا نه خواندن این کتاب به همه توصیه میشود و نه عمل به طریقه عرفانی اش. برای ارتباط گیری بیشتر با کتاب، خواننده باید فهمی از ادبیات و مفاهیم دینی داشته باشد‌.

یکی از نقاط مبهم کتاب، زندگی خانوادگی و ارتباط آیت الله قاضی با همسر و فرزندانش بعد از فوت رخشنده همسر اول اوست. ارتباطی که خیلی در کتاب دیده نمیشود چهار همسر و بیست و پنج فرزندی که آقای قاضی با وجود فقر مطلق اختیار کرده و عدم رسیدگی حداقلی زندگی اعم از مالی و حتی عاطفی که مشخص نیست که روایتها اینگونه به خواننده القا میکند که ایت الله قاضی کمترین توجه و رسیدگی به خانواده و فرزندان را دارد و یا واقعا این نقد و خلا در سیره و سبک زندگی ایشان بوده است. و شاید همین نکات برای بعضی خوانندگان و مخصوصا بانوان ناخوشایند باشد.

از دیگر نکات منفی کتاب که البته این نقد را کلا به اکثر عرفای مکتب نجف دارم کناره گیری از مسائل سیاسی اجتماعی آن هم در بحبوحه جنگ جهانی دوم است . کتاب این را القا میکند که آقای قاضی هیچ کاری به دنیا و مسائل اطراف خود ندارد، تغییر و تحولات سیاسی اجتماعی ایران و عراق و جهان برایش بی معناست و گاهی فقط برای اینکه کار خودش را پیش ببرد حتی حاضر است برای مامور مرزی که عثمانی است شعر بگوید تا بتواند به مکه یا کربلا برود. و یا حاضر است ۲۶ سال در زیر زبانش سنگ بگذارد تا حرف لغو نزند اما حاضر نیست برای رفاه مردم زمانه اش و یا حتی فرزندان و بستگانش قدمی بردارد، نسبت به دولتهای ظلم و جور وقت روشنگری و تبیین کند و مردم را نسبت به زمانه خودشان و ظلم حکام اگاهی بخشد و فریاد مظلوم باشد. و شاید همین کناره گیری ها از مسائل جامعه باعث شد که برچسب صوفی مسلکی به ایشان زده شود.

ولی این کتاب با لحن روایی و داستانی جذابش و با استناد به منابع، الگویی را جلوی پای کسانی میگذارد که این خلا را احساس کنند چقدر به این دست روایتها از زندگی عرفا و صاحبان تحولات سیاسی اجتماعی گمنام مثل میرزای شیرازی،شیخ فضل الله نوری، شهید مدرس، امام خمینی، ایت الله خامنه ای و سایر عرفایی که عرفانشان را در اجتماع و در بین مردم به دست آوردند نیاز داریم.
      

19

        کتاب ویولون زن روی پل را همین الان تمام کردم.کتابی که یک نفس پایش نشستم و جم نخوردم. به نظرم یکی از کتابهایی است که حتما باید قبل از مرگ خواند. کتابی که نه فقط خانواده اهل اعتیاد، نه فقط مسئولین سیاستگذار درعرصه اعتیاد، نه فقط خود در دام افتادگان بیچاره؛ که همه ما باید بخوانیم. چون همه ما مسافریم و داستان زندگی همه ما سفر از ظلمت به نور است منتهی قالبهایش فرق دارد. خسرو باباخانی هم با یک روایت نو، ساده، روان‌و جذاب همسفر ما در این سفر است.
چقدر دنیای ما هم شبیه داستان کنگره شصت است. اعتیاد به گناه داریم، رهجو هستیم و مرزبان های زیادی داریم، باید عهد ببندیم دستورات راهنما را اجرا کنیم، بی کم و کاست. که اگر اینطور زندگی کنیم در طول سفر بمیریم، مسافر هستیم، پاک و مطهر!
سفر دور و دراز است و نیاز به تجهیزات دارد. وگرنه ممکن است سالها بگذرد و یک‌روز سرد زمستانی جنازه خشکیده و سرمازده بی روح امیدمان را در گوشه کناری پیدا کنند که دارد فقط نفس میکشد.
بگذریم .خسرو آخر سر هم راز اصلی موفقیت و تکامل در این سفر را به ما میگوید  : 
«خوب گوش خسرو جان، میفرماید آنهایی که استقامت میورزند. نمی‌فرماید آنهایی که باهوش ترند. نمی‌فرماید آنهایی که جوان ترند. نمیفرماید آنهایی که خوشگل ترند. خوش تیپ ترند، آنهایی که پولدارترند....بلکه میفرماید آنهایی که استقامت میورزند. پس دورت بگردم. رمز موفقیت دوچیز است: ایمان‌آوردن و استقامت ورزیدن...وقتی به این دوکلید جاودانه دست یافتیم آن گاه خداوندمتعال نه یک فرشته که فرشتگانی بر ما نازل خواهد کرد.شاید فرشتگانی در هیئت انسانی.مثل یک دوست مثل یک رفیق، یک آشنا، مثل یک معلم....تا نترسیم»
      

7

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.