کتابی که روحتو بغل میکنه و باخوندش دیگه تنهایی رو حس نمیکنی 
      

        قدرت دوستی  که احساسات رو جریحه دار کرد پسری که تونست بعد۱۸ سال بخنده و گریه کنه 
دوستی هایی که با دشمنی شروع میشن پایدارترن:)
      

        خفن ترین کتاب معمایی و جنایی بود که خوندم 
      

        بهت یاد میده تو هر سختی و چالش یک گنج ارزشمند پنهونه... فقط کافیه ببینی
      

        داستانی از امید که گاهی تنها چیزیه که مارو سرپا نگه میداره
این داستان یادم داد که گاهی امید شجاعانه ترین تصمیم زندگی ماست
باهرصفحه بین امید و ترس در نوسان بودم
      

        داستانی که نشون میده عشق همیشه رنگ صورتی نداره
گاهی تاریک  گاهی روشن ولی همیشه عمیق....
      

        مثل این بود که یکی دستمو گرفته و با آرامش بهم نشون میده که خودمو بشناسم و ببینم 
هر فصلش مثل آیینه بود 
      

        دوخواهر یک‌تاج  ودنیایی که برای قدرت هیچ رحمی نداره
یک کتاب فانتزی و جذاب پر از غافلگیری
      

        با اینکه چند شب رو  روایت میکنه  ولی هزارتا حس و خاطره رو بیدار میکنه 
ازاون دسته کتاب هاست که بعد خوندش  مدتی ساکت میشی 
      

        کتاب های عباس معروفی جوریه که تا نخونی و تمومش نکنی نمیدونی داستان از چه قراره
سال بلوا یکی ازهمون کتاباست که وقتی تموم میشه مات ومبهوم میمونی 
کتابش غمگین تموم شد نوشافرین درحسرت دیدن حسینا مرد