نغمه رحیمی‌پور

نغمه رحیمی‌پور

پدیدآور بلاگر
@nrpour
عضویت

تیر 1403

32 دنبال شده

87 دنبال کننده

                نویسنده کودک
              
anaarbaanoo

کتاب‌های نویسنده

یادداشت‌ها

نمایش همه
        کتابی برای کودکانی که در معرض طلاق والدین قرار دارند.
نمی‌دانم نوع پرداخت کتاب به این موضوع خوبه یا نه،
تخصصی در این خصوص ندارم،
ولی از منظر یه داستان‌نویس بخوام نظرم رو بگم،
قهرمان داستان به دنبال راهیه که مانع از جدایی والدین بشه،
راه حلی به ذهنش می‌رسه،
پیدا کردن چسب مامان بابایی،
خب مسلمه که این راه‌حل نتیجه نمیده،
برام جالب بود که ببینم نویسنده چطور داستان رو تموم می‌کنم و به نتیجه می‌رسونه،
خب ادامه‌ی کتاب از حالت داستانی خارج میشه و به صورت یک کتاب روانشناسی درمیاد،
حرف‌هایی رو که کودکی که در این شرایط قرار داره، باید بشنوه، صاف و واضح و مستقیم، از زبان خانم چسب‌فروش بیان می‌کنه.
آیا این ایراد داستانه؟ نه! 
کتاب کودک گاهی رویکرد آموزشی داره و گاهی رویکرد تربیتی.
پس درست نیست که همیشه بگیم مستقیم گویی نکنید!
"نگو و نشان بده" داشته باشید!
وقتی که هدف کتاب، آموزشه، لازمه حرف ها مستقیم و صریح زده بشه
در مقابل وقتی هدف، تربیته، لازمه از روش‌های تاثیر غیرمستقیم استفاده کرد.

راستی،
این کتاب مناسب عموم کودکان نیست.
حتی تصاویر کتاب هم برای کودک عادی، ناراحت‌کننده می‌تونه باشه.
چون همه چیز در تصاویر  کتاب ترک خورده است.
      

1

        عاشق شخصیت خرگوش‌ها شدم،
نیکی خلاقه ولی همه می‌زنن تو ذوقش و اونم اصلا ذوقش کور نمی‌شه، دمت گرم نیکی خرگوش!
ناتان هم با این که خلاق نیست ولی با ایده‌های نیکی همراهه، تنها عضوی از خانواده که نیکی رو درک می‌کنه،
نورا و نلی هم که معلومه اون دو تا دختر دوقلوی پاپیون صورتی هستند،
ولی نشان شخصیت طلایی تعلق می‌گیره به ند که از اول تا آخر یه دیالوگ رو تکرار می‌کنه: ممکن است گم شویم. 🤭

کتاب‌های خانوادگی رو دوست دارم،
که شخصیت‌ها، خونه مجردی ندارن و معلوم هم نیست چند سالشونه و همه‌ی روابط هم منحصر به رفاقت موجودات غیرهم‌جنسه.
شاید اوکراینی بودن نویسنده، در خانوادگی بودن داستان‌هاش بی‌تاثیر نباشه، حداقل آمریکایی نیست، هر چند الان ساکن آمریکاست ولی اصالتش رو حفظ کرده.😎

فقط یه نکته‌ی حاشیه‌ای این‌که این کتاب برای بچه‌های ما که چهار پنج ماه از سال، فقط به خاطر آفتاب نمی‌تونن از خونه برن بیرون و وقتی بارون می‌باره تازه ذوق می‌کنن و می‌پرن تو حیاط، همذات پنداری ایجاد نمی‌کنه.😩

پ.ن: خوشم اومد آخرش نیکی روی حرفش ایستاد. آخه چرا مامانش این‌قدر ضدحال بود؟!
      

18

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.