سیدمصطفی

سیدمصطفی

@S.Mostafa
عضویت

مرداد 1404

3 دنبال شده

2 دنبال کننده

                کارشناس مهندسی نرم افزار، کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای غرب آسیا و شمال آفریقا.
حتما می پرسید چه ربطی به هم دارند!؟ 😐
در پاسخ  باید بگم، علاقه. به هر دو رشته علاقه دارم. 😎
              

یادداشت‌ها

        «دوزخیان روی زمین» که در سال 1961 منتشر شد، از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین آثار فرانتس فانون، روانپزشک، فیلسوف و انقلابی مارتینیکی است. این کتاب با برشمردن برخی وقایع الجزایر در دوران استعمار فرانسه، به تحلیل عمیق استعمارزدایی و پیامدهای روان‌شناختی و اجتماعی استعمار می‌پردازد.
فانون در این کتاب استدلال می‌کند که خشونت نه تنها یک واکنش طبیعی به ستم استعماری است، بلکه می‌تواند ابزاری برای بازسازی هویت و کرامت در میان مستعمره‌نشینان باشد. او بر این باور است که استعمار، انسان را از هویت و انسانیت خود بیگانه می‌کند و تنها با یک انقلاب خشونت‌آمیز می‌توان این هویت از دست رفته را بازگرداند.
این کتاب همچنین به موضوع ناسیونالیسم پس از استقلال می‌پردازد و نسبت به خطرات تقلید از ساختارهای قدرت استعماری توسط نخبگان جدید هشدار می‌دهد. فانون نگران است که در دوران پس از استقلال، نخبگان جدید ممکن است به جای ایجاد یک جامعه عادلانه و برابر، صرفاً جای استعمارگران قبلی را بگیرند و همان الگوهای ستم را ادامه دهند.
«دوزخیان روی زمین» اثری پیچیده و بحث‌برانگیز است که تأثیر عمیقی بر جنبش‌های رهایی‌بخش در سراسر جهان، مطالعات پسااستعماری و نظریه انتقادی داشته است. این کتاب همچنان منبعی کلیدی برای درک دینامیک قدرت، استعمار و مقاومت در جهان مدرن است.
      

1

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 110

برخلاف مکتب نوسازی که پیشنهاد می‌کند پیرامون به گسترش رابطه خود با کشورهای غربی (به شکل دریافت کمکهای بیشتر، تکنولوژی بیشتر و پذیرش ارزشهای جدید) بپردازد، مکتب وابستگی بر این اعتقاد است که ارتباط بیشتر با کشورهای مرکز به زیان کشورهای پیرامونی تمام می شود. اقتصاد سیاسی پیرامون از همان دوران استعمار کلا به گونه ای سازماندهی گردید که نیازمندی‌های مرکز را بر طرف نماید و لذا همواره در این سوی، تنها توسعه نیافتگی رشد کرده است. در نتیجه، مکتب وابستگی پیشنهاد می‌کند که کشورهای پیرامونی پیوندهای خود را با کشورهای مرکز قطع نمایند. آنان به جای تکیه بر کمک خارجی و تکنولوژی خارجی، باید الگوی خود اتکایی را برپایه منابع خــودی برگزیده و به طراحی راههای توسعه مخصوص خود بپردازند تا بتوانند به استقلال و توسعه ملی دست یابند. البته خود اتکایی به معنای انزوای کامل از دیگر کشورها نیست؛ بلکه تنها بدین معنی است که کشورهای پیرامونی نباید تحت سلطه کشورهای مرکز قرار گیرند. آنها باید براساس شرایط متساوی و منافع متقابـل بـه تجارت با دیگر کشورهای پیرامونی بپردازند.

1

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.