یادداشت منتظرت میمانم روی همان نیمکت چوبی پاییز🍁🖤

این کتاب با تخیلاتم من رو به یه داستان برد، اگه میخوای هم سفرم باشی همراهم باش🙌🏻 کتاب "راز پاریس" نوشتهی لیلی گراهام، یکی از اون داستانهای عاشقانهاس که وقتی شروع به خوندنش میکنی، اصلاً نمیتونی زمینش بذاری. این کتاب تو رو به یک سفر عاشقانه به پاریس میبرد، جایی که خیابونها پر از زیبایی و رویا هستن. تصور کن که در یک صبح دلانگیز پاریسی، توی یکی از کافههای دنج کنار خیابون نشستهای. عطر قهوهی تازه دم شده و نانهای خوشمزه به مشامت میاد. صدای افرادی رو میشنوی که در حال گفتگو و خندهان. دور و برت پر از درختان سبز و گلهای رنگارنگه که حس زندگی رو بهت منتقل میکنه. همینجاست که شخصیت اصلی داستان رو میبینی؛ دختری با چشمان درخشان و لبخندی که نور آفتاب رو به یاد میآره.وقتی کتاب رو میخونی، حس میکنی که خودت هم داری راه میری توی خیابونهای سنگی پاریس. از کنار کلیسای نوتردام عبور میکنی و به سمت پل الکساندر سوم میری، جایی که غروب خورشید با رنگهای گرمش میتابه و عشق در هوا حس میشه. شخصیتها با هم قدم میزنن، دست در دست هم زیر سایهی درختان و با صدای موسیقی زندهای که از دور میاد، قلبهاشون به هم نزدیکتر میشه.هر لحظه با یکی از غم اون دختر قلبت میشکنه دوست داری گریه کنی، یا با هر لبخندش میخوای تو هم با اون هماهنگ لبخند بزنی. راز و رمز داستان هم همینه! هر گوشه از پاریس پر از خاطرات و احساساتیه که شخصیتها رو به هم وصل میکنه. از شلوغی کافهها تا آرامش باغ تویلری، هر لحظه یک اتفاق ویژهس. مثل وقتی که در لوور گالری هنری به تحسین آثار میپردازن یا زیر بارون ملایم پاریس به سمت خانه برمیگردن و لبخند بر لب داشتن. این کتاب نه تنها یه داستان عاشقانه است، بلکه دعوت به زندگیه! توی هر صفحه، حس میکنی که عشق یه نیروی جادوییه که میتونه آدمها رو به هم نزدیک کنه و رازهای پنهان جایی به وجود بیاره. در نهایت، "راز پاریس" بهت یادآوری میکنه که زندگی پر از زیباییهاس و عشق همیشه توی هوا حس میشه، حتی اگه توی تنگناهای زندگی باشی. پس اگه دلت میخواد یک سفر عاشقانه به پاریس داشته باشی و در دل این شهر عاشق بشی، کتاب "راز پاریس" رو فراموش نکن! کتاب جذاب و خوشگلی بود، خیلی وقت بود دلم برای این ژانر کتاب تنگ شده بود. برای رهایی از مشغله و دنیای گاهی تلخ اطراف خوب بود، حتی شده کم. 🙂
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.