بلاخره سه گانه ی روزی روزگاری دلی شکسته رو تموم کردم🥲💖
به نظرم سهگانه روزی روزگاری دلی شکسته مثل یه قصهی جادویی بود که آدمو میکِشونه وسط دنیایی پر از راز و رنگ 🎭🌌. هر جلدش پر از هیجان و عاشقانه بود 🕯، و در عین حال اون تلخی شیرین رو داشت که نمیذاره راحت ازش دل بکنی.
وقتی به آخرش میرسی، هم انگار یه دنیا رو پشت سر گذاشتی ، هم یه جور دلتنگی عمیق میاد سراغت، مثل خداحافظی با دوستایی که خیلی بهشون عادت کردی 🙃💗.
✨ نقاط قوت
1. جهانسازی و فضا: نویسنده واقعاً تونسته یه دنیای افسانهای-رویایی بسازه که هم حالوهوای قصههای کلاسیک رو داره، هم پیچیدگیهای جدید. خوندنش مثل غرق شدن توی یه تابلوی پر از رنگ و راز بود.💫
2. شخصیتپردازی: شخصیتها خاکستری بودن، نه صددرصد خوب و نه بد. همین باعث شد تصمیمهاشون واقعیتر به نظر برسه و خواننده مدام بین دوست داشتن و حرص خوردن نسبت بهشون در نوسان باشه.😶🌫️
3. ریتم داستانی: با اینکه سه جلده، اغلب جاها کشش داستان حفظ شده. پایان هر جلد هم طوری طراحی شده که خواننده رو مجبور کنه بپره سر جلد بعد.💥
4. درونمایههای عاطفی: هم عاشقانه داشت، هم فداکاری، هم تلخی شکست. همین ترکیب باعث شد خیلی به دل بشینه.✨
❗ نقاط ضعف
1. بعضی پیچشهای داستانی کمی قابلپیشبینی بودن و گاهی حس میکردی نویسنده میتونست غافلگیرکنندهتر عمل کنه.🫥
2. طولانی شدن بعضی بخشها: گاهی توصیفها یا کش دادن گفتگوها میتونست کوتاهتر باشه، چون کمی از هیجان کم میکرد.🥲
3. پایانبندی: پایان رضایتبخش بود ولی اون حسِ "یک نفس راحت کشیدم" رو به همه نمیده، بیشتر یه جور غم شیرین و دلتنگی به جا میذاره.❤️🩹
حس نهایی اش؟هم خالی میشی، هم پر از خاطره های قشنگ🪄💘