محدثه محمدزاد

تاریخ عضویت:

تیر 1401

محدثه محمدزاد

بلاگر
@mohadese.mohamadzad

334 دنبال شده

258 دنبال کننده

                انّا للّه و انّا الیه راجعون؛
؟_۱۳۸۲؛
همین.
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
        هو الغفور.
امان از قلم نویسنده که این‌چنین رمان پرکششی رقم زده...
و چه ذهن خلاقی که تونسته این‌چنین بن‌مایهٔ پیچیده‌ای رو بپردازه...
اما در نهایت برداشت یک خطی‌م ازین کتاب اینه که دعوا رو حق و باطلی نمی‌بینه، بلکه دعوا رو بین باطل و باطل تعریف می‌کنه؛ چیزی بین سیاهی و پوچی.... حیف این قلم و ذهن که برای انتقال همچین گزاره‌ای صرف شده... :)
البته البته، احساس خسرانی که شخصیت اصلی در آخر داره به عمق سلول‌هام نفوذ کرد و این حرف مرحوم صفایی توی گوشم تکرار شد:
« توجه به مهدى كه در اين دعا مى‌خوانيم؛ «انا توجّهنا و استشفعنا و توسّلنا بك الى اللّه ١»، از آنجا شكل مى‌گيرد كه ما محبوب‌هاى ديگر و رهبران ديگر را تجربه مى‌كنيم و به ضعف‌ها و محدوديت‌ها و يا پستى‌ها و زشتى‌هاى آن‌ها راه مى‌يابيم. و از آنجا شكل مى‌گيرد كه مى‌بينيم ديگران ما را براى خويش نردبان مى‌خواهند و از ما پل مى‌سازند. نمى‌خواهند كه ما با كارهامان رفعتى بگيريم؛ كه مى‌خواهند كارها پيش برود و سامان بگيرد. و از آنجا شكل مى‌گيرد كه مى‌بينيم ديگران، ما در دست‌هاى كوچك و آلوده و حتى پاك آن‌ها، جا نمى‌شويم و در حوض كوچك آن‌ها جايى نداريم. آدم‌هايى كه توسعه يافته‌اند و پوسته‌ها و ديوارها را شكسته‌اند نمى‌توانند دوباره به زندان‌ها باز گردند و نمى‌توانند سر بر دامان كسانى بگذارند كه زندانبان آن‌ها هستند. محدوديت، با توسعه سازگار نيست. استثمار با رشد آدم‌ها سازگار نيست. 
توجه به مهدى، اين رشد و توسعه را مى‌طلبد. كسى كه سر در لاك تعلق‌ها و بت‌ها دارد، نمى‌تواند به مهدى روى بياورد و نمى‌تواند كه همراه حجّت بيايد و نمى تواند كه دوام بياورد. از ميان راه مى‌بُرّد و به خاطر تعلق‌ها مى‌ماند.
📚 تو مي آيي ، صفحه 19
🌿 @einsad»
      

18

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

چرا از من می پرسی؟هیچ کس پیدایم نمی کندبه چی داری فکر می کنی؟

سه‌گانه‌ی کلاه

3 کتاب

هو المصور! «چرا از من می‌پرسی؟»، با این یکی آغاز کردم. تصاویر کتاب شگفت‌زده که نه، ذوق‌زده‌ام کردند! جمله‌های کوتاه کتاب هم نقطه‌زن بودند. نتیجه چه می‌توانست باشد جز کیف‌کردن؟ کیف کردم. راستش حتی از این‌که خرگوش کلاه به سر خورده شد هم کیف کردم. شما باشید هم گمانم کیف می‌کنید. اما از همهٔ این‌ها مهم‌تر، یک مسیله بود که مثل پتک بر سرم کوفته می‌شد: این کتاب مناسب کودک نیست. اصلی‌ترین انتظاری که از این کتاب داریم برآورده نمی‌شود، پس به درد نمی‌خورد. پس باید بیایم و این‌جا بنویسم که این چه کاری بود که کردی مرد حسابی؟! آخرش را جوری تمام کردی که نمی‌شود کل این کتاب عزیز را برای کودک خواند! می‌مردی کمی بهتر تمامش می‌کردی؟ مشابه پایان خوش‌های مرسوم کتاب‌های کودک... یا دست‌کم این‌قدر خشن نه! (هیجانش در اصل به‌خاطر همین کوبنده‌بودن و غیرمنتظره‌بودن صحنهٔ آخر است البته...) و آمدم که مثلاً دو ستاره بدهم به این کتاب با یک جمله که: «مناسب کودک نیست» و دق دلی‌ام را خالی کنم. اما یادداشت‌ها را پیش از نوشتن خواندم _و شکر که خواندم!_. در یکی‌شان سخن از دو جلد دیگر مجموعه رفته‌بود. تصمیم گرفتم ابتدا آن دو را هم بخوانم و سپس دست به صفحه‌کلید شوم. «هیچ کس پیدایم نمی‌کند» هم کمابیش مانند «چرا از من می‌پرسی؟» بود. همان تصاویر چشم‌نواز و همان شگفتی. همان پیش‌آمدن پابه‌پای متن و تصویر. با یک تفاوت جدی: صراحتی در پایان داستان وجود ندارد و لازم نیست که حتماً نتیجه بگیریم ماهی کوچک‌تر خورده می‌شود، مگر این که عاقبت خرگوش بر ذهن‌مان سایهٔ سنگینی انداخته‌باشد! البته این تفاوت به‌قدری نبود که نظرم را کاملاً تغییر دهد. «هم‌چنان این کتاب هم چندان مناسب کودک نیست» این، جمله‌ای بود که می‌گفتم. کتابی که ورق را به نفع این سه‌گانه برگرداند، آخری بود: «به چی داری فکر می‌کنی؟» «پیام خوش و خرم!» و پرهیز از «هیجاناتی که شاید برای کودک مناسب نباشند» مهر تایید بر این کتاب می‌زد. اما اصلی‌ترین تفاوت، چیز دیگری‌ست: امکان تعامل کودک با متن و ابهام، به میزان قابل توجهی نسبت‌به دو کتاب دیگر بیش‌تر است. آن‌چنان این دو به‌زیبایی به کار گرفته شده‌اند و کودک را به تفکر و به گفت‌وگو هدایت می‌کنند که خدا می‌داند! این‌طور بگویم، حتی اگر پایان «چرا از من می‌پرسی؟» را این یکی داشت، جرأت نمی‌کردم بگویم: این کتاب مناسب کودک نیست. حالا که آن پایان را ندارد و اتفاقاً پایان آموزنده‌ای هم دارد، خودتان حسابش را بکنید... اما تکلیف دو کتاب دیگر و به‌ویژه «چرا از من می‌پرسی؟» چه می‌شود؟ آخر مناسب کودک هستند یا نه؟ برای کودک بخوانیم یا نه؟ من فکر می‌کنم اگر قرار است هر سه کتاب خوانده شوند، «چرا از من می‌پرسی؟» هم مناسب کودک است. چراکه در این خوانش با سه روی‌کرد متفاوت هم‌راه می‌شویم، سه روی‌کردی که مرحله‌به‌مرحله ارتقا پیدا می‌کنند. در «چرا از من می‌پرسی؟» هم‌راه خرسی می‌شویم که کلاهش گم شده و پی آن می‌گردد. در آخر هم بدجور به حساب کسی که کلاهش را برداشته، می‌رسد. در «هیچ کس پیدایم نمی‌کند» هم‌راه ماهی‌ای می‌شویم که کلاه برداشته _دزدیده_ . انگار که نزدیک‌تر و هم‌دل می‌شویم با کودکی که دلش می‌خواهد وسیلهٔ فرد دیگری را داشته‌باشد و بی‌اجازه هم آن را برمی‌دارد _و طبعاً برنمی‌گرداند!_. و در نهایت با دو لاک‌پشت هم‌سفر می‌شویم؛ دو دوست که از مرحلهٔ خودخواهی صرف، به سلامت گذر می‌کنند... این ترتیب را اتفاقی رعایت کردم و جایی هم ندیده‌ام که توضیح داده‌باشد کدام یکی جلد نخست است و کدام یکی جلد دوم و سوم. اصراری هم ندارم که این ترتیب حتماً درست است. اصلاً خود نویسنده و تصویرگر انگار دنبال درست و غلط می‌گردد و جویاست!

36

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.