این کتاب ذهنم را به چالش کشید و توانست همه ی توجهم را به خود جلب کند .
در این جلد توانستم جولیت را بهتر درک کنم و بعضی از احساس و حالت هایش را به خوبی همراه با کتاب تجربه کردم .
      

        دختری  که کشورش در یک شب وارد یک جنگ بزرگ شد ، در عرض چند هفته پدر و برادر او به شهادت رسیدند .
این کتاب روایت شیر دختری است که مسئولیت مادر و خواهر و برادرانش را به عهده می گیرد اگر بخواهم این کتاب را توصیف کنم کلمه ای جز بی نهایت عالی برایش یافت نخواهم کرد .
      

        هنگامی که این کتاب را می‌خواندم در اعماق دریا سفر می کردم و همه روحم همراه داستان بود 
به عنوان یک کتاب فانتزی برایم خیلی داستان جالبی داشت 
      

        همان طور که از تعریفش شنیده بودم کتابی بود که نمی تونستم به راحتی زمین بزارمش و داستانش جوری بود که تا آخرین لحظه نمی توانستم حدس بزنم که چی میشه.
یکی از کتاب های فوق العاده با ژانر جنایی بود، داستانش انقدر جالب بود که من در سه روز تمومش کردم .
      

        این کتاب را یکی از بهترین دوستانم برایم پیشنهاد کرد با اینکه چند ماه می شد خریدمش اما چون ۵ جلد بود گفتم در تابستان شروع به خواندنش خواهم کرد . وقتی تصمیم گرفتم این کتاب را بخوانم بعد از امتحان ریاضی بود با خواندن کتاب ، تبدیل به یک معتاد شدم و در دو روز کتاب رو تموم کردم؛ به قطع می‌گویم جز بهترین کتاب هایی است که خوانده ام به کسانی که کتاب های هیجانی و تخیلی دوست دارن به شدت پیشنهاد میکنم و با توجه به داستان فوق العاده ای که داشت قیمت مناسبی داشت .
      

        در این جلد هم نویسنده خیلی خوب و متفاوت احساسات رو بیان کرده بود ، و همان طور که در جلد یک وارنر یک شخصیت از خود راضی شناخته شد در این کتاب به خوبی شخصیت اصلیش آشکار شد و من تونستم بهتر با داستان همراه شم چون برایم کارهای وارنر قابل درک بود .
      

        داستان جالبی داشت . 
نویسنده خیلی خوب احساسات را بیان کرده بود جوری که با غم داستان غمگین می شدم و با شادی داستان شاد می شدم. برایم درک داستان سخت نبود و خیلی خوب خودم رو با داستان همراه کردم اما شاید چون آدم زیاد احساسی نیستم بعضی اوقات درک کردن حس و حال جولیت برایم کمی سخت بود ؛اما در کل خیلی کتاب خوبی بود و من در عرض ۲۴ ساعت تمامش کردم ،برای همه پیشنهاد میکنم . حتی کسانی که از داستان های عاشقانه خوششان نمی آید .
      

        بهترین کتابی که تا به حال خواندم و اولین کتابی که بخاطرش از ته دل اشک ریختم 
خوبی این کتاب را با کلمه ها نمی توان توصیف کرد فقط باید خواندش ...
      

        داستانی شبیه به فیلم آنابل دارد .
      

        داستان مادر و پسری است که یک اتاق زندانی هستند . 
آیا می توانند از آن اتاق فرار کنند ؟
باید دید که چه می شود ،اما آن مرد هرگز اجازه چنین کاری را به آنها نمی دهد . ولی مگر می شود تا آخر عمر در یک اتاق زندانی ماند .
      

        داستان بین دختری مسلمان و پسری مسیحی است که از راه دور باهم در ارتباط هستند .
      

        هر چقدر از خوبی این کتاب بگویم کم گفته ام ...
به همه ی دختران پیشنهاد می کنم 
      

        یکی از بهترین کتاب هایی است که تا به حال خوانده ام 
داستان زندگی شهید محسن حججی که به من ثابت کرد وقتی خدا عاشقانه دوستت داشته باشد هیچ چیز در دنیا ما را آزرده نخواهد کرد 
      

        داستان زندگی دختری است که مادرش را از دست داده و با پدرش زندگی می کند ، او از همکلاسی هایش بی زار است اما اتفاقی می افتد که اگر پیغام های مادرش نبود هرگز نمی توانست خود و دوستانش را نجات دهد .
      

        به نظر من نسبت به محبوب بودنش داستان جالبی نداشت