معرفی کتاب تو خواب میکائیل هستی اثر undefined

تو خواب میکائیل هستی

تو خواب میکائیل هستی

2.5
11 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

16

خواهم خواند

1

ناشر
شابک
9786229005149
تعداد صفحات
172
تاریخ انتشار
_

توضیحات

متاسفانه توضیحاتی برای این کتاب یافت نشد.

یادداشت‌ها

          بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب "تو خواب میکائیل هستی" نوشته آقای " تیمور آقا محمدی" است.
این کتاب  یک رمان نوجوان امروزی است با تمام فکرها و دغه‌دغه‌های کهنه و نو. که گاه آدم‌ها را دوست دارد گاه ندارد.
در این کتاب "میکائیل" نوجوان پانزده ساله دنبال جواب سوالاتی از دیگران است، دیگرانی که از  رویاهای خود گذشته‌اند، این کتاب در عین حالی‌که غیر مستقیم نت‌های موسیقی را آموزش می‌دهد‌ نثری نو دارد چرا که نویسنده سعی کرده تمام کلمات فارسی باشد؛ بنابر این  از کلمات بیگانه پرهیز کرده است. 
" تو خواب میکائیل هستی" در گیری‌های  عشق نوجوانی را خوب به تصویر در آورده، آقای "آقا محمدی" توانایی خودش را  در زیبایی وجودی موسیقی و کتابخوانی به رخ مخاطب کشیده است. 
بریده‌ای از کتاب:
<<می‌روم روی صندلی توی بالکن رو به خانه‌ی آوا این‌ها می‌نشینم. الان دارد چه‌کار می‌کند؟ چیزی به پدر و مادرش گفته؟ هوا جوری نیست که باران بگیرد..‌‌.بارانی که از صبح بر سر و روی من باریده و آرزو کرده‌ام این شهر و آدم‌ها را در خود ببلعد. دیگر این رویا را دوست ندارم، به همه حتی آن جوان مو سفید عینکی خواهم گفت که من دیگر این را، این خواب‌وخیال را نمی‌خواهم.>>
از آثار وی می‌توان به << رونی یک پیانو قورت داده، مرا با دریاهای مرده کاری نیست، ردپاهای روی آب و هرگز به جنگ سیگار تعارف نکن و...>> نام برد.
کتاب" تو خواب میکائیل هستی" در انتشارات مهرک در صد و هفتاد و دو صفحه به چاپ رسیده است.
        

5

          میکائیل نوجوانی پانزده‌ساله است که به‌همراه دوستش کیا در تب‌وتاب برنامه‌ریزی یک ملاقات مهم قرار دارد: قرار با آوا. از همان ابتدای کتاب و با اسکن کردن بارکدی از قطعات موسیقی موردعلاقه میکائیل، می‌توان با او بیشتر آشنا شد و به دل کتاب زد. من اما هرچه جلوتر رفتم، با او غریبه‌تر شدم. 
چرا؟
چون او بر خلاف سایر تجربه‌گران عشق‌های نوجوانی‌، آدم پخته‌‌‌ای بود که جهان شخصی‌‌‌اش خیلی زودهنگام‌ سر و شکل می‌یافت. این مسئله، لحظه‌ی ایجاد شکاف بین میکائیل و منِ مخاطب بود.
او در هیچ بخشی از داستان مرتکب اشتباه عجیبی نمی‌شد و همواره در لفافی فانتزی در حال پیشروی بود. آدمی دست به جیب و خوش‌حساب که حتی در لحظات پراضطراب هم تشخیص دقیقی از نت‌های سه‌گانه عطرها داشت، هیجاناتش را بسیار آگاهانه کنترل می‌کرد و می‌دانست آدم چطور باید هدیه‌ای آنتیک برای معشوقه احتمالی‌ خود بخرد. وقت‌هایی هم می‌شد که نارو بخورد ولی رفتار خودش به آن بد بیاری‌ها دخل چندانی نداشت.
در زمین خوردن‌های میکائیل نوعی از صحت وجود داشت که خیال آدم را بابت آسیب‌های احتمالیِ روح او راحت‌ می‌کرد. ولی در دنیای واقع، کمتر تضمینی وجود دارد که پایان‌بندی ماجرای عاشقانه یک نوجوان، چنین خروجی واقع‌بینانه و بدون دردی داشته باشد. این تفاوت آشکار در فرهیختگی، تنها زمانی قابل درک خواهد بود که بستر پرورش میکائیل را هم به مخاطب نشان می‌داد. درحالیکه به‌طور خالص با مقطع پانزده‌سالگی میکائیل روبرو هستیم و چیزی از روند به اینجا رسیدن او نمی‌دانیم.
زیباترین بخش داستان برای من اشاره هنرمندانه نویسنده به حکایتی از سردار ایرانی بود؛ یک‌جورهای زیرپوستی داشت کمک می‌کرد که همسن‌وسالان میکائیل را در گذر از گردنه دلداگی‌ها و تصمیمات نوجوانی کمک دهد، ولی باز هم برمی‌گردم به اینکه فاعل ماجرا آدم آشنایی در نیامده بود!
البته اصرار به نوجوان در نیامدن شخصیت میکائیل هم آلوده به خطاست. بهینه‌ترین توافق آن است که بگوییم این کتاب با نوجوان پانزده ساله "ایرانی" قرابت چندانی ندارد. کتاب خوش فرمی بود. این یک واقعیت است که آدم‌های کمی پا در جهان داستان‌نویسی برای نوجوان می‌گذارند و مطالعه این آثار و گفتگو درباره نقاط ضعف و قوت آن‌ها کمترین کار ما مخاطبان در برابر رنجی‌ست که نویسنده‌ برده.
        

6

          این کتاب ترکیبی است از نکات مثبت و منفی و خیلی سخت است که راحت تاییدش کرده و حتی راحت نفی‌اش کرد.
از نقاط قوت داستانی و کمک گرفتن از خرده داستان‌هایی که خیلی خوب با داستان اصلی چفت شده بود و در جزو نقاط مثبت داستان است،می گذرم.
همچنین توجه به دغدغه نوجوان و چگونگی پیدا کردن راه و مسیر و هدف هم صحبت نمی کنم که تا حدودی خوب بود. (البته اما و اگرهایی داره. مثل اینکه آزادی و مبارزه برای هدف وقتی آنطور  که در کتاب ترویج و تشویق میشه، مطلقا خوب نیست و بسته به شرایط و تعریفی که هر کسی داره ممکن باعث هدایت یا باعث انحراف بشه )

اما حرف اصلی و در اصل نقطه ضعف اصلی کتاب که خیلی توی ذوق میزنه اینکه که کتاب حال و هوای ملی و مذهبی ایرانی نداره. همه چیز در تایید فرهنگ غربی و غذاها و لباس ها و وسایل و عادات وارداتی است.
 به طور کلی موسیقی رو نفی نمی کنم،پوشیدن لباس های به روز  و گوش دادن آهنگهای به روز را بد نمی دانم. حتی اهداف من مسلمان شیعه ممکن است با هدف یک دختر آمریکایی مسیحی در مورد  تلاش و زندگی و.. یکی باشه ولی  دیگر نه این قدر زیاد!
این کتاب دچار یک زیاده‌روی در ترویج سبک زندگی وارداتی شده(غربی و شرقی)که حس غریبگی موقع خواندن کتاب بهم دست می‌دهد.انگار نوجوان‌ها و خانواده‌‌های کتاب ایرانی نیستند.
و این ویژگی خوبی های کتاب رو تحت الشعاع قرار میده و در کل با وجود اینکه کتاب، داستانی خوب داره و درون‌مایه کتاب هم (گفتم با یک سری اصلاحات و توضیحات ) قابل قبول است، ولی در قابل توصیه به نوجوان نیست.
        

8