معرفی کتاب اعمال انسانی اثر هان کانگ مترجم علی قانع

اعمال انسانی

اعمال انسانی

هان کانگ و 1 نفر دیگر
4.4
16 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

22

خواهم خواند

28

ناشر
چترنگ
شابک
9786008066576
تعداد صفحات
206
تاریخ انتشار
1396/9/4

توضیحات

        
گوانگجو، کره­ی جنوبی، 1980 در بحبوحه­ی سرکوب خونین شورش دموکراتیک،
پسر بچه­ای به دنبال جسد دوستش، روحی به دنبال بدن رها شده­اش و کشوری
ستم دیده به دنبال آزادی بیان است.
«وجدان.
وجدان، وحشتناک­ترین چیز در دنیاست.
روزی که من شانه به شانه­ی صدها و هزاران نفر از همراهان غیر نظامی­ام به
لوله­ی اسلحه­ی سربازها خیره شدیم، روزی که بدن­های دونفری را که اول از
همه قتل عام شدند، روی چرخ دستی گذاشتند و تا جلوی جمعیت بردند، من
مات و مبهوت به دنبال کشف چیزی پنهان درون خودم بودم، به دنبال کشف غیاب
ترس. یادم می­آید حس می­کردم که حالا وقت مردن است، حس کردم خون
صدها و هزاران قلب، همگی در یک شاهرگ جریان پیدا کرده است، خون تازه
و پاک و ... به باشکوهی قلبی واحد، و ضربان این خون را به تمام رگ­ها و به خود
من منتقل می­کرد و با جرئت حس کردم که بخشی از آن هستم.»

      

لیست‌های مرتبط به اعمال انسانی

یادداشت‌ها

          این کتاب را فارغ از توجه به جایزه ای که برده بود تنها به پیشنهاد دوستی که قبل ترها خوانده بود انتخاب کردم و باید بگم عالی بود.

داستان در نگاه اول به تاثیر تصمیمات سیاسی بر جامعه میپردازد اینکه هرگونه سرکوب و نادیده گرفتن قشر کارگر و ضعیف منجر به چه قیام و انقلابی خواهد شد اما اندکی پس از شروع به درگیری داستان با لایه های فلسفی و عمیق روح و روان آدمی پی خواهید برد.
نویسنده در این کتاب به بررسی موضوعاتی مانند رنج، مرگ، هویت و کرامت انسانی می‌پردازد.آنجا که نوجوانی ساده و فارغ از خشونت های انسان علیه انسان اسلحه به دست میگیرد و دنبال دلیلی احساسی و عقلانی برای کشتن همنوع خود میگردد.آنجا که روح و روان دختری با وحشیانه ترین اعمال صدمه میبیند و از آن پس دنبال راهی برای فراموشی آن خاطرات وحشتناک است و تنها راهی که می‌یابد مرگ است!... و هزاران مثال آورده و نیاورده در این کتاب از زخمها و تروماهایی که سیاست بر تن و روان جامعه گذاشته و خواهد گذاشت.

هان کانگ به زیبایی توانسته بود احساسات عمیق و تجربیات دردناک شخصیت‌ها را به تصویر بکشد. تصویر سازی کتاب عالی و بسیار قابل درک بود. در این کتاب مهمتر از خواندن داستانی از یک درگیری و شورش داخلی، پرداختن به مفاهیم انسانی و تاثیراتی که این سلاخی وحشتناک بر روح و روان مردم داشت، پرداخته بود.

هر فصل از دیدگاه شخصیت‌های مختلف روایت می‌شد، که این امکان را به ما میداد تا از زوایای مختلف به داستان و وقایع آن بنگریم که این ویژگی به جذابیت و شناخت هر چه بهتر شخصیتها کمک میکرد.

احساسات و تجارب انسانی در چنین موقعیت وحشتناکی که سرشار از درد و رنج بود، چه برای آنهایی که با مرگ روبرو شدن و چه آنهایی که عزیزانی را از دست دادن و وام دار درد و رنجی ابدی شدند به زیبایی و کاملا ملموس روایت شده بود .

حرف اصلی کتاب درباره زندگی ، روح ، مرگ و جسم انسان همراه با نگاهی فلسفی طور به این قضایاست.به اثراتی که این درد، رنج ،فقدان ، شکنجه و.... بر زندانیان و خانواده‌ی قربانیان  سالهای سال روان آسیب دیده ی آنان را تحت فشار قرار خواهد.

و در آخر زیباترین، جذابترین و دردناکترین فصلها برای من ۲و ۶ بود.
        

28

dream.m

dream.m

5 روز پیش

          شب سرد و تاریکیه و استخون هام یخ زده، نه به خاطر طوفان و سوز باد بیرون از خونه که از درز پنجره تو میاد، این سرمایی که داره قلبمو میسوزونه بخاطر کلماتیه که خودشونو از پنجره چشمم بالا میکشن و وارد وجودم میشن و روح و جسمم رو منجمد میکنن. 
موقع خوندن این کتاب انگار نجوای دردناکی از صفحاتش به گوشم میرسه. انگاراین کتاب باهام درد دل میکنه ، زمزمه‌ای آروم که با هر کلمه‌، زخمی رو توی قلبم باز می‌کنه و با ورق زدن صفحه‌هاش حس میکنم به درون دنیای دیگه ای کشیده می‌شم.
زخمی که این کتاب میزنه نه به بدن‌ها بلکه به جان‌ها تعلق داره، زخمی که بوی خون و خشم و فریادهای بی صدا رو با خودش داره. این کتاب من رو به تماشای دنیایی می‌بره که در اون معصومیت به طور جنون آمیز در آتش بی‌رحمی خاکستر می‌شه، جایی که هر ساعتش با اندوه، خون و خاکستر زندگی‌های به تاراج رفته پوشیده شده.
....
بارون اومدو یادم داد تو زورت بیشتره
ممکنه هر دفعه اونجوری که میخواستی پیش نره
خاطره هام داره خوابو میگیره ازم....
......
حالا  خودمو  توی خیابون‌های غبارآلود و خونین گوانگجو می‌ بینم؛ وسط ازدحام مردم خشمگین، ترسیده و سرگردان، دونگ‌هو رو میبینم. پسری که با چشمای پر از امید و نگاهی خسته، بهم خیره شده. انگار می‌خواد چیزی بگه، دهانش رو باز می‌کنه تا فریاد بکشه اما سنگینی درد فریادشو توی گلوش خفه می‌کنه و بعد فقط اشکی خاموش که روی گونه‌اش جاری می‌شه و اون بر زمین می‌افته.
......
به نام خداوند رنگین کمان...
......
دونگ‌هو دیگه یک غریبه نیست؛ بلکه تمام اون جوانانیه که با شهامت و امید برای آزادی به خیابونا میرن. توی صورت این پسر می‌تونم چهره‌هایی رو ببینم، که یکی پس از دیگری، با شور به سوی آینده‌ی خودشون رفتن و حالا تنها تبدیل به خاطره‌ای در قاب عکس‌ها شدن. مادرانی رو می‌بینم که در تاریکی و تنهایی شب به قاب‌ عکس های فرزندانشون خیره شدن، و پدرانی که با دستای لرزان، باری سنگین‌تر از تاب و توان رو بر دوش می‌کشن.
من اندوه بی انتهای این مردم رو توی قلبم حس می‌کنم، این مردمی که با تنی سنگین از درد و در سکوت رنج میکشن، اما تسلیم سرنوشتی که با خون نوشته شده نمیشن.
......
زندگی pain است....
......
"چرا مارو فراموش کردی؟" شنیدن این سوال تکونم داد و وجودم رو به رعشه انداخت و حس کردم که این فقط از زبان دونگ‌هو بیرون نیومد؛ بلکه از زبان تمام جوانانی بود که روزی با رؤیاهاشون زندگی کردن و حالا در خاموشی ابدی فرو رفتن.
این کتاب یادآوری می‌کنه که هر زخم، هر فریاد و هر درد، داستانیه که باید به گوش جهانیان برسه و ما باید این قصه رو زنده نگه‌داریم، سینه به سینه منتقل کنیم، نه تنها برای خودمون، بلکه برای تمام نسل‌ها.
کتاب توی دستام سنگین‌تر شده و دیگه فقط کلمات رو نمیخونم بلکه اونها رو حس می‌کنم؛ زخمشون رو، تلخی‌شون رو و تمام  رنجی که پشت هر واژه پنهان شده رو. هر واژه ای که نه تنها داستان دونگ‌هو، بلکه داستان همه کشتگان عدالت و آزادیه؛ داستانی که با عشق و شهامت نوشته شده تا بنای یادبودی برای شجاعترین انسان های زمین باشه، بنایی محکم بر پایه های رنج، اشک، خون و غرور که هیچگاه در برابر فراموشی فرو نمی‌ریزه.
------------------------------
احتمالاً شما هم مثل خیلی از افرادی که کتاب «اعمال انسانی» از «هان کانگ» رو نخوندن، چیزی درباره قیام مردم «گوانگجو» در کره جنوبی نمیدونید. قیامی که در اون نیروهای امنیتی «قصاب کره جنوبی» و دیکتاتور معروفش «چان دو هوان» ، در فاصله بین بیست و دوم تا بیست و ششم می ۱۹۸۰، تعداد زیادی از مردم شهر کوانگجو رو در خیابانها و خانه هاشون قتل عام کرده و به خاک و خون کشید. علت این قتل عام وحشیانه این بود که بعد از کودتای دولتی در ماه می سال ۱۹۷۹ و پس از ترور ژنرال «پارک چونگ هی»، حکومت نظامی گسترده ای توسط دیکتاتور تازه به قدرت رسیده اعمال شد که منجر به ممنوعیت فعالیت های سیاسی، تعطیلی دانشگاه ها و سانسور مطبوعات هم شد. 
مردم در اعتراض به وضعیت سیاسی و مطالبات کارگری به دنبال اون، دست به اعتراض و تظاهرات خیابانی زدند. ارتش هم با زندانی کردن، شکنجه، تجاوز و کشتن صدها و شاید هزاران نفر از مردم شهر پاسخ اونها رو داد. شاید در اون سالها مردم جهان به سختی باور میکردن که قربانیان عمدتاً از میان نوجوانان و دانشجویان بسیار جوان بوده باشن؛ اما امروز دیگه، بعد از وقایع خونباری که در جای جای جهان شاهدش بوده و هستیم، همه به این باور رسیدن که این حد از وحشی‌گری امکان پذیره و توحش انسان برای حفظ قدرت هیچ حدی نداره.  
یکی از کسانی که در جریان اعتراضات حضور داشت و پانزدهمین و آخرین بهار زندگیش رو در اون سال تجربه کرد، پسر نوجوانی به اسم «دونگ هو» بود. کتاب با داستان مرگ دونگهو آغاز و تمام می‌شه. پسری که شاید می‌تونست چیزی بیشتر از یک انسان معمولی باشه، فرزند یک مادر زحمتکش که براش آرزوهای بزرگ داشت، اما تیغ سرکوب و خشونت در میان کوچه‌های گوانگجو خونش رو ریخت و اونو به همراه رویاهاش به کام نیستی برد. دونگهو در تمام فصل های کتاب حضور داره و مرگش مثل یک روبان سیاه همه اونها رو به هم متصل می‌کنه. در هر صفحه از این کتاب میشه سنگینی مرگ رو حس کرد؛ و میشه دید که بوی خون و ترس و ناامیدی در هر جمله‌ای که نوشته شده جاریه. توی این کتاب هر شخصیت با سرسختی تکه‌ای از بار انتقال پیام و معنا رو به دوش می‌کشه تا این‌که به تدریج داستان از هم‌پاشیده‌ی انسان‌هایی که همه چیزشون رو از دست دادن، در برابر چشمامون نقش می‌بنده و تصویر تکمیل میشه. 
«هان کانگ» با نثری لطیف، تیز و بی‌پرده، واژه‌هایی رو می‌آفرینه که زخم‌های عمیق بر تن خواننده می‌زنن. اون اصلا نمی‌خواد مخاطب رو آروم کنه یا تسکینی بده؛ اون می‌خواد زخم‌ها رو باز کنه، خون و عفونت رو ازشون جاری کنه تا ما هم عمق رنج و درد رو احساس کنیم. توی این کتاب هر واژه نیشتری بر قلبه، ضربه‌ایه که ما رو با بی‌پناهی، گناه و پایداری انسان‌ها در برابر بی‌رحمی آشنا می‌کنه.
داستان هرچند از رنج و خشونت روایت می‌کنه، اما همزمان سرشار از عاطفه س و مارو با این سوال به چالش میکشه که: آیا در این جهان خشن و تاریک هنوز جایی برای شفقت و عشق باقی مونده؟ 
هان کانگ با این کتاب، نه تنها داستانی رو روایت میکنه، بلکه آینه‌ای روبرومون میگیره که ما رو وادار می‌کنه به زخم‌های خودمون، به زخم‌های جامعه اطراف، و به زخم مردم جهان خیره شیم و بازتاب روح شکسته‌ی انسان رو در اون بیابیم.
-------------------------------
«اعمال انسانی» اثر «هان کانگ» به دلایل متعددی به یکی از آثار برجسته و تأثیرگذار در ادبیات معاصر تبدیل شده. این کتاب نه تنها یک داستان انسانی، و مرثیه ای برای کشتگانه، بلکه دعوتیه برای رسیدن به درک بهتری از وجود، رنج و امید، و ارتباط عمیق‌تر با انسانیت. هان کانگ با این اثر تونسته تأثیرات ماندگاری بر ادبیات و خوانندگان خودش بگذاره و اون رو به اثری جاودانه تبدیل کنه.
اما ببینیم چطور این کار رو کرده و ویژگی های مثبت برجسته کتاب چه چیزهایی هستند: 

« پرداختن به موضوعات عمیق انسانی»
اعمال انسانی به بررسی موضوعات بنیادینی مانند رنج، مرگ، هویت و کرامت انسانی می‌پردازه. هان کانگ با مهارت تونسته احساسات عمیق و تجربیات دردناک شخصیت‌ها رو به تصویر بکشه. این کتاب نه تنها داستان یک واقعه تاریخی رو روایت می‌کنه، بلکه به نوعی در جستجوی فهم عمیق‌تری از وضعیت انسانی و پیامدهای سرکوب مردم و ظلم هست. 

« استفاده از ساختار چندصدایی»
یکی از ویژگی‌های بارز این کتاب، ساختار چندصدایی اونه. هر فصل از دیدگاه شخصیت‌های مختلف روایت می‌شه، که این رویکرد به خوانندگان امکان می‌ده تا از زوایای گوناگون به وقایع نگاه کنن. این تکنیک نه تنها به تنوع داستان کمک می‌کنه، بلکه عمق و غنای بیشتری به روایت داده و احساس همدلی و ارتباط با شخصیت‌ها رو تقویت می‌کنه. 

« زبان شاعرانه و توصیفی»
هان کانگ با استفاده از زبانی شاعرانه و تصاویری زنده، احساسات و تجارب انسانی را به زیبایی منتقل می‌کنه. نثر او ترکیبی از سادگی و عمقه که احساسات رو به شکلی تاثیر گذار نشون میده. توصیف‌های دقیق و شاعرانه اون از درد و رنج، خواننده رو به دنیای عاطفی شخصیت‌ها نزدیک کرده و به تأمل در معانی عمیق‌تر زندگی و مرگ وادار می‌کنه. بخش مورد علاقه خودم مرتبط با این موضوع ، سوالاتی که درباره روح پرسیده میشد و درگیری شخصیت ها درباره روح و زندگی بعد از مرگ هستش. 

«طرح پرسش‌های فلسفی و وجودی»
کتاب اعمال انسانی همچنین سوالات فلسفی عمیقی درباره زندگی، مرگ و هویت انسان مطرح و خواننده رو به تفکر درباره چالش‌های اخلاقی و اجتماعی دعوت می‌کنه. هان کانگ با بررسی معنای وجود و اثرات سرکوب بر روح و روان انسان، خوانندگان را به تفکر درباره مفاهیم اساسی انسانی و ارزش زندگی و مرگ دعوت می‌کنه. این پرسش‌ها باعث می‌شن که کتاب برای ما تفکر برانگیز و تأثیرگذارتر باشه. 

«تاکید بر جسم مادی و تجربه بدنی انسانی»
در این کتاب، بدن و آسیب‌های جسمی و روانی در مرکز داستان قرار دارن. هان کانگ با بررسی آسیب‌هایی که در جریان زندانی، شکنجه شدن و حتی تروماهای بازماندگان در سالهای بعد از واقعه به بدن انسان‌ها وارد می‌شه، سعی می‌کند تا درباره این آسیب ها آکاهی رسانی و چشم وجدان جهانی رو نسبت به این مسائل باز کنه. این تأکید بر بدن، به نوعی به نقد ساختارهای اجتماعی و سیاسی هم منجر میشه و نشون می‌ده که چگونه قدرت می‌تونه بر ابعاد فیزیکی انسان تأثیر بگذاره. 

«نقد سواستفاده از قدرت و سرکوب»
کتاب خیلی واضح به نقد ساختار قدرت و سرکوب اجتماعی می‌پردازه. هان کانگ با بیان داستان‌های شخصی و تجربیات انسان‌های دیگه در برابر ظلم و سرکوب، نقدی عمیق بر نظام‌های سیاسی و اجتماعی وارد کرده که نه تنها واقعیت‌های اجتماعی رو به چالش می‌کشه، بلکه دید عمیقی درباره تأثیرات این سرکوب‌ها بر زندگی فردی و اجتماعی مردم ارائه میده. 

« طرح تجربه جمعی و تاریخی»
کتاب اعمال انسانی به‌عنوان یک روایت تاریخی واقعی، تجربیات جمعی جامعه کره جنوبی رو به تصویر می‌کشه. این کتاب علاوه بر اینکه داستان‌های افراد مختلف رو روایت می‌کنه که هرکدام به نوبه خود تأثیر گذارن، اما در نهایت با پیوند دادن همه اونها به هم، به خوانندگان این امکان رو می‌ده که با بخشی مهم از تاریخ کره جنوبی و پیامدهای اون در زندگی معاصر مردمش آشنا بشن. این تأکید بر تجربه جمعی نشان دهنده قدرت ادبیات در انعکاس واقعیت های اجتماعی و تاریخی یک سرزمین هستش.
-------------------------------
خوندن این کتاب، چالشیه که وجدان‌ رو بیدار می‌کنه. هان کانگ بخوبی نشون می‌ده که چطور یک رویداد می‌تونه زندگی‌ها رو عوض کنه و چگونه سرکوب‌ می‌تونه بر روح و روان انسان‌ها تأثیر بگذاره. این اثر یادآوری می‌کنه که برای درک انسان‌ها، باید درد و رنج اونها رو دیده و همدلی کنی. این تجربه‌ احساسی نه تنها باعث می‌شه که به خودت و جامعه‌ اطرافت نگاه متفاوتی داشته باشی، بلکه یادآوری می‌کنه که در دنیای پر از درد و رنج، انسانیت و عشق هنوزم می‌تونه وجود داشته باشه. اعمال انسانی به نوعی بهت می‌آموزه که درد رو در آغوش بکشی، اونو درک کنی و به صداهای خاموش زندگی گوش بدی.
این کتاب در واقع دعوتی به بیداری وجدان و احساس همدردی عمیق با انسان‌ها، بویژه کسانیه که در سایه سرکوب و ظلم زندگی می‌کنن. آنچه که می‌خونی، نه فقط داستان شخصیت‌ها، بلکه داستان تک تک ماست. و در این داستان، اگرچه غم و اندوهی عمیق وجود داره، اما در کنارش، شعله‌ای از امید و انسانیت نیز می‌درخشه.
------------------------------
درپایان، همه رو دعوت میکنم که این کتاب رو بخونن، نه بخاطر اینکه نویسنده اش اخیرا برنده جایزه نوبل ادبیات شده، بلکه بخاطر انسانیت و اندوه آشنایی که در سطر سطرش جاریه. این کتاب رو باید بخونیم تا نوشتن از تجربیات رو ، نوشتن از تاریخ رو، و نوشتن از زندگی رو بیاموزیم. 
ممنونم از «گروه همخوانی کتاب های بد» که پایه بودن و موافقت کردن تا این کتاب رو خارج از برنامه بخونیم و متأسفم که کتاب اینقدر عالی بود :)
        

0