دوست داشتم در ایام آزادم رمان زیبایی بخوانم و یاد از هری پاتر بکنم. اما حقیقتا به این مقصود نرسیدم. تنها مزیت کتاب روایت خلاقانهی نویسنده خصوصا از زبان بارتیمیوس بود. از جمله جاهایی که داستان به شیوهای طنز بیام میشد. اما...
دنیای کتاب در دنیای ناقصی بود. خط قصه خیلی ضعیف بود و خواننده هیچ وقت این حس انتقام جویی ناتانیل رو درک نمیکرد. رابطهی بین جادوگران و آدمهای عادی برایم دلچسب نبود و به سلیقهی من زیبا نبود. ناتانیل من رو دلزده میکرد و ویژگیهایی که داشت با آدم واقعی متفاوت بود و اساسا شخصیتی نبود که به عنوان شخصیت اول با آن ارتباط برقرار کنم. بلکه میتوانست به عنوان ضدقهرمان در هر داستانی نقش ایفا کند.
(جدای اینکه از حیث مبنایی ایرادات مختلفی بر کتاب وارد است.)