معرفی کتاب پاریس سحرآمیز اثر لی لی گراهام مترجم الهام محمودی

پاریس سحرآمیز

پاریس سحرآمیز

لی لی گراهام و 1 نفر دیگر
4.0
10 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

17

خواهم خواند

4

ناشر
ورا
شابک
9786008984979
تعداد صفحات
232
تاریخ انتشار
1398/11/12

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        لیلی گراهام بزرگ شده در کشور آفریقای جنوبی است.او با تجربه سال ها روزنامه نگاری توانسته است در رمان هایی که نوشته روایت شیرین و روانی به مخاطب ارائه دهد.رمان پاریس سحر آمیز جزو پر فروش ترین آثار سایت آمازون بوده است.
      

یادداشت‌ها

          یک کتاب پرکشش در مورد سرگذشت یک خانواده در پاریس تحت اشغال نازی. به طور دقیق‌تر در مورد دختریه که زمان جنگ به یکی از خویشاوندان دورش در انگلستان سپرده میشه تا در امان باشه، و سال‌ها بعد از پایان جنگ به پاریس برمی‌گرده تا بدونه چه اتفاقی برای پدر و مادرش افتاده. 
من نیمه‌شب شروعش کردم و چهار صبح تمام شد، انقدر پرکشش! البته پایانش به نظرم شتاب‌زده و پرداخت‌نشده بود. اما به جز پایانش، از خوندن بقیه‌ش لذت بردم. در کل بین کتاب‌هایی که در مورد جنگ جهانی دوم هستن، چندان جدی نیست. بیشتر یک داستان عاشقانه‌ست در بستر جنگ. 
*مهم* این کتاب دو ترجمه داره، ترجمه‌ی الهام محمودی با عنوان پاریس سحرآمیز پر از ایراد و اشکاله و اصلا قابل خوندن نیست. ترجمه‌ی زهرا یعقوبیان با عنوان راز پاریس از انتشارات کوله‌پشتی خوبه. من اول پاریس سحرآمیز رو خریدم و بعد از خوندن یک پنجمش متوجه شدم ترجمه‌ی دیگری هم داره و مجددا راز پاریس رو خریدم. انقدر ترجمه‌ی محمودی غیرقابل تحمل بود :|
        

3

این کتاب ب
          این کتاب با تخیلاتم من رو به یه داستان برد،  اگه میخوای هم سفرم باشی همراهم باش🙌🏻
کتاب "راز پاریس" نوشته‌ی لی‌لی گراهام، یکی از اون داستان‌های عاشقانه‌اس که وقتی شروع به خوندنش می‌کنی، اصلاً نمی‌تونی زمینش بذاری. این کتاب تو رو به یک سفر عاشقانه به پاریس می‌برد، جایی که خیابون‌ها پر از زیبایی و رویا هستن. تصور کن که در یک صبح دل‌انگیز پاریسی، توی یکی از کافه‌های دنج کنار خیابون نشسته‌ای. عطر قهوه‌ی تازه دم شده و نان‌های خوشمزه به مشامت میاد. صدای افرادی رو می‌شنوی که در حال گفتگو و خنده‌ان. دور و برت پر از درختان سبز و گل‌های رنگارنگه که حس زندگی رو بهت منتقل می‌کنه. همین‌جاست که شخصیت اصلی داستان رو می‌بینی؛ دختری با چشمان درخشان و لبخندی که نور آفتاب رو به یاد می‌آره.وقتی کتاب رو می‌خونی، حس می‌کنی که خودت هم داری راه می‌ری توی خیابون‌های سنگی پاریس. از کنار کلیسای نوتردام عبور می‌کنی و به سمت پل الکساندر سوم می‌ری، جایی که غروب خورشید با رنگ‌های گرمش می‌تابه و عشق در هوا حس می‌شه. شخصیت‌ها با هم قدم می‌زنن، دست در دست هم زیر سایه‌ی درختان و با صدای موسیقی زنده‌ای که از دور میاد، قلب‌هاشون به هم نزدیک‌تر میشه.هر لحظه با یکی از غم اون دختر قلبت میشکنه دوست داری گریه کنی، یا با هر لبخندش میخوای تو هم با اون هماهنگ لبخند بزنی. 
راز و رمز داستان هم همینه! هر گوشه از پاریس پر از خاطرات و احساساتیه که شخصیت‌ها رو به هم وصل می‌کنه. از شلوغی کافه‌ها تا آرامش باغ تویلری، هر لحظه یک اتفاق ویژه‌س. مثل وقتی که در لوور گالری هنری به تحسین آثار می‌پردازن یا زیر بارون ملایم پاریس به سمت خانه برمی‌گردن و لبخند بر لب داشتن.
این کتاب نه تنها یه داستان عاشقانه است، بلکه دعوت به زندگیه! توی هر صفحه، حس می‌کنی که عشق یه نیروی جادوییه که می‌تونه آدم‌ها رو به هم نزدیک کنه و رازهای پنهان جایی به وجود بیاره. در نهایت، "راز پاریس" بهت یادآوری می‌کنه که زندگی پر از زیبایی‌هاس و عشق همیشه توی هوا حس میشه، حتی اگه توی تنگناهای زندگی باشی. پس اگه دلت می‌خواد یک سفر عاشقانه به پاریس داشته باشی و در دل این شهر عاشق بشی، کتاب "راز پاریس" رو فراموش نکن!
کتاب جذاب و خوشگلی بود، خیلی وقت بود دلم برای این ژانر کتاب تنگ شده بود.  برای رهایی از مشغله و دنیای گاهی تلخ اطراف خوب بود، حتی شده کم. 🙂
        

14

          "پیرزن در قطار شبیه شخصی نبود که راز عجیب و ناگفته در سینه دارد؛ یک داستان عجیب از زندگی."

والریا زن سالخورده ای که در قطار پاریس با چمدان قدیمی اش نشسته، کوله باری از خاطرات را حمل می کند و راوی داستان است. ماجرای کتاب در سه زمان حال، 1962 و 1941 یعنی سال های اشغال فرانسه توسط آلمان در جنگ جهانی دوم می گذرد.

والریا که از کودکی با دخترخاله مادرش زندگی می کرده، در سن بیست سالگی و درحالی که دستیار کتابدار در کتابخانه ای در لندن است، متوجه می شود که پدر بزرگ پیری در پاریس دارد و تصمیم می گیرد برای آشنایی با او و کشف گذشته رازآلود مادرش و داستان جداییش از خانواده به پاریس سفر کند و با هویتی جعلی در کتابفروشی قدیمی پدربزرگش کار کند.

نقطه مشترک همه داستان، کتابفروشی قدیمی و معروف گریبویه است که در طول سال های اشغال فرانسه وقایع تلخ و شیرینی را به خود می بیند. 

کتاب رمانی تاریخی، پرکشش و عاشقانه در دل جنگ است و نویسنده تلاش دارد تا نگاهی متفاوت و انسانی به جنگ داشته باشد. جنگی که هیچ وقت برنده ای ندارد و آثار آن تا سال ها در وجود انسان ها تا چند نسل بعد باقی می ماند. در کنار نشان دادن این سختی ها، وطن پرستی، ناامنی و تلخی های جنگ،  اما انسانیت و عشق فراتر از مرز هاست.

دو ترجمه از این کتاب در بازار نشر وجود دارد که ترجمه ای که من مطالعه کردم از خانم #الهام_محمودی و #انتشارات_ورا بود که نسبتا روان بود. با این حال از نظرات بسیاری از کاربران به نظر می رسد که ترجمه دیگری از #نشر_کوله_پشتی با عنوان #راز_پاریس وجود دارد که بهتر است.
        

1

        از لحظه لحظه  این کتاب  لذت بردم واقعا خیلی کتاب قشنگیه  از همون اول جذب داستان شدم و توی نصف روز تمومش کردم خیلی عاشقانه قشنگیههههه  پدر بزرگ  (موسیو دوپنت)والری خیلی گوگولی بود برام و واقعا بابای والری یه جنتلمن واقعی بود خیلی خیلی زیاد عاشقش شدم  این کتاب رفت توی لیست کتاب های مورد علاقممم🥺🫶🏻
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

12