خیلی جالب نبود نسبت به تعریفهایی که ازش میشد. دو تا دلیل: یکی اینکه افراد جامعه رو به حیواناتی نسبت داده که بدون تفکر و صرفا بخاطر شکم و تنها به اسم آزادی قیام میکنند. و در حقیقت چیزی نمیدونن و ساده لوحانه و دنبال رهبران میرن. و یجورایی انگاار داشت میگفت درسته رهبران شیادن و دنبال منافع خودشونن ولی عوام هم بخاطر شخصیتهایی مثل سخن چین، ساده لوح یا شکمپرست و... خیلی لایق آنهمه آزادی و امکانات نیستن.
و اینکه متصور شده که درنهایت انقلابها دوباره به دوران قبل و حتی شاید بدتر تبدیل میشن و فایدهای ندارن تنها درغالبی جدید به مردم چیره میشن.
بنظرم برای چنین مفهومی (انقلاب و آزادگی) زیادی سطحی بود. بله اغلب مردم آگاهی عمیق ندارند و مایل هم نیستن داشته باشن، همچنین اکثر رهبران تنها دنبال منافع و سود کلان خودشونن ولی تعمیم نمیشه داد و ثابت نیست. باید عمیقتر بهش میپرداخت بنظرم حالا که این موضوع کتاب بود.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.