معرفی کتاب خدا خانه دارد اثر فاطمه شهیدی کتابعمومیداستانایران خدا خانه دارد فاطمه شهیدی 4.3 21 نفر | 7 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 35 خواهم خواند 9 ناشر دفتر نشر معارف شابک 9789648523088 تعداد صفحات 136 تاریخ انتشار 1385/8/9 توضیحات کتاب خدا خانه دارد، نویسنده فاطمه شهیدی. ادبیات ایران ادبیات داستانی داستان کوتاه بریدۀ کتابهای مرتبط به خدا خانه دارد کتابفروشی اینترنتی شائق 1402/4/28 خدا خانه دارد فاطمه شهیدی 4.3 7 صفحۀ 1 می دانم که شنیدن آغاز رنج است.<ای انسان تو رنج می کشی به سوی من،رنج کشیدنی> پس نمی خواهم بشنوم.همین جا مطلب را روشن کنم: من می خواهم دانه ی توی خاک باشم و همان جا بگندم.در آمدن از خاک سخت است؛رنج دارد.به همین دلیل من هوس آفتاب و عطش نسیم را در خود کشته ام. 0 1 کتابفروشی اینترنتی شائق 1402/8/5 خدا خانه دارد فاطمه شهیدی 4.3 7 صفحۀ 34 0 1 کتابفروشی اینترنتی شائق 1402/8/5 خدا خانه دارد فاطمه شهیدی 4.3 7 صفحۀ 36 0 2 مرضیه اعتمادی 1402/7/11 خدا خانه دارد فاطمه شهیدی 4.3 7 صفحۀ 51 0 4 یادداشتها محبوبترین جدیدترین سارا مستغاثی 1400/11/4 معمولا از این جور نوشته ها خوشم نمی آید. نمی دانم بهشان چه می گویند. تمثیلی؟ ولی "خدا خانه دارد" را دوست داشتم چون به قول نویسنده به درد روزهایی می خورد که آدم دلتنگ خدا و دوست های خدا می شود. به درد این روزهایم می خورد. "اویس! من از تو غریب ترم!"، "مسیح من، مسیح تو" و "موسیا! آداب دانان دیگرند" خیلی خوب بودند. "آقای ساربان جوان" هم خیلی غربت داشت. "...من باید از غم خلخالی که در دوردست ها از پای زنی کشیده اند، بمیرم. چون مرا بزرگ می خواهد." 0 6 محمدرضا مزرعی فراهانی 1402/7/18 کتاب خیلی خوبیه. مسیح من مسیح تو رو به دوستان زیادی توصیه کرده ام. 0 0 المیرا رضایی 1403/2/29 بارها و بارها میشود خواند و به شدت شارژ شد (: اشک های قبل از خواب با خواندن این کتاب میریزد... 0 0 نرجس تسلیمیان 1402/4/13 دلواژههایی لطیف و ناب و گیرا از روزهایِ تلخ و شیرینِ تاریخ... کتاب با لطافتی وصف ناپذر اغلبِ مناسبتهای یک سال قمری را روایت میکند. گاه میبَرَدت به خانهی انتظار اویس قرنی و گاه به پشت در خانهای که سوخت و سوزاند... با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود. 0 0 فاطمه درزی رامندی 1402/7/7 برای آنهایی که موازی بودن را انتخاب می کنند! برای آنهایی که تمام دلتنگی هایشان را برای قامت «مردی که نیست» گریه می کنند... برای آنهایی که از اویس غریب ترند! برای آنهایی که رنج هایشان برای «او» گران تمام می شود! برای آنهایی که اسیرند! برای آنهایی که در گریزند از صدای «ب»! برای آنهایی که در همان بیابان سرد و همان شب وحشت زده، در حالی که از سرما می لرزند، گم شدند! برای آنهایی که لبیک گویند! برای آنهایی که از آداب دانان دیگرند... برای آنهایی که هنوز تصمیمشان را نگرفتند! بمانیم؟ برویم؟ برای آنهایی که میان دو پرتگاه زاده شدند! و برای آنهایی که فکر می کنند فقیرند... این کتاب برای همه ی «ما» ست! 0 4 مشتاق شهادت 1403/6/15 به نظرم وقتی دلتنگ خدا میشیم هربار یه داستانش رو بخونیم، بیشتر می چسبه تا اینکه پشت هم همشو بخونیم.. 0 0 sin_alef 1403/12/29 مرد، خبر بزرگ است.نباء عظیم. و ما عادت داریم خبرهای بزرگ را تکذیب کنیم و دل ببندیم به خبرهای کوچک. به اینکه امروز چی ارزان شد؟ یا در کدام اداره میز می دهند یا... ما خبر بزرگ را تکذیب میکنیم. علی را. نباء عظیم را باور نمیکنیم و علی مجبور می شود نفرینمان کند. چه نفرینی. خدایا من از این ها بگیر. از این بالاتر، نمیشد چیزی گفت. مردمی که بودن او را نمی فهمند، باید به نبودنش گرفتار شوند. می گوید «خدایا من از این ها خسته ام، اینها از من. مرا از اینها بگیر» و ما تا ابد، در تاریکی بعد از این نفرین دست و پا میزنیم. #خدا_خانه_دارد #فاطمه_شهیدی #نشر_معارف 0 0