Mahdi homeiri

Mahdi homeiri

@mahdi21

87 دنبال شده

11 دنبال کننده

            علاقه مند به کتاب  کمی آشپز
کانال  تلگرام فروش  کتاب  دست دوم☺️
          
Imahadmin
پیشنهاد کاربر برای شما

یادداشت‌ها

Mahdi homeiri

Mahdi homeiri

1403/9/18

        به نام خدا
واقعا ما ادم های عجیی هستیم تا اخر کتاب منتظر یه چیزی بودم که بگه کجای زندگی رو ایوان ایلیچ اشتباه کرده یا این بیماری بخاطر فلان رفتاره،ولی دقیقا اشتباهش این بوده که زندگی نکرده بیماری هم تقدیرش بود  .
کارمندی شریف بودن ،تلاش برای به دست اوردن پول،ارتقای شغلی، و... نمیتونه  مدل کامل یک زندگی  باشه.ما باید کاری  های معنوی هم انجام بدیم محبت کنیم ،علم آموزی داشته باشیم،به بقیه کمک کنیم، تلاشی در راستای پیشرفت انسان بودن خودمون ،خانوادمون، جامعه ای که درونش هستیم.
نوع مردن هرکسی هم میتونه یه جوری باشه مهم اینکه وقتی به اخر زندگی میرسیم و مرگ رو حس میکنیم زندگیمون رو پوچ احساس میکنیم یا مثل موری (سه شنبه ها با موری) از لحظات زندگی راضی هستیم❤️
کتاب حالت های بیماری رو واقعا خوب توصیف کرده بود  نظرش درباره بعضی پزشکان هم واقعی بود🙃 .
نمیدونم چرا دوتا کتاب پشت هم درباره اینکه کیفیت زندگی مهمه ،اینکه مرگ به همه ما نزدیک،اینکه فرصت کمه پشت هم تو دستم اومد که بخونم
امیدوارم تلنگری باشه برام 
      

31

Mahdi homeiri

Mahdi homeiri

1403/9/10

        به نام خدا
تقریبا بعد مدت زیادی اولین کتابی بود که مداوم براش وقت گزاشتم تا بتونم تمومش کنم.بخاطر معرفی و تیکه هایی که دوستم از کتاب برام گفته بود تا دیدن چندتا تیکه از یک مستند درباره زندگی احمد محمود حس خیلی خوبی داشتم برای خوندن این کتاب.
کتاب با یک نثر خیلی خوب با یک گویش جنوبی خیلی گرم و قشنگ شروع شد،از اوضاع اجتماعی سال های نزدیک به صنعت ملی شدن نفت
از فقر مسلط بر مردم از اون خونه هایی قدیمی که یک حوض وسط خونست و چندتا اتاق دورش و هر اتاق کوچک متعلق به یک خانواده.
تصویر سازی خیلی خوبی توی ذهنم شکل گرفت مثل دیدن یک فیلم بود.
چند جای داستان برام خیلی جالب بود:
۱_احساسات خالد نسبت به ارتباطش با بلور خانم در جاهای مختلف داستان،کنجکاوی خالد نسبت به بلور خانم قبل شکل گیری بلوغ جنسی، لدت اولین ارتباطش،مدیون دونست خودش نسبت به امان اقا(شوهر بلور خانم) بخاطر ازاد کردنش از زندون و کار دادن بش،این کا بعد یک مدتی بخاطر احساسش به سیه چشم دلش نمیخواد که دیگه با بلور خانم دیگه ارتباط داشته باشه.(بلور خانم واقعا خانم خیلی جدابی بود البته😉)
۲_نشون دادن فقر علمی مردم از اینکه خالد حرف های مردم رو میشنید ولی درکش خیلی متفاوت بود و خیلی کلمات و اصلاحات رو تا اون سن نشنیده بود و سیر تکامل که خیلی اروم پیشرفت کرد،تغیر نگرش هاش،کتاب خوندنش مقاومتش بخاطر اهدافش،و...
۳_از صفحه ۵۰۰ به بعد کتاب واقعا فوق العاده بود که داستان داخل زندان داره روایت میشه از اویزن شدن خالد از سقف که انقد خوب توصیف شده واقعا حال ادم بد میشه،از اعتصاب بخاطر کیفیت غذا و..

از پویا جان خیلی ممنونم بخاطر معرفی این کتاب بم و آشنا کردن من با دنیای کتاب و تلاش هاش برای شروع کتاب خوندن من
      

9

باشگاه‌ها

نمایش همه

کاغذبازی 📖

265 عضو

مواجهه با مرگ

دورۀ فعال

🔖 راوی🔖

286 عضو

ادیسه

دورۀ فعال

باشگاه یادگاران

370 عضو

بشارت از حضرت حجت عجل الله فرجه

دورۀ فعال

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

Mahdi homeiri پسندید.

32

Mahdi homeiri پسندید.
          چقدر از کتاب‌هایی که موضوعاتی رو هم از منظر علمی و هم از دیدگاه دینی و اسلامی بررسی می‌کنند، خوشم میاد.
این کتاب شادی رو از منظر علم روان‌شناسی و دیدگاه اسلامی بررسی کرده، جدا جدا، و در پایان هر بخش یه قسمت مقایسه تطبیقی روان‌شناسی و اسلام رو هم مطرح می‌کنه‌.

فصل اول درمورد ماهیت شادی، تعریف شادی در روان‌شناسی و اسلام، اهمیت شادی و مولفه‌های شادی نوشته شده.
فصل دوم عوامل شادی و موانع شادی در روان‌شناسی و اسلام رو بررسی کرده(و در پایان بخش مقایسه تطبیقی و جمع‌بندی بین نظرات روان‌شناسی و اسلام رو مطرح کرده)
فصل سوم آثار و پیامدهای شادی از منظر روان‌شناسی و هم اسلامی، عنوان شده.
هر فصل چند زیر مجموعه داره و شامل عناوین مختلفی میشه و توضیحات خوبی داده شده.
کتاب کم حجم و سبک و نسبتا راحت و قابل فهم هست و مهم‌تر از همه اینکه نشون میده چقدر دین اسلام به شادی اهمیت داده و چقدر روایات داریم در این باب.
همچنین علم روان‌شناسی که در سال‌های اخیر متوجه مولفه مهم معنویت شده و پژوهش‌هایی در رابطه با معنویت، اعتقاد به خدا، انجام اعمال عبادی و... با مولفه‌های مهم روان‌شناسی مثل کیفیت زندگی، رضایت از زندگی و... انجام داده و نتایج که همبستگی مثبت بین معنویت و دین‌داری رو با شاخص‌های زندگی سالم و مطلوب نشون میدن.

        

41

Mahdi homeiri پسندید.
          شهید ادواردو آنیلی
پسرِ «جیانی»، سناتور معروف ایتالیا و «مارلا» از شاهزادگان ایتالیا 
وارثِ «فیات» بزرگترین شرکت ماشین‌سازی ایتالیا و ششمین شرکت ماشین‌سازی در جهان؛ و کارخانه‌های ماشین‌سازی فراری، لامبورگینی، مازراتی، لانچیا، ایویکو، آلفارومئو، جیپ، کرایسلر، دوج، توفاش و ده‌ها کارخانه ماشین‌سازی دیگر؛ و چندین کارخانه لوکوموتیو سازی و هلیکوپتر سازی و تانک سازی که متعلق به فیات بود؛ همچنین تعدادی شرکت راه و ساختمان سازی، شرکت طراحی مد و لباس، کارخانه تولید وسایل پزشکی، چند بانک و بیمه خصوصی و موسسات بزرگ دیگر؛ روزنامه‌های لاستامپا، کوریره و دلاسرا؛ و باشگاه فوتبال یوونتوس.
درآمد خواندگیشان افسانه‌ای بود. سالی ۶۰ میلیارد دلار. حدودا سه برابر کل درآمد نفتی ایران! 

اما ادواردو در جوانی چیزی کم داشت، سوالاتی در ذهنش وجود داشت، انسان چیست؟ جهان چیست؟ خلقت چیست؟ اصلا حق و حقیقت چیست؟
در دانشگاه پرینستون آمریکا، قبل از آنکه دکترایش در رشته ادیان و فلسفه شرق را بگیرد، در کتابخانه به دنبال کتابی بود که جواب سوال‌هایش را بدهد.
چشمش خورد به «The Holy Quran»، ترجمه انگلیسی کتاب مسلمانان. چند صفحه‌اش را خواند، مجذوبش شد، کتاب را برد خوابگاه و هفته‌ها و ماه‌ها مشغول خواندن و فکر کردن بود تا نهایت تصمیمش را گرفت. مسلمان شد. مذهب تسنن.
اما هنوز چیزی کم بود، نمیدانست چه. بیشتر تحقیق کرد و جستجو و پرسش کرد تا رسید به مذهب تشیع. حالا همه چیز کامل شده بود.
در کتاب شرح داده می‌شود چگونه عاشق امام خمینی می‌شود، می‌آید ایران، به دیدار ایشان می‌رود و... .

از چند هفته پیش که در برنامه سیدخندان، مسعود منقچی در بخش روایت قهرمان، بخشی کوتاه از زندگی شهید ادواردو را به نمایش درآورد، ذهنم مشغول شد، با کلی سوال راجع به ادواردو.
به جواب برخی سوالهایم در این کتاب رسیدم به خیلی‌هایش نه، چرایش را توی کتاب پیدا کردم؛ بعد از شهادت ادواردو گروهی مستندساز به ایتالیا رفتند، اما هیچ یک از دوستان ادواردو پای مصاحبه نیامدند، همه می‌ترسیدند بعدا مسئله‌ای برایشان پیش بیاید، و این روایت‌ها فقط از زبان یکی دو نفر که حاضر به مصاحبه شدند نوشته شدهاست.

ادواردو را شهید کردند و صحنه را به گونه‌ای درست کردند که مثلا خودکشی بوده. پلیس جنازه ادواردو را در پایین پلی هشتاد متری پیدا میکند و در سکوت خبری در کلیسا و به روش مسیحیان دفن میکنند. 

شهید مهدی آنیلی، ثروتمندترین شهید شیعه
ما در این راه کجاییم؟ از چه‌ها حاضریم بگذریم؟ شاید هیچ
:((((((((((
        

29

Mahdi homeiri پسندید.

48

Mahdi homeiri پسندید.
          این کتاب رو به همه افراد متاهل یا در شرف ازدواج پیشنهاد می‌کنم.
به عقیده‌ی نویسنده، پنج تا زبان عشق وجود داره و از بین این پنج‌تا، یکیش برای هر کسی در اولویته.
یعنی چی؟ یعنی برای اینکه به همسرمون نشون بدیم که عاشقشیم و دوسش داریم باید یکی از این پنج تا رو براش انجام بدیم.
کدوم یکی؟ باید ببینیم زبان اصلی عشق همسرمون دقیقا کدومه.
یعنی آدما فقط یک زبان عشق دارن و به اون چهارتای دیگه هیچ نیازی ندارن؟ نه، اینجوریه که یک زبان عشق اصلی دارن که اگر اونو انجام ندیم و چهارتای دیگه رو انجام بدیم، از ما عشقِ قابل توجهی دریافت نمیکنه، و اگر همون یکی رو انجام بدیم و بقیه رو انجام ندیم، مخزن عشقِ همسرمونو پر کردیم، ولی بطور کل این پنج تا میتونن به ترتیب اولویت، شماره گذاری بشن و الویت اول رو همیشه باید رعایت کنیم و اولویت‌های بعدی رو هم بازم باید تا حد توان و باتوجه به موقعیت و شرایط انجام داد و رها نکرد.
خب حالا این پنج تا چیه؟
پنج زبان عشق:
گفتار تایید آمیز(تایید و تشکر)
اختصاص وقت و توجه
هدیه دادن
همسریاری و ارائه خدمت(انجام کارهایی که همسرتان دوست دارد)
تماسِ بدنی و لمس

از کجا بفهمیم زبان عشق خودمون و همسرمون کدومه؟ هم تو کتاب کامل توضیح داده هم انتهای کتاب یه تست آورده هم تو گوگل بزنین تست پنج زبان عشق، براتون میاره.

مهمه که هم خودمون بفهمیم زبان عشق مون چیه و از همسرمون دقیقا چی می‌خوایم و هم متوجه بشیم زبان عشق اون چیه و از ما چی می‌خواد.
اینجوری زندگی راحت‌تر میشه و به گفته‌ی نویسنده، میشه با همون میزان عشقی که در دوران آشنایی و نامزدی باهم در ارتباط بودن، تا آخر عمر با همون احساس و عشق پیش برن.
کلیات مهم کتاب تقریبا همیناس و بقیه ش توضیحات دیگه و مثال برای فهم بهتره. اگه صوتیشو گوش کنین با سرعت 2x خیلی زودتر تموم میشه.
در کل جالب بود. اگر با این دید نگاه کنیم به زندگی، دیگه انجام یک سری کارها به نظرمون اضافه کاری و بیهوده نمیاد بلکه با حس خوب اون کار رو برای طرف مقابل انجام می‌دیم.
        

42

          به نام خدا
واقعا ما ادم های عجیی هستیم تا اخر کتاب منتظر یه چیزی بودم که بگه کجای زندگی رو ایوان ایلیچ اشتباه کرده یا این بیماری بخاطر فلان رفتاره،ولی دقیقا اشتباهش این بوده که زندگی نکرده بیماری هم تقدیرش بود  .
کارمندی شریف بودن ،تلاش برای به دست اوردن پول،ارتقای شغلی، و... نمیتونه  مدل کامل یک زندگی  باشه.ما باید کاری  های معنوی هم انجام بدیم محبت کنیم ،علم آموزی داشته باشیم،به بقیه کمک کنیم، تلاشی در راستای پیشرفت انسان بودن خودمون ،خانوادمون، جامعه ای که درونش هستیم.
نوع مردن هرکسی هم میتونه یه جوری باشه مهم اینکه وقتی به اخر زندگی میرسیم و مرگ رو حس میکنیم زندگیمون رو پوچ احساس میکنیم یا مثل موری (سه شنبه ها با موری) از لحظات زندگی راضی هستیم❤️
کتاب حالت های بیماری رو واقعا خوب توصیف کرده بود  نظرش درباره بعضی پزشکان هم واقعی بود🙃 .
نمیدونم چرا دوتا کتاب پشت هم درباره اینکه کیفیت زندگی مهمه ،اینکه مرگ به همه ما نزدیک،اینکه فرصت کمه پشت هم تو دستم اومد که بخونم
امیدوارم تلنگری باشه برام 
        

31