مادر
در حال خواندن
2
خواندهام
9
خواهم خواند
5
نسخههای دیگر
توضیحات
در پشت اجاق گلی آشپزخانه یک کلبه محقر روستای گالی پوش، مادر روی چهار ای از چوب خیزران نشسته بود و از سوراخ اجاق که در آن آتشی در زیر دیگ فلزی می سوخت، علف خشک برای تند کردن آتش می ریخت. شعله های آتش بالا می گرفت و مادر گاه با یک شاخه چوب نازک و گاه با مشتی برگ آتش را به هم می زد و باز علفهای خشکی که پاییز گذشته خود از دامنه کوه چیده بود در آن می ریخت. .
پستهای مرتبط به مادر
یادداشتها