کتاب زندان زاهر را همین یکساعت پیش شروع کردم و همین الان تمام‌کردم. ۱۲۰ صفحه در قطع رقعی است و محمدرضا عابدی شاهرودی آن را نوشته و به نشر همین سال ۱۴۰۰ چاپ کرده.
این کتاب شامل هشت خرده روایت از زندگی و زمانه حضرت موسی ابن جعفر است که در خلال داستانهای دیگران مثل بشر حافی و علی ابن یقطین و...به معجزات و کرامات باب الحوائج اشاره کرده و خوب توانسته فضای اجتماعی و سیاسی پر اختناق دوران هارون الرشید را به تصویر بکشد.
کتاب کم حجم و خوش خوان است که ادبیاتش به درد نوجوانان نیز میخورد.
        

          درباره کرامات، معجزات، سیره و  زندگی امام موسی کاظم علیه السلام کتابهای داستانی برای گروه سنی بزرگسال محدود است. «زندان زاهر» یکی از کتابهایی است که داستان های کوتاه و پندآموز از زمانه امام موسی کاظم(ع)، را به طوری ساده اما تاثیرگذار توسط ؛ محمدرضا عابدی شاهرودی نوشته شده است تا شما را با گوشه ای از زندگی امام هفتم مان آشنام کند.
این کتاب 120 صفحه دارد که در قطع رقعی چاپ شد.
اولین داستان این کتاب ماجرای پابرهنه نام دارد.
داستان درباره بشرحافی است.
شما بشرحافی را می‌شناسید؟
ماجرای توبه‌اش را شنیده‌اید؟
«بشر حافی» در شهر مرو به دنیا آمد و در بغداد ساکن شد و به دلیل این‌که کفش نمی‌پوشید به «حافی» یا همان (پابرهنه) مشهور شد.
او فردی خوش‌گذران بود و خود را مقید به رعایت مسائل شرعی نمی‌دانست.
اما در زندگی او ماجرایی رخ می دهد و توبه می کند.
در مورد چگونگی توبه بشر حافی گزارشات مختلفی وجود دارد که در اولین داستان این کتاب به آن ها اشاره شده است.
در پایان هر داستان منابعی که نویسنده از آن بهره گرفته، ذکر شده است.
علی بن یقطین، نعمان جمال، سعد کشاورز، هارون الرشید، بکارقمی، قبیله الغیده و مسیب زندان بان از دیگر افرادی هستند که در این کتاب داستان مواجه آنها با لطف و عنایت امام موسی بن جعفر(ع) را می‌خوانیم.
        

          «زندان زاهر» زندگی امام موسی کاظم(ع) در دوران اوج قدرت خلافت عباسی است. ترس خلیفه وقت از امامان شیعه، سبب شده بود تا امام کاظم(ع) بیشتر ایام امامت خود را در زندان‌های عباسی باشند. نویسنده در این کتاب در هفت بخش داستان زندگی امام هفتم را روایت کرده است. در هر یک از بخش‌های کتاب، در قالب یک داستان تاریخی و معتبر، نشان داده شده است که خلیفه عباسی چگونه در پی از میان برداشتن امام شیعه بوده است و تمام تلاش خود را برای این کار انجام داده است؛ اما از آنجایی که دست یاری خدا با امام بر حق شیعیان بوده است، این خلیفه ستمگر، یعنی هارون، به هدف خود نرسیده است.