بریده‌ای از کتاب خدا خانه دارد اثر فاطمه شهیدی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

می دانم که شنیدن آغاز رنج است.<ای انسان تو رنج می کشی به سوی من،رنج کشیدنی> پس نمی خواهم بشنوم.همین جا مطلب را روشن کنم: من می خواهم دانه ی توی خاک باشم و همان جا بگندم.در آمدن از خاک سخت است؛رنج دارد.به همین دلیل من هوس آفتاب و عطش نسیم را در خود کشته ام.

می دانم که شنیدن آغاز رنج است.<ای انسان تو رنج می کشی به سوی من،رنج کشیدنی> پس نمی خواهم بشنوم.همین جا مطلب را روشن کنم: من می خواهم دانه ی توی خاک باشم و همان جا بگندم.در آمدن از خاک سخت است؛رنج دارد.به همین دلیل من هوس آفتاب و عطش نسیم را در خود کشته ام.

5

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.